اگر از سریال بازهای همه فن حریف باشید، به احتمال قوی می‌دانید که نزدیک به دو سال از پخش اولین فصل از سریال جنایی مکس (HBO مکس سابق) یعنی توکیو وایس (Tokyo Vice) می‌گذرد و این سریال تصویری شیک از دنیای مافیای ژاپنی یعنیی یاکوزا را ارائه می‌دهد. در حال حاضر سریال با فصلی حتی بزرگتر از فصل گذشته بازگشته و شخصیت‌های بازمانده برای دسیسه‌های خونین‌تر و روابط ظریف‌تر اقدام به ایفای نقش در ماجرایی بزرگ خواهند کرد. با در نظر گرفتن اتفاقات بزرگی که زیر بنای آن در فصل اول گذاشته شده بود، فصل ۲ سریال توکیو وایس توکیو به طور قابل توجهی پیشرفت داشته و این حرف از آن نظر گفته می‌شود که یاکوزای مستقر در پایتخت ژاپن یعنی  توکیو، با تحولات عظیمی از خارج و داخل روبرو شده است و در این نقطه از داستان هیچ کس از خطر در امان نخواهد بود.

سریال باز هم تمام عناصری را که در فصل اول وجود داشت و کار می‌کرد را دوباره استفاده کرده و در فصل دوم اثرات این عناصر را دو چندان کرده است. در جایگاه مقایسه، فصل اول شبیه چیدمان میز طویل بوده و برعکس، فصل دوم فوراً روایت شیک و پیک را کنار گذاشته و شخصیت‌هایش را در مسیرهای جدید و در عین حال خطرناک و محوری نسبت به فصل قبل قرار داد، به‌ جای این که به آن‌ها اجازه دهد مانند فصل قبل وقت خود را ریلکس طور صرف گفتگو و کشمکش‌های لفظی و اطلاعاتی کنند. با در نظر گرفتن این بلندپروازی و تا آنجا که تلویزیون نئو نوآر معاصر پیش می‌رود، توکیو وایس به عنوان یکی از بهترین نمایش‌ها در این ژانر در حال حاضر روی آنتن رفته است.

کن واتانابه در نقش کارآگاه کاتاگیری بازی جذاب و پر ابهتی را در سریال Tokyo Vice ارائه می‌دهد.

کن واتانابه در نقش کارآگاه کاتاگیری بازی جذاب و پر ابهتی را در سریال Tokyo Vice ارائه می‌دهد.

درست از جایی که روایت داستان فصل اول توکیو وایس متوقف شد، در فصل ۲ کاراکتر جیک هنوز از حمله نافرجام پلیس به هواپیمای شخصی یاکوزا و قتل تکان دهنده پولینا در تکاپو است. از طرفی سامانتا پورتر میزبان باشگاه نخبگان محلی و هموطن آمریکایی جیک نیز به همین ترتیب با چالش‌های طاقت فرسای خود روبرو می شود. یعنی از دست دادن تمام پولی که برای تامین مالی کلوپ شبانه خود در توکیو پس انداز کرده بود و در نهایت هم متوجه شد که دوستش پولینا کشته شده است. با این حال، یاکوزاها هم خود مشکلات خاص خود را دارند و نباید به غول نعره‌هایشان رو خورد؛ زیرا سلسله‌ مراتب قدرت در دنیای مافیای ژاپن در سراسر توکیو با یک تغییر اساسی مواجه شده است.

کاراکتر ساتو هم نه تنها از یک ضربه‌ی عمیق چاقو در پایان فصل ۱ جان سالم به در برد، بلکه همچنان در ادامه به عنوان یک کنش گر فعال در خانواده مافیایی چیهارا کای در رتبه‌های بالاتری قرار می‌گیرد. ساتو دائماً مجبور است تصمیم بگیرد که واقعی‌ترین افراد وفادار به او چه کسانی هستند؟ به خصوص در این نقطه از داستان که باید بین دوستان و خانواده‌اش، یا نقش و قدرت فزاینده‌اش در جرایم سازمان یافته تصمیم بگیرد. در حالی که همه این‌ها اتفاق می‌افتد، قبیله چیهارا کای نمی‌تواند خود را از افول قدرت نجات دهد و در نهایت خود را در معرض حمله یک رقیب قدیمی قرار می‌دهد.

