انیمه One Punch Man یک فرصت است، فرصتی که به ما درسهای متفاوتی بدهد. این انیمه از مانگاکا تا شخصیتهای درونش یا بهتر بگویم، از خالقش تا مخلوقش هر یک با مشتی گره کرده منتظر هستند تا با ضربهای فوری و سریع، درسی جدید به شما بدهند. این که همیشه امکان دارید به نسخهی بهتری از خود تبدیل شوید، اینکه گاهی مهم نیست چه چیزی دارید و در پیِ چه هستید، ممکن است فردی نداشتهی شما را داشته باشد و تلاش کند آنچه را دارید بدست بیاورد، حال آنکه شاید داشتهی شما بریتان بیارزش شمره شود. بنظر من، One Punch Man سطحی ارائه میدهد که اگر انکارش کنید نشان از دو چیز است، یا تازه وارد هستید یا سن زیادی ندارید.
البته که در پاراگراف بالا کمی شوخی کردم، دوست داشتم که مانند این انیمه ،شروع نقد و بررسی One Punch Man هم به سبک خودش کمی فان و تمسخرآمیز باشد اما شک نکنید که این انیمه بیشتر از این حرفها است. اینبار جدی میگویم، کسی که این انیمه را ببیند و نتواند ارتباط بگیرد واقعا شخص عجیبی خواهد بود چرا که بالانسترین اثر ممکن را خواهید دید، آن هم دقیقا با تلفیق چند سبکی که در ادامه بیشتر به آنها میپردازیم. ادامه دادن بهتعریف بیدلیل، فایدهای ندارد، پس مجله بازار را همراهی کنید تا ببینیم قصهی انیمه One Punch Man چیست.
در انیمه One Punch Man کار از ناک اوت گذشته
انیمه One Punch Man حولمحور یک کچل کله تخممرغی به نام سایتاما (Saitama) میچرخد، فردی یک روزی به شخصیتش بر میخورد و تلاش میکند تا یک ابرقهرمان شود. این فرد که کاملاً معمولی بنظر میرسد و البته که در ابتدا مو دارد، شروع به یک دوره تمرینی به ظاهر ساده میکند، او روزی ۱۰۰ شنا و ۱۰۰ دراز و نشست میزند و در انتها ۱۰ کیلومتر میدود، فراموش نکنید که رژیم غذایی سالمی هم دارد. پس از گذر چند سال سایتاما به قدرتی بینهایت دست مییابد که میتواند هر دشمنی را تنها با یک ضربه نابود کند.
حال که سایتاما توانسته خود را در وضعیتی قرار دهد، تا کسی توانایی زورگویی به او را نداشته باشد، با چالشی جدید روبهرو میشود. سایتاما درگیر بیحوصلگی و فقدان چالشیای میشود چرا که علارغم حضور در دنیایی پر از هیولاها، موجودات فضایی و ابرقهرمانانی که در انجمن قهرمانان فعالیت میکنند، کسی توانایی مقابله با او را ندارد و همین فلسفه نام انیمه و مانگا را One Punch Man کرده است. سایتاما به همراه فردی که خود را شاگرد سایتاما میداند و نامش جِنوس (Genos) در گیر و دار دنیای عجیب انیمه میشوند و تلاش میکنند به آرمانهای خود برسند، سایتاما در جستجوی چالش است و جنوس تلاش میکند قاتل استاد قبلیاش را بیابد.
داستان انیمه و طرز روایتش چیزی است که سبک کمدی انیمه با کمک آن بهخوبی رشد میکند و مخاطب را همراه میسازد. این انیمه در تلاش است که کلیشههای ژانر ابرقهرمانی را به چالش بکشد و بهجای حماسههای عجیب، جادوهای مرموز یا سرنوشتهای از پیش تعیینشده، شخصیت اصلی داستان را با روشی ساده و روزمره به قدرتی دستنیافتنی برساند تا کمی منطقی بنظر برسد. البته این که انیمه چه چیزی را منطقی میداند، در نوع خود جالب است اما این تضاد توانسته هسته اصلی طنز و جذابیت وان پانچ من را تشکیل دهد و بهنظر من بهانه جذابتر و جالبتری است.
