غرق شدن در تاریکی شاید تعبیر خوبی برای نابینایی باشد، چون زمانی که شما دیگر توان دیدن را نداشته باشید انگار در دریایی افتادید که درحال غرق شدن هستید. البته این را هم بدانید که همیشه قرار نیست که غرق شوید و افرادی هستند که به عنوان غریقنجات شما را نجات بدهند. برای اینکه بیشتر این صحبتم را درک کنید تا پایان این مقاله همراه مجله بازار باشید.
سریال See مفهوم بهتری از این قضیه را به شما میرساند، چون شما با چشمان خودتان شاهد این اتفاق هستید که مردمانی که در تاریکی دنیای خود با نابینایی درحال فرو رفتن به اعماق آبهای زندگی هستند، به دستان غریقنجاتهای خود یعنی اندک افراد بینا نجات پیدا میکنند. شاید باورش امکان ناپذیر باشد ولی باید با این موضوع کنار آمد، شاید زمانی هم ما به طور واقعی غرق در این دریای تاریکی شویم و دیگر نتوانیم چیزی را با چشمانمان مشاهده کنیم. پس بهتر است پیش از این اتفاق تجربهای از این داستان را داشته باشیم.
سریال دیدن با پرداختن به این موضوع که شاید دیگر توان دیدن را نداشته باشیم با ایدهای نوع پخشش را شروع میکند. این متفاوت بودن کاملا در مابقی داستانهای سریالها مشهود است ولی با وجود این تفاوت، سریال See را اثری شبیه به بازی تاج و تخت میدانند. درست است که فضای سریال و مبارزات سریال دیدن شبیه به Game of Thrones است. اما تفاوت بزرگی که علاوه بر سناریو سریالها وجود دارد، خط داستانی آنها میباشد. سریال بازی تاج و تخت به گذشته و سریال دیدن به آینده میپردازند.
سریال See چگونه شروع میشود؟
داستان سریال See به این شکل روایت میشود که در آیندهای دور یا شاید هم نزدیک در طی یک اتفاقی و شیوع یک ویروس مرگبار، جمعیت کره زمین به زیر دو میلیون نفر کاهش پیدا میکند، شیوع این بیماری باعث شده است تا مردمان زمین بینایی خود را از دست بدهند. این نابینایی همین طور نسل به نسل ادامه پیدا میکند تا به داستان سریال دیدن ختم شود. در همین ابتدا باید بگم که شما درحال تماشای یک سریال کاملا جدید با موضوعی تقریبا غیر قابل باور خواهید بود.
در زمان خط اصلی داستان مشاهده میکنید که همسر باباواس، ماگرا از همسر سابقش دو فرزند با نامهای کوفن و هانیوا را به دنیا میآورد که قابلیت این را دارند که ببینند. در آن زمان از آنجایی که بینایی یک جرم محسوب میشد و جزای آن مرگ بود، باباواس این قضیه را از مردمان خودش با همکاری پاریس پنهان میکند، اما پس از چندیدن سال مردم قبیله متوجه این تفاوت میشوند و قصد کشتن کوفن و هانیوا را دارند. اما باباواس با این موضوع مخالفت میکند و جلوی مردمان خودش میایستد.
اولین موضوعی که باید به عنوان ضعف در داستان سریال See اشاره داشته باشم، کم رنگ بودن شخصیت جرلامارل است. جرلامارل پدر دو بازیگر اصلی سریال یعنی کوفن و هانیوا میباشد که چرخهی سریال روی آن و فرزندان بینایش میگردد. با این حال شاهد حضور کم رنگ آن هستیم و به نحوی اصلا جز بازیگران اصلی سریال به حساب نمیآید. چنین شخصیتی که قرار است بهطوری باعث تغییر ژنتیک در کره زمین بشود و فرزندان و نسل او بینا باشند نباید نقش کم رنگی در سریال داشته باشد.
