ایکسباکس در اولین رویداد Xbox Developer Direct 2025 از آثار متعددی رونمایی کرد که دو تا از بهترین محصولات این مجموعه آثار به سری Ninja Gaiden ختم شدند و اما حالا که بازی نینجا گایدن ۲ بلک (نسخه ریمیک است) عرضه شده، تصمیم گرفتم که این بازی را تهیه و در رابطه با آن مطالعه نمایم تا در نهایت نقد و بررسی Ninja Gaiden 2 Black را در مجله بازار نوشته و منتشر کنم. در ادامه همراه ما باشید.
تعداد بازیهایی که مثل Ninja Gaiden خوش سبک باشند آنقدر که باید و شاید نیست که بتوان بهراحتی در مورد آنها بحثوگفتگو کرد چرا که هیچچیز به اندازهی یک اثر متعالی و سرگرم کننده در این سبک من را جذب نمیکند، چه چیزهایی؟ من از مبارزات سخت و نفسگیر لذت میبرم، مخصوصاً زمانیکه بازی مربوطه، به من ابزارهایی میدهد که معمولاً تنها در صحنههای سینماتیک دیده میشوند و از من میخواهد که یا از آنها استفاده کنم یا بمیرم. مواجهه با موجی از دشمنان، زمانبندی دقیق و ترکیب آنها با آزادی عمل و خلاقیتی که یادآور Tony Hawk است، ترکیب-عالی را خلق میکند که بهنظرم هیچ اثر دیگری این دو عنصر را به شدیدترین و افراطیترین شکل ممکن باهم ترکیب نکرده است؛ حداقل نه بهاندازهی نینجا گایدن ۲.
سهگانهی Ninja Gaiden از Team Ninja تجربهای پرچالش محسوب میشود؛ نه بهخاطر سختی زیاد این فرنچایز، بلکه بهدلیل اینکه هر نسخه از این سری، چندین ورژن مختلف دارد و همهی آنها به یک اندازه خوب نیستند. برای مثال، ۱۶ سالی میشود که یک نسخهی «کامل» و بینقص از Ninja Gaiden 2 برروی Xbox 360 همچنان دشوار و پیچیده باقی مانده است که خودِ این ماجرا تنوع محصولی این مجموعه بازی را بیشتر کرده، در حالی که نسخهی ریمیک نینجا گایدن ۲ بلک چندی پیش عرضه شده است. اولین نسخهی بازسازی شده، یعنی Sigma 2 نیز تغییراتی ایجاد کرد؛ تعداد زیادی از دشمنان را کاهش داد، خشونت و خونریزی را کم کرد و شخصیتهای تازهنفسی را به همراه باسها و مراحل جدیدی اضافه کرد اما در این میان، بخشی از هویت اصلی بازی نابود شد.
به طور کلی جامعهی طرفداران این مجموعه، نسخهی اصلی و خشن Ninja Gaiden 2 را ترجیح میدهند، حتی با وجود مشکلات جدی که دارد بهسراغ این شماره میروند و آنطور که باید به Sigma 2 نمیپردازند بنابراین، وقتی Ninja Gaiden: Master Collection بر اساس نسخهی Sigma ساخته شد، یک ناامیدی بزرگ بود (من هم دقیقاً به همین دلیل آن را نخریدم)؛ به همین خاطر، خبر انتشار Ninja Gaiden 2 Black خیلی هیجانانگیز بهحساب آمد چرا که Ninja Gaiden Black، نسخهی سال ۲۰۰۵، در واقع «نسخهی مخصوص کارگردان» یود و بدون شک بهترین ورژنِ این بازی کلاسیک محسوب میشد.
درواقع، نام Black در نینجا گایدن ۲ ریمیک کمی گمراه کننده بهحساب میآید؛ چرا؟ به این دلیل که این نسخهی بازسازی شده در مکانی بین Ninja Gaiden 2 اصلی و Sigma قرار دارد اما وقتی که بازی را شروع کردم، همهی اینها را فراموش کرده و گیمپلی اثر ادامه دادم و باز هم مثلِ زمان Xbox 360 غرق در بازی شدم. این نسخهی جدید، حتی اگر کاملاً نسخهی نهایی Ninja Gaiden 2 نباشد، بهترین راه برای تجربهی یک بازی اکشن در چنین ژانری شمرده میشود.