نکته برجسته موجود درباره بازیگران سریال توکیو وایس همچنان به بازیگران ژاپنی آن به ویژه کن واتانابه که نقش هیروتو کاتاگیری که کارآگاه پلیس است، مربوط می‌شود و در این فصل با ابعاد جدید شخصیتی آن روبرو می‌شویم. به طور مشابهی کاراکتر ساتو هم این وضعیت را دارد و لایه‌های بیشتری از شخصیت او را از بسیاری جهات مشاهده می‌کنیم که به نوعی می‌شود گفت قبلا ساتو را دست کم گرفته بودیم و الان این کاراکتر چیزهای بیشتری برای ارائه دارد.

شاید بزرگترین رشد شخصیتی را رینکو کیکوچی که نقش سردبیر جیک در دفتر روزنامه دارد و امی مارویاما آن نقش را بازی می‌کند، داشته باشد. او هم نشان داد که ابعاد بیشتری در شخصیت او وجود دارد نباید آن را صرفاً به چشم یک رئیس سختگیر دید و باید گفت که کیکوچی واقعاً این شانس را داشت که بیشتر از فصل ۱ بازی کرده و دامنه بازیگری خود را گسترش دهد.

در فصل دوم سریال Tokyo Vice کاراکتر ساتو از حالت تک بعدی خارج شده و ابعاد دیگری از شخصیت خود را به نمایش می‌گذارد.

در فصل دوم سریال Tokyo Vice کاراکتر ساتو از حالت تک بعدی خارج شده و ابعاد دیگری از شخصیت خود را به نمایش می‌گذارد.

البته موارد قبلی به این معنا نیست که بازیگران آمریکایی تمام مهارت بازیگری خود را در فصل دوم سریال ارائه نمی‌دهند. انسل الگورت در نقش جیک ادلستین، این بار به وضوح نشان داده که اعتماد به نفس بیشتری دارد و این به نفع روایت سریال است، زیرا فصل دوم جیک شایسته‌تری را نسبت به جیکی که بینندگان در ابتدای سریال با آن روبرو شدند، نشان می‌دهد. از طرف دیگر ریچل کلر در نقش سامانتا پورتر آسیب پذیری بیشتری را برای شخصیت خود در داستان به ارمغان می‌آورد، زیرا او مستقیماً خود را در معرض خطر دیده و دیگر مانند قبل به طور منظم خونسرد و با اعتماد به نفس نیست.

نقد سریال زخم کاری | فصل اول؛ مهم شدن با تکرار کلیشه‌ها هم هنر است

مانند فصل قبل سریال، در این فصل مقدار زیادی از فکر و توجه مخاطبان برای ثبت نگاه، احساس و هر دقیقه جزئیات به یک توکیو اواخر دهه ۹۰ میلادی معطوف شده است و این شامل مناظر شهری آغشته به نور نئونی، ساختمان‌های پر از تابلو و کوچه‌های کثیف می‌شود. موارد اشاره شده ارزش تولید را بالا می‌برد و باعث می‌شود که حساسیت فصل ۲ برای عمیق‌تر شدن واقعاً زیاد شده و به این حس آشنایی بیشتر با شخصیت‌های اصلی آن می‌افزاید. در حالی که مایکل مان، تهیه کننده اجرایی و کارگردان افسانه‌ای Heat، هیچ قسمتی از فصل دوم Tokyo Vice را بر عهده ندارد، اما تأثیر مدل و سیلقه کاری او هنوز به شدت احساس می‌شود. بهتر است بدانید که در اینجای کار آلن پول برای کارگردانی برخی از قوی‌ترین قسمت‌های فصل ۲ بازگشته است.