انیمه One Punch Man مانند یک مار شما را میگزد
وقتی مار به طعمه حمله میکند، همه چیز در لحظه رخ میدهد و تنها چیزی که متوجه میشوید، سوزش پس از گَزش است، انیمه One Punch Man من هم چنین رویکردی دارد و شما به یکباره غرق دنبال کردن داستان سایتاما شده و در کمدی آن غوطهور میشوید. فصل اول این انیمه توسط استودیو مادهاوس (Madhouse) توسعه یافته است که انیمیت فوقالعادهای دارد و در بخش بصری چیزی کم ندارد. فصل دوم آن هم توسط استودیوی JC Staff تولید شده که متاسفانه One Punch Man را دچار افت کیفیت کرده است اما چیزی از ارزشهای انیمه کم نمیکند.
این تغییر استودیو به دلیل فشارهای زمانی در تولید بود که باعث ایجاد منابع محدودتر شد و نتیجه کار، کاهش کیفیت جزئیات بصری و روان نبودن انیمه در برخی صحنهها است، البته فصل دوم هم بهقدر کافی صحنههای اکشن جذاب دارد. طراحی هیولاها و دشمنان در هر دو فصل واقعاً خلاقانه، متنوع و به شدت جذاب است که به تقویت فضای بصری انیمه کمک میکند.
سایتاما زمانی که مو داشت
طنز این انیمه در قله ایستاده است. به جرات میتوان گفت که یکی از برجستهترین نقاط قوت انیمه One Punch Man، طنز هوشمندانه و گزنده آن است و بهتر قضیه مار را توضیح میدهد. این انیمه که بهطرزی خلاقانه کلیشههای ژانر ابرقهرمانی را به سُخره میگیرد، با ایجاد اِلمانهایی مانند قهرمانان بیش از حد جدی یا دشمنان بهظاهر شکستناپذیر، مخاطب را همراه ساخته، بیریا میخندان و گاهی حتی موتور تفکر مغز را روشن میکند. سایتاما آیینهای تمام قد از یک قهرمان بیتفاوت و ساده با ظاهری معمولی، سری تاس و لباسی یک دست زرد، گاهی دیدگاههای فلسفی جدیدی باز میکند.
دیدگاههای فلسفی مختلفی در انیمه One Punch Man مورد یورش قرار میگیرد که میتوان به مثالهایی مانند مصرفگرایی، شهرتطلبی یا پوچی زندگی مدرن اشاره کرد. قهرمانان در این فیلم، در جدولی خاص ردهبندی میشوند و و در تلاش هستند برای کسب رتبههای بالاتر و شهرت بیشتر، به هر شکلی رقابت کنند. کله تخممرغی داستان اما به این مسائل بیاعتنا است و تنها به دنبال یک مبارزه چالشبرانگیز میگردد و این رویکرد جالب است، چرا که هم فرهنگ و اجتماع را مورد بازخواست قرار میدهد.
اصلیت کم عمق است اما فرصتی برای رشد فرعیهاست
اصل ماجرا سایتاما است و وان پانچ من هم در شخصیتپردازی عالی بوده اما یک مشکل کوچک وجود دارد، این که طرح سایتاما به عمد بیتفاوت و ساده است و به همین دلیل رشد شخصیتی محدودی دارد اما این مسئله فرصتی بوده تا شخصیتهای فرعی بهخوبی توسعه پیدا کنند و لایههای عمیق داستانی را شکل دهند. برای مثال شخصیت جنوس که یک سایبورگ با انگیزه و جدی است شخصیتی متضاد با سایتاما دارد. این فرد که در تلاش است با یادگیری از استادش پیشرفت کند اما به تدریج متوجه میشود که قدرت واقعی سایتاما فراتر از تکنیکهای قابل یادگیری است.
همین ارتباط بین شاگرد و استاد، بسیار درسها دارد و بار عظیمی از داستان را به دوش میکشد. جنوس که دائماً سوال میپرسد، یاد میگیرد که گاهی باید نگاه کند و همه چیز چهار کلمه ساده و عادی نیست که بتواند او را به سطحی ببرد. شخصیت جالب دیگری که در این انیمه وجود دارد و خوب هم رشد میکند، مومن رایدر (Mumen Rider) بود که قهرمانی ساده و فداکار از پایینترین ردههای ابرقهرمانی است. او با وجود ضعف جسمانی که دارد، شجاعت و ازخودگذشتگی ستودنی و مثالزدنی از خود نشان میدهد و عملاً سَمبلی از قهرمانی واقعیست که به قلب و اراده خودش وابستگی دارد، نه صرفاً قدرت فیزیکی یا جادویی. همین نکات سطح انیمه وان پانج من را از سایر انیمهها جدا کرده و آن را در فراز قرار میدهد.
