بهترین قسمتهای باب اسفنجی براساس نمره IMDB: اولین ملاقات باب و سندی
باب اسفنجی که تا به حال با سندی آشنا نشده، او را در حال مبارزه با یک صدف دریایی بزرگ میبیند. پس از اتمام مبارزه سندی باب را به خانه خود دعوت میکند تا با یکدیگر چای بنوشند و بیشتر آشنا شوند. ولی خب اولین قرار این دو نفر آنقدرها که باید خوب پیش نمیرود.
اولین قسمت از فصل ابتدایی سریال SpongeBob SquarePants یکی از بزرگترین فرنچایزهای دنیای سرگرمی را آغاز کرد. این اپیزود برخلاف بسیاری از اپیزودهای دیگر که از دو بخش تشکیل میشوند، از سه بخش متفاوت تشکیل شده است. اولین قسمت تاریخ باب اسفنجی شامل سه بخش با نامهای Help Wanted، Reef Blower و Tea at The Treedome میشود که در طی آن با شخصیتهای اصلی داستان به مخاطب معرفی میگردند.
اولین بخش این قسمت که Help Wanted نام دارد روایتگر اولین روز کاری باب اسفنجی در رستوران خرچنگی است. باب که مدتها برای تبدیل شدن به آشپز این رستوران تمرین کرده برای استخدام شدن به سمت آن میرود. منتها اختاپوس به محض اینکه باب را میبیند آقای خرچنگ را متقاعد میکند که او به درد این کار نمیخورد و نباید استخدام شود. آقای خرچنگ هم یک ماموریت غیرممکن را به باب محول میکند و میگوید تا زمانی که آن را انجام نداده نباید بازگردد.
اما درست در زمانی که باب اسفنجی به دنبال ماموریت غیرممکن میرود حجم عظیمی از مشتریها به سمت رستوران خرچنگی سرازیر میشوند و همبرگر میخواهند. منتها از آنجایی که این رستوران آشپز ندارد کاری از دست اختاپوس و آقای خرچنگ بر نمیآید. درست در زمانی که همه چیز به هم ریخته باب پس از تکمیل ماموریت غیرممکنش باز میگردد و در کمال ناباوری و خیلی سریع تمام مشتریها را سیر میکند. آقای خرچنگ هم که پول زیادی از طریق سرعت آشپزی باب به دست آورده او را به صورت رسمی استخدام میکند تا او به یکی از معروفترین آشپزهای دنیای سرگرمی تبدیل شود.
بخش دوم که Reef Blower نام دارد یک داستان صامت را به تصویر میکشد که نه اختاپوس و نه باب اسفنجی در آن صحبت نمیکنند. هنگامی که اختاپوس حیاط خود را تمیز کرده و از آن لذت میبرد با یک صحنه دلخراش روبرو میشود. یک صدف دریایی حایط او را کثیف کرده و نباید در آنجا باقی بماند. به همین دلیل او صدف مذکور را به سمت خانه باب میاندازد. باب هم که از دیدن این صدف در حیاط خود ناراحت است زمین و زمان را به هم میزند تا بتواند حیاط خود را تمیز نگه دارد. در این میان تمام دار و زندگی اختاپوس کثیف میشود و چهرهای فوقالعاده غمگین و افسرده به خود میگیرد.
بخش سوم هم Tea at the Treedome نام دارد و اولین ملاقات باب اسفنجی و سندی را به تصویر میکشد. باب که به دنبال عروسهای دریایی میرود یک سنجاب زمینی ناشناس را در حال مبارزه با یک صدف دریایی بزرگ میبیند. باب به کمک سنجاب ناشناس میرود و پس از شکست دادن دشمن متوجه میشود که نام او سندی است. سندی هم برای اینکه کمک باب را جبران کرده باشد او را به خانه خود دعوت میکند.
اما خب خانه سندی به گونهای است که هیچ آبی در آن وجود ندارد و موجودی مانند باب اسفنجی نمیتواند در آن زنده بماند. هنگامی که باب به خانه دوست جدیدش میرود جرأت نمیکند نیاز خود به آب را به زبان بیاورد. به همین دلیل لحظات سختی را پشت سر میگذارد و به تدریج ضعیفتر میشود. این روند تا جایی ادامه پیدا میکند که سندی میفهمد باب به آب نیاز دارد و به همین دلیل یک کلاه آبی برای او میسازد. در نهایت پاتریک به باب و سندی اضافه میشود و این قسمت هم با چای نوشیدن این سه دوست جدید به پایان میرسد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
نظرات