نکته مثبتی که باید در مورد سریال See بگویم، ورود شخصیت ایدوواس برادر باباواس است. ایدوواس و باباواس به دلایل مشکلاتی که از گذشته دارند، دشمن سفت و سخت هم در سریال به حساب میآیند که در نهایت ایدو به دست باباواس کشته میشود. نکتهای که به آن میخواستم اشاره کنم پیش زمینهای است که سریال از حضور ایدوواس در قسمت آخر فصل یک سریال از ایدو به نمایش در میآورد، سریال با نشان دادن یک شخصیت قدرتمند که بیننده هیچ چیزی از آن نمیداند مخاطب را مجاب میکند تا فصل بعدی را دنبال کند.
حضور ایدوواس با بازیگری محشر باتیستا برای هیجان فصل دوم کافی بود، اما با مرگ او توسط باباواس سریال روند کندی را به خودش میگیرد و این روند تا فصل سوم هم ادامه خواهد داشت. سریال See در فصل سوم سردرگم است و انگاری مسیر مشخصی ندارد، اما این سردرگمی به خوبی در قسمتهای پایانی سریال جبران میشود و سریال با حالت خوبی به پایان میرسد. یکی از عواملی که باعث خواهد شد تا یک سریال ارزش دیدن داشته باشد پایان خوب آن است که سریال دیدن از این موضوع برخوردار است.
عواملی که باعث شد تا سریال See ارزش تماشا داشته باشد
باید بگم که سریال See شروع خودش را با قدمی محکم آغاز میکند که مخاطب حتی سعی نکند از پای گیرندهاش بلند شود. سریال دیدن به خوبی در قسمت اول تمام آن چیزی را که باید ارائه دهد به خوبی به نمایش در میآورد. از داستان سریال که مخاطب درحال تماشای یک موضوع کاملا جدید است، مبارزاتی که بیشتر به مبارزات انسانهای اولیه شبیه است، فضا و جوی که مخاطب این نوع سبک سریالها بشدت از آن لذت میبرند و از همه مهمتر مواجه شدن با شخصیت اصلی سریال جیسون موموآ در نقش باباواس است.
جیسون با حضور خودش در سریال See با پیشینهای که در نقش فرمانروای دوتراکیها در سریال بازی تاج و تخت داشت به خوبی توانست یک وزن حسابی به سریال بدهد. جیسون موموآ به خوبی با آن استایلی که دارد در نقش فرو رفته و انگار شما درحال تماشای یکی از انسانهای نخستین هستین. جیسون با بازی در کاراکتر باباواس نشان داد که خوراکش بازی کردن در چنین نقشهایی است. جیسون به بهترین نحو در سریال See نقش یک پدر دلسوز و یک مبارز را ایفا میکند و اصلا جای هیچ انتقادی برای بیننده نمیگذارد.
سریال See را قطعا میتوان از پرچمدارهای شبکه Apple TٰٰV دانست به این عبلت که علاوه بر محبوبیت و استقبال از طرف بینندگان، یک سریال بشدت پر هزینه برای این شبکه بود. سریال دیدن برای هر قسمت چیزی حدود ۱۵ میلیون دلار هزینه کرده است. این هزینه با خلاقیت نویسنده، سریالی را با فضایی پسا آخرالزمانی به وجود آورده است که ارزش تماشا دارد. منطقی است که سریالی که چنین هزینه زیادی برای تولید خرج کرده است، جلوههای ویژهای به نمایش بگذارد که کاملا بینقص هستند و ساعتها روی آنها کار شده است.
سریال دیدن از نظر جلوههای بصری از دید من یک شاهکار بینظیر است. چون به خوبی آن طبیعتی که از دید ناپنهان است و به گونهای برای قرنها پیش میباشد، با استفاده از مناظر کاندا و بریتیش کلمبیا به تصویر کشانده شده است. علاوه بر این باید بگویم که بهقدری صحنهها و وسایل سریال See به خوبی طراحی شده است که از آن ور بوم افتاده است، این خوبی زیاد باعث میشود که شما پذیرای این نباشید که یک سریال به تمام ریز نکات توجه داشته باشد تا شما بتوانید بهترین تصویر را ببینید.