خالق سریال یعنی J. T. Rogers همچنان با احترام و با دقت به مطالب مربوط به فرهنگ ژاپن نزدیک می‌شود و این جذابیت در اثر او آشکار است. یکی از بزرگترین نقاط قوت سریال توکیو وایس این است که واقعاً در لوکیشن ژاپنی با عوامل ژاپنی و مجموعه‌ای از بازیگران ژاپنی فیلمبرداری شده است. این عوامل باعث شده‌اند تا هر جنبه‌ای از تولید با کیفیت بالایی پیش برود و سطحی از اصالت را که به ندرت در دیگر سریال‌های جنایی شاخص دیده شده، به ارمغان آورده شود. توکیو وایس سریالی است که منحصراً مناطق توریستی توکیو را به تصویر نمی‌کشد و در عوض، به طور آشکارا چهره‌ای معرفی نشده از فرهنگ شهری و زندگی کاری و شخصی ژاپنی‌ها را نمایان می‌کند و این موضوع در فصل ۲ بیشتر از قبل شده است.

نائوکی هایاما نماد رویکرد تندرو گونه در باند یاکوزا است که در طول روایت آن را با ساتو که رویکرد معتدل داشت، دیدیم.

نائوکی هایاما نماد رویکرد تندرو گونه در باند یاکوزا است که در طول روایت آن را با ساتو که رویکرد معتدل داشت، دیدیم.

فصل اول توکیو وایس ، بیشتر به موضوع سازگاری و انطباق می‌پرداخت، یعنی روایت بیشتر روی جیک ادلستین فوکوس کرده بود که مجبور بود فرهنگ غربی خود را کنار گذاشته و خیلی سریع و اغلب به سختی یاد بگیرد تا با جامعه و فرهنگ ژاپن انطباق پیدا کند. جیک در طول ماجراهای خود فهمید که کار  روی حوزه جرم و جنایت برای یک روزنامه بزرگ ژاپنی با انجام یک کار مشابه اما برای یک نشریه مستقر در ایالات متحده بسیار متفاوت است. در فصل ۲ Tokyo Vice ، جیک در شغل خود توانست جای پای خود را محکم کرده و یاد بگیرد که چگونه در سیستم کاری ژاپن و در کنار همکاران سخت کوش ژاپنی خود، بتواند کارآمدتر فعالیت کند.

با این حال، فقط به این دلیل که جیک بر چالش‌های قبلی خود غلبه کرده و توانسته بر تضاد فرهنگی غلبه کند، به این معنی نیست که او هنوز به ساحل امن رسیده است. او هنوز هم در فصل دوم باید خطرات زیادی را تحمل کند که همزمان دوستانش را هم تهدید می‌کند. به زبان ساده، فصل دوم توکیو وایس نسبت به فصل قبلی از حساسیت زیادی برخوردار بوده و سط تنش‌ها بالا رفته است. البته این فقط به نحوه برخورد مجریان قانون با یاکوزاها یا نحوه پوشش رسانه‌های خبری محلی از جنایات سازمان یافته مربوط نمی‌شود، بلکه به نحوه برخورد یاکوزا با اعضای داخلی خود هم ربط دارد.

وجود موجودی به نام جیک برای باند یاکوزا در فصل ۱ نسبتا قابل تحمل بود، اما در حال حاضر او به قدری بخاطر اقداماتش عمیق‌تر به درون جریانات فرو رفته که در آن یک اشتباه کوچک می‌تواند او را روانه قبرستان کند. به طور مشابه، جایگاه شخصیت ساتو به‌عنوان یکی از اعضای مهم یاکوزا بیشتر از قبل مشخص می‌شود و در فصل ۲ فقط او می‌تواند یاکوزا از جنگ داخلی و روند افول قدرت نجات دهد و یک اتحاد بین قبیله‌ها برقرار کند.