قوانین طبیعت Ninja Gaiden 2 Black
سری Ninja Gaiden در سال ۲۰۰۴ نسبت به همدورهایهایی مثل Devil May Cry رویکردی تدافعیتری در مبارزات داشت. اجرای ضربات حساب شده و دویدنهای دیواری نمایشی، در کنار دفاع دقیق، تجربهای بهشدت سخت اما هیجانانگیز بود که حکم تمرینی-قدرتی برای انگشتانم را داشت اما Ninja Gaiden 2 همهی این قوانین را کنار گذاشت و پایش را تا انتها برروی پدال گاز فشرد. این بازی یعنی افراط در همهچیز: دشمنان چنان فورانهای خونیای به راه میندازند که انگار قصد دارند سکانس پایانی Sanjuro را پشتسر بگذارند. حملهی بیوقفه نیز تنها راه زنده ماندن است و همهچیز سریعتر از آنچه تحلیل میکنید رقم میخورد، درواقع اگر Ninja Gaiden 1 را یک سمفونی طولانی در نظر بگیریم، NG2 مثل یک تِرک یکدقیقهای پانک کلاسیک از Dead Kennedys ظاهر میشود.
سازندگانِ Ninja Gaiden 2 Black پس از آنکه در Sigma 2 ضعیفتر شده بودند، دوباره تکهتکه شدن و تکنیکهای نابودسازی دشمنان را در ساختار گیمپلی این اثر قرارداده و در مرکز توجهشان گذاشتند. بهعبارتی دیگر شما با هر ضربهای که به دشمنان وارد میکنید، دستها، پاها و سرهایشان از بدن جدا شده و خون به اطرافشان میپاشد اما این Ninja Gaiden است، جایی که دشمنانِ در حال خونریزی از سالمهایشان هم ترسناکتر هستند. یک نینجا با یک دست هنوز هم میتواند به سمت من حمله کند و به محض اینکه حرکت خود را متوقف کنم با یک نارنجک خودش را منفجر میکند. برای مقابله با این موضوع، شما از تکنیکهای نابودسازی مسلح بهرهوری خواهید کرد.
با فعال کردن یک حملهی سنگین نزدیک به یک دشمن زخمی، ریو (پروتاگونیست بازی) را وارد یک انیمیشن پر زرقوبرق از ضرباتی مثل سرعت نور میکند، دوربین برای نگاه بهتر به سمت او هجوم میآورد، در حالی که او دشمن خود را به تودههایی از گوشت و اعضای بدن تبدیل میکند (شبیه به کشتارهای شجاعانه در Doom) و سپس به یکباره دوباره کنترل نبرد را در دست میگیرد. کنترل کردن «ریو» به لطف مجموعهای از حرکات چابک و کشندهاش، فوقالعاده لذتبخش است. شما میتوانید تنها با حمله و جاخالی دادن پیش بروید اما زمانی که از ضربه زدن تصادفی به دکمهها فراتر بروید و شروع به ترکیب آگاهانه تواناییهای نینجای او کنید، بازی به سطحی کاملاً متفاوت میرسد. اگر گروهی از دشمنان شما را محاصره کردند، از دیوار پشت سرتان بالا بروید تا فرار کنید یا از حرکت Flying Swallow (یک حمله با سرعتی خارقالعاده، شبیه به شیرجهی یک شاهین) برای پرتاب خود به سوی دیگر میدان نبرد استفاده نمایید.
این حرکات به مبارزات بازی حس فوقالعادهای از سرعت و پویایی میبخشند چرا که اغلب با اعتمادبهنفس کافی، حتی لازم نیست برای ارزیابی موقعیتتان متوقف شوید. حرکات «ریو» که بسیاری از آنها از همان مرحلهی اول در دسترس هستند، به شما این امکان را میدهند که (برای مثال) به صورت موازی با دشمن روی دیوار حرکت کرده و او را روی هوا به دونیم تقسیم کنید (حرکتی که آنقدر اکشن و جذاب بود که باعث شد با هیجان فریاد بزنم. Izuna Drop) که در آن «ریو» دشمن را در هوا میگیرد، سپس با چرخشی به زمین کوبیده و جمجمهاش را خرد میکند). نینجا گایدن ۲ بلک همچنان یکی از رضایتبخشترین حملات در تمام بازیهای ویدیویی را ارائه میدهد.
ابزارهای مبارزهمحور نینجا گایدن ۲ جذاب ظاهر میشوند
بازی نینجا گایدن ۲ بلک ۹ سلاح مختلف دارد و به طرز شگفتآوری، همهی آنها سرگرم کننده حاضر میشوند. حتی در Devil May Cry هم یک الی دو سلاح پیدا میشود که چندان جذاب نباشند اما برخلاف DMC، تغییر از تیغهی «ریو» به یک جفت تونفای سنگین یا یک داس غولپیکر بسیار زیبا بوده و نیاز به کمی مکث دارد که باعث قطع شدن ریتم مبارزه شده و آزمایش سریع سلاحها را دشوار میکند. این را نیز اضافه کنم که هر سلاح را میتوان ارتقاء داد تا تکنیکهای جدیدی برای آن باز شود و از این بابت خوشحال شدهام که نسخهی Black گزینهی ارتقاء در فروشگاهها را بازگردانده است در حالی که Sigma این قابلیت را محدود کرده بود.