به چیه دلایلی مخاطبان سریال See کاهش پیدا کرد؟
یکی از علتهایی که باعث این شده است که مخاطبان سریال دیدن ریزش پیدا کنند انتخاب بازیگران نقش اصلی و مکمل سریال است. چنین نوع سریالی، برای اینکه بتواند ریتینگ خودش را حفظ کند، نیاز دارد تا از بازیگران قدرتمندی برخوردار باشد. جیسون موموآ به خوبی از پس نقش خودش بر میآید و به بهترین شکل نقش خودش را ایفا میکند. علاوه بر جیسون، دیوید باتیستا هم با پیوستن به سریال توانست به زیبایی نقش خودش را در سریال See بازی کند و یک جانی به فصل دوم سریال بدهد.
اما بحث و مبحث اصلی که وجود دارد انتخاب دیگر کاراکترهایی است که به نظر من اصلا برای ایفای این نقشها مناسب نبودند. کوفن و هانیوا پسر و دختر ناتنی باباواس در سریال، اصلا با نقش خودشان اخد نمیگیرند و به نحوی نقش خودشان را مصنوعی و سرد ایفا میکنند. برای چنین سریال پرهزینهای فکر نکنم انتخاب بازیگران بهتری مشکل داشته باشد اما نمیدانم به چه دلیل این دو بازیگر را انتخاب کردهاند. آنها اصلا توانایی ایفای نقش در چنین سریالی را ندارند و بیشتر به نقشهای دختر و پسرهای عاشق در سریالها شبیهاند تا یک فردی که در آن زمان زندگی کرده است.
لازم است که بگویم علاوه بر جیسون موموآ و باتیستا که به زیبایی هرچه تمام نقش دو برادر دشمن را بازی کردند. سیلفیا هوکس در نقش ملکه کین و هرا هیلمار در نقش زن باباواس و خواهر ملکه کین به خوبی توانستهاند نقش دو خواهر مخالف را به نمایش بگذارند. در مورد مابقی بازیگران هم، تعدادی توانستهاند نقش خود را خوب بازی کنند و تعدادی هم از پس این کار بر نیامدند. در مجموع این نوع سریال در کنار رول یک داستان به بازیگران مکملی در حد و اندازه خودشم هم نیاز دارد که در سریال See آنچنان زیاد نبود.
دیگر نقد منفی که به سریال See وارد است شکست خوردن در ایدهی اولیه خودش میباشد، با این که سریال See نو و متفاوت بود ولی به خوبی نتوانست این حس را در مخاطب به وجود بیاورد که بیننده ندیدن را درک کند و با سریال عجین شود. به این منوالی که سریال See راه خودش را ادامه داد، تبدیل به یک سریال سرگرم کننده شد که در تلاش حفظ بنیان خانواده است. واقیعتی که در سریال و داستان آن وجود دارد، مواجه شدن با روند کند داستانی در اواسط فصول است، این کندی هم یکی از دلایل این بود که باعث ریزش مخاطبهای سریال See شد.
سریال See با آن موضوع جدید و جذابش سریالی است که متوسط رو به بالا میباشد. سریال میتواند مخاطب را راضی نگه دارد چون پر از هیجان و ماجراجوییها جالب است. شاید در سریال با کندی روند داستان مواجه شوید اما با این شرایط هم شما را به دنبال خودش میکشد و باعث خواهد شد که شما آن را تماشا کنید. سریال See علاوه بر سبک خودش که ماجراجویی، تخیلی و هیجان انگیز است پر از درسهایی میباشد که راجب بنیان خانواده به ما میآموزد که بهتر است از آنها درس بگیریم.
اگر شما از علاقهمندان چنین نوع سبک سریالی هستید حتما پیشنهاد میکنم که سریال See با بازی جیسون موموآ را مشاهده کنید. شاید سریال دارای کاستیهایی باشد ولی این ضعفها با مزایای بیشتر آن پوشیده می شود. سریال دیدن یک اثر آبکی نیست و ساختهی خالق پیکی بلایندز میباشد پس بدون شک حرفی برای گفتن خواهد داشت. در مجموع شما یک سریال خوب با یک پایان خوب و درست دارید که میتوانید آن را تماشا کنید و از آن لذت کافی را ببرید.
بنظر من این سریال جزو بهترین سریال های پسا آخرالزمانی چند سال اخیر بود. ریتم فصل دوم یکم کند بود. فصل سوم یکم کلیشه ای بود ولی از دیدن نهایت لذت رو بردم.