ژرفتر از تصور است این انیمه وان پانج من
در این بخش دوست دارم کمی درباره ویژگیهای فرهنگی انیمه صحبت کنم. وان پانچ من فراتر از یک انیمه اکشن-کمدی است چرا که این انیمه فرهنگ ژاپن و بینالملل هم برای نقد به صحنه آورده است. مثلاً خود سایتاما با آن که قدرتی بینهایت دارد اما نمیتواند از زندگی خود لذت ببرد زیرا هیچ چالشی برای او باقی نمانده است. این نوع پرورش شخصیت، زندگی مدرن را هدف گرفته است و قصد دارد که نشان دهد، افراد با وجود دستیابی به موفقیتهای مادی، احساس خلاء و بیمعنایی میکنند. خیلی ساده است، اگر ما به هر آنچه که بخواهیم برسیم، دیگر زندگی شگفتی خاصی برای ما نخواهد داشت، لازم است گاهی نقصها باشند تا کمال به چشم آید.
وان پانچ من شهرتطلبی و دیوانسالاری (Bureaucracy) را هم نقد میکند. این انیمه با به تصویر کشیدن انجمن قهرمانان و ترسیم سیستم رتبهبندی، رقابتهای بیمعنی را به تصویر میکشد که نوعی بازتاب از جامعه ماست. جامعهای که ارزش افراد را بر اساس معیارهای سطحی مانند شهرت، ظاهر یا موفقیتهای ظاهری قضاوت میکند. سایتاما که خود فرای این سیستم است با بیاعتنایی خود، نشان میدهد که ارزش واقعی افراد در اعمال و نیتشان نهفته است.
البته که هیچ چیز کامل نیست، حتی وان پانچ من. بزرگترین مشکلی که در این انیمه دیده میشود به بخش ریزش کیفیت در فصل دوم مربوط است که از نگاه من کمی سختگیرانه است. این ایراد بیشترین خودنمایی را در انیمه مرد تک مشتی دارد اما توسعه بسیار محدود خود سایتاما هم کمی روند روایی داستان انیمه را ضعیف میکند ولی این مورد براساس شخصیت سایتاما قابل چشمپوشی است. شاید اگر بخواهم از چیز دیگری ایراد بگیرم، جانبداری از اکشن دوستان است که طنز انیمه حتی در مهمترین مبارزات هم ول کن شما نیست. نظر من بهشخصه این است که ایرادات تقریباً قابل چشمپوشی است و میتوان بیتوجه به آنها صرفاً از انیمه لذت برد.
مانگای مرد تک مشتی هم موفقیتآمیز بوده و هم نتیجهی خوبی داشته که صنعت انیمه را تا این حد لولآپ کرده است. دیر یا زود فصل سوم وان پانچ من، شما را مهمان خود خواهد کرد پس تا دیر نشده به تماشای آن بنشینید. امید دارم که کیفیت بصری فصل اول باز هم در ادامهی این انیمه تکرار شده و هر چه زودتر، دستِکم یک اسپینآف یا سینمایی کوتاهی از این انیمهی زیبا منتشر شود. بهطبع مانگا، داستانی بسیار جلوتر از انیمه دارد و فراموش نکنید که مانگای وان پانچ من، به دلیل مانگاکای وسواسی خود تا بهحال چندین بار، برخی صحنههای آن دوباره کشیده شده است و از بهترین آثاری است که احتمالاً در زندگی خود میبینید.
دیگر چه میخواهید؟ واقعاً که چه اوتاکو باشید چه نه، باید این انیمه را دید. انیمه وان پانچ من اثری بهحساب میآید که با ترکیب بینظیری از طنز و اکشن است که با ژانر ابرقهرمانی، قطعاً به یکی از فراموشنشدنیترین انیمههای زندگیتان تبدیل میشود. وان پانچ من نه تنها یک انیمهی سرگرمکننده بلکه با هدفگذاری مناسبش فلسفی و اجتماعی محسوب میشود. نمیدانم تا بحال نقدهای انیمه من را خواندهاید یا نه اما این دومینباری است که دیدن یک انیمه را به همهی افراد توصیه میکنم و مطمئنم چیزی دارد که هر سلیقهای را راضی کند، اینطور نیست؟ نظر شما چیست؟ دیدگاهتان را با سایر کاربران مجله بازار هم به اشتراک بگذارید.
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
نظرات