سه شخصیت اضافی که میتوانید آن را به جای شخصیت اصلی بازی کنید هم از نسخهی Sigma برگشتهاند: ریچل، آیانه و موموجی. هرکدام از آنها یک مأموریت مخصوص دارند؛ گرچه این بخشها ریتم داستان را کمی به هم میزنند اما آنقدر طولانی نیستند که آزاردهنده شوند چرا که هر شخصیت، یک سبکِ مبارزهی تازه و جذاب را به بازی اضافه میکند. من بهخصوص شخصیت ریچل را خیلی دوست داشتم، به این دلیل که گرز عظیم و ماشین-گان او کاملاً برخلاف ابزارهای نینجا، سریع و چابک است. همچنین میتوانید این شخصیتها را در حالت Tag Mission نیز تجربه کنید که مبارزات مهیج و کوتاهمدتی را ارائه میدهد، بدون آنکه مجبور شوید کل یک مرحله را طی نمایید.
نسخهی Xbox 360 بازی Ninja Gaiden 2 به خاطر تعداد زیاد دشمنانی که همزمان روی صفحه ظاهر میشدند شناخته میشد. گرچه در نسخهی Black دیگر شاهد آن حجم از دشمنان نیستیم اما تعداد آنها و درجهی سختی کلیشان نسبت به Sigma افزایش یافته است. من بازی را روی درجهی سختی Acolyte که همان Normal است تجربه کردم و وقتی مشاهده نمودم که بازی نسبتاً راحت پیش میرود و تنها چند بار در طول مسیر کشته میشوم کمی ناامید شدم. سپس متوجه شدم که Warrior ( که در این نسخه بهعنوان Hard معرفی شده) همان Normal در نسخه اصلی بازی است و کمی گیج شده و از جریان داستانسرایی اثر تا حدی دلزده شدم اما درنهایت بازهم به روایت قصهی نینجا گایدن ۲ بازگشتم. این را هم بگویم که متأسفانه امکان تغییر درجهی سختی گیمپلی در زمان بازی وجود ندارد با این حال، وقتی در درجات سختتری مثل Warrior، Mentor و Master Ninja بازی کردم، خوشبختانه حسابی شکست خوردم و از چالشهای فراوان NG2 بسیار لذت بردم.
آیا آنریل انجین ۵ موتور گرافیکی درستی بوده است؟
جدا از مشکلات معمول Unreal Engine 5 مثل دیر لود شدن تکسچرها و لگهای گاهبهگاه (که البته خوشبختانه زیاد به این مشکل برنخوردم)، گرافیک کاملاً بازسازیشدهی Ninja Gaiden 2 Black واقعاً عالی از آب درآمده است. بازی فوقالعاده به نظر میرسد؛ نورپردازی، حرکت نور روی اجسام سهبعدی و مدلِ کرکترها با جزئیات چشمگیری طراحی شدهاند و این در حالی است که من حتی روی بالاترین تنظیمات گرافیکی اثر، این بازی را لانچ نمیکردهام. جزئیات شخصیتها نیز با هویت بسیار زیبایی همراه هستند؛ درواقع شما میتوانید ککومکها، زخمها و حتی رگهای خونی ترکیده را روی پوست کرکترها تماشا کنید. از طرفی، جزئیات طراحی لباس (Ryu «ریو» بهخصوص قسمت پاهایش در حرکت) واقعاً چشمگیر ظاهر میشود.
این مطلب، ترجمهی نقد و بررسی نینجا گایدن ۲ بلک از رسانهی PCGAMER بهحساب میآید.
این گرافیک چشمنواز با اجرای روان بازی هم تکمیل میشود؛ در کل، بازی برای من روی Steam با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه و وضوح 1440p بدون مشکل اجرا شد. البته روی Steam Deck به زیبایی اجرای آن روی PC نیست اما در طول این مدت، سازندگان با انتشار آپدیتهای متعدد مشکلات بهینهسازی محصول خودشان را تا حد زیادی برطرف کردهاند. اگر بخواهم بهعنوان کلام آخر چیزی بگویم اینگونه عنوان میکنم:
بازی Ninja Gaiden 2 Black همچنان یک تجربهی سرگرم کننده، باکیفیت و لذتبخش در این سری بازی و این نوع ژانر محسوب میشود. نینجا گایدن ۲ ریمیک با ارتقاء گرافیکی خود و افزایش بهرهوری گیمدیزاینیاش به یک نسخهی بهبودیافته تبدیل شده است که میتواند علاقهمندان به ژانر مبارزهای را حسابی درگیر نماید با اینکه هنوز هم در بحث بهینهسازی، دوربین و موارد فنی مشکلاتی دارد اما Ninja Gaiden 2 Black میتواند برای یکبار هم که شده، شما را راضی نگه داشته و تجربهی لذتبخش و هیجانانگیزی را ارائه دهد.
نظرات