از زمانی که Tokyo Vice برای آخرین بار روی آنتن رفت، سبک نئو-نوآر (Neo-Noir) شاهد تجدید حیاتش در عرصه تلویزیون بود و این بازگشت به قدرت با سریال‌های کارآگاهی مورد تحسین یعنی Luther و True Detective رقم خورد، در حالی که فیلم‌های هیجان‌انگیز بریتانیایی مانند Slow Horses و Criminal Record توانستند راه خود را به سمت موفقیت باز کنند. در حال حاضر سریال توکیو وایس موقعیتی استراتژیک دارد تا گوی رقابت را از اثر جنایی True Detective: Night Country پس گرفته و فصل خود را درست با پایان یافتن Night Country آغاز کند.

ترکیب عالی کارآگاه کاتاگیری و جیک ادلستین خبرنگار برای مقابله با یاکوزا

ترکیب عالی کارآگاه کاتاگیری و جیک ادلستین خبرنگار برای مقابله با یاکوزا

در کل باید گفت این یک اتفاق جالب است که داستان Tokyo Vice از یاکوزای مدرن درست زمانی که سری بازی محبوب Yakuza از سگا آخرین بازی اسپین آف خود را با نام Like a Dragon: Infinite Wealth منتشر کرد، دوباره روی آنتن رفت. Tokyo Vice باعث شد تا  افزایش علاقه مخاطبان بین المللی به درام‌های جنایی ژاپنی ثابت شود. فصل دوم توکیو وایس تماماً روایت گر یک جنگ داخلی است. جنگی که تراژدی سیاهی درونش نهفته و هر قسمت که جلو می‌رویم، این حقیقت سیاه برای بیننده بیشتر آشکارتر می‌شود. این سریال درام حال و هوای محسوسی از ترس و اجتناب ناپذیری را تراوش می‌کند که ممکن است بینندگان را تا حدودی بترساند، اما به اندازه‌ای هم نیست که آن‌ها را از ادامه تماشای سریال منصرف کند.

فصل دوم سریال با اعتماد به نفس بیشتری نسبت به فصل قبلی خود چیدمان و اجرا شده است، از بازیگران تا تولید و سطح کامل داستان سرایی می‌شود این را درک کرد. در جایگاه مقایسه، فصل ۱ مانند یک پیش درآمد طولانی به نظر می‌رسید که به طور قابل درک بیشتر بر معرفی مقدمه اصلی خود و بر گرد هم آوردن عناصر اصلی خود بیش از هر چیز دیگری تمرکز داشت. از طرف دیگر، فصل ۲ به طور قابل توجهی سطح خطرات را افزایش داد و شخصیت‌هایش را در جهت‌های روایی بسیار متفاوتی قرار داد و در عین حال میزان احساس خطری را که هر کدام داشتند را هم افزایش داد و این بسیار متفاوت از رویکرد بسته فصل اول بود. یعنی باید گفت که اگر فصل ۱ روند روایت داستان آهسته‌ای داشته باشد، فصل ۲ با نحوه روایتش آدرنالین شما را بالا و پایین خواهد کرد.

&

;

نقد قسمت ۲ از فصل دوم سریال خاندان اژدها | هر چه باشد دوستت دارم برادر

Tokyo Vice در فصل ۱ بینندگان را به یک چشم انداز نئونی از ژاپن می‌آورد که در آن پلیس و رسانه‌های خبری حتی احتمال خطر کنترل نشده‌ای که نشات گرفته از یاکوزا بود را تایید نمی‌کردند. در مقابل، فصل ۲ نه تنها سیستم‌های ناظر دولت ژاپن را با حقیقت تلخ و عواقب ناآگاهی خود روبرو می‌کند، بلکه شخصیت‌های مسئول را در مسیر برخورد با گروه‌های جنایت کار سازمان یافته در شهر قرار ‌می‌دهد. کسانی که فصل اول سریال را دست کم گرفته بودند، باید به Tokyo Vice فرصت دیگری بدهند تا خود واقعی‌اش را نمایان کند. در مورد فصل سوم سریال هم باید گفت که متاسفانه فعلا لغو شده و به احتمال قوی ساخته نخواهد شد.


میزگیم سینمایی با امید لنون و شایان | چی بیینیم؟ چی بازی کنیم؟

میزگیم سینمایی با امید لنون و شایان | چی بیینیم؟ چی بازی کنیم؟

Loading