ارباب حلقهها ؛ معرفی گروند شاهکار مهندسی نیروهای موردور در نبرد دشتهای پلنور!
یکی از محوریترین نبردها در ارباب حلقهها اثر جی آر آر تالکین، محاصره میناس تیریث از فیلم بازگشت پادشاه بود. نیروهای سائرون که شامل اورکها، هارادریمها، ایسترلینگها، نازگول، ترولها و بسیاری از جانوران جنگی بودند، به پایتخت گوندور حمله کردند. رهبر ارتش سائرون، ویچ کینگ آنگمار بود که تالکین در این بخش از رمان از او به عنوان کاپیتان سیاه یاد کرد. دیواری که میناس تیریث را احاطه کرده بود، غیر قابل نفوذ بوده و تنها امید اورکها برای ورود به شهر، تخریب دروازه بزرگ آن بود.
برای این منظور، اورک ها از گروند (Grond) که یک دژکوب بزرگ به شکل گرگ بود، استفاده کردند. در طول تاریخ باستان و قرون وسطی در دنیای واقعی، دژکوبها بخش استاندارد جنگ را تشکیل میدادند. این ابزار محاصره به مهاجمان این امکان را میداد که به استحکامات دفاعی قلعه نفوذ کرده و ویرانی بزرگی را بر سر ساکنین قلعه ایجاد کنند. گروند شبیه هیچ ابزار دیگر در اختیار اورکها نبود و اگرچه تنها در یک نبرد از وقایع ارباب حلقهها ظاهر شد، اما بخشی از میراثی بود که از اولین روزهای سرزمین میانه نشات میگرفت.
توصیف گروند در ارباب حلقهها به همان اندازه که به نظر میرسد، ترسناک بود. در فصل «محاصره گوندور» از کتاب بازگشت پادشاه، تالکین نوشت که گروند «دژکوب بزرگی بود، بزرگ به اندازه درختی جنگلی به طول صد فوت، که روی زنجیر نیرومندی تاب میخورد… و سر آن از فولاد سیاه، به شکل یک گرگ درنده ساخته شده بود». گروند آنقدر بزرگ و سنگین بود که اورکها از نظر فیزیکی قادر به کار با آن نبودند. در عوض آنها از جانوران بزرگ استفاده کردند تا آن را در میدان نبرد به سمت دروازه بزرگ شهر بکشند.
ویچ کینگ اطمینان داد که با نزدیک شدن به دیوارهای میناس تیریث، هیچ آسیبی متوجه گروند نخواهد شد. او به اورکها دستور داد تا حلقه محاصره را تکمیل کرده و از آن دفاع کنند و فیلها را برای منحرف کردن نیروهای گوندوری فرستاد. ویچ کینگ هیچ نگرانی در مورد این که چه تعداد از سربازانش در این روند جان خود را از دست دادند، نداشت. چون معتقد بود که رسیدن گروند به دروازه، عذاب حتمی را برای دشمنانش به همراه خواهد داشت. علاوه بر این، بیرونیترین لایه Grond نسوز بود و از آن محافظت بیشتری میکرد. در سراسر این بخش از رمان، تالکین از زبانی کوتاه و تکراری نامشخص استفاده میکند تا بر قدرت گروند تأکید کند.
گروند چیزی بیش از یک شگفتی مهندسی موردور بوده و از قضا برای ساخت آن از جادو هم استفاده شده بود. تالکین توضیح داده که نیروهای سائرون احتمالاً خود ویچ کینگ جادوگر جادوهای ویرانگری را روی گروند استفاده کرده تا قدرت ویرانگر آن را بهبود بخشد. علاوه بر این ویچ کینگ در حالی که گروند تاب میخورد، طلسم باستانی را فعال کرد و دروازه را تضعیف کرد و ترس را در دل سربازان گوندوریایی که از آن محافظت میکردند، ایجاد کرد.
پس از تنها چهار دور ضربه، گروند دروازه بزرگ را نابود کرد و به نیروهای ویچ کینگ اجازه داد تا وارد شهر شوند. تالکین مینویسد: «انگار طلسم انفجاری در را شکست! صدای رعد و برق شدیدی شنیده شد و درها به صورت تکههای بریدهشده به زمین افتادند». اگرچه این توصیف ممکن است تا حدی استعاری باشد، اما نشان میدهد که گروند دارای نیروی انفجاری فراتر از یک دژکوب معمولی است. اورکهای ارباب حلقهها عموماً از تیغههای معمولی یا خلاقیتهای مکانیکی مانند بمبهای سارومان استفاده میکردند، بنابراین قدرت گروند به عنوان یک سلاح جادویی آن را از دیگر سلاحها منحصربهفرد کرد.
گروند در فیلم پیتر جکسون حضور داشت
تصور پیتر جکسون از گروند در فیلم ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه بیشتر با رمان تالکین تطابق داشت، اما چند تفاوت کلیدی در این بین وجود داشت. این فیلم نقش گوتموگ (Gothmog)، یکی از فرماندهان اورک را تا حد زیادی پررنگ کرد و به این ترتیب، او به جای ویچ کینگ در فیلم بود که دستور استفاده از گروند را صادر کرد. در این نسخه از داستان، اورکها در ابتدا سعی کردند دروازه بزرگ را با یک دژکوب معمولی بشکنند. هنگامی که این کار بی نتیجه ماند، گوتموگ گفت که گروند این دروازه را خواهد شکست. اورکها هم نام گروند را با نزدیک شدن به آن میخواندند. بزرگترین تفاوت بین نسخه رمان و فیلم گروند این بود که دومی نشان دهنده جادو نبود. از آنجایی که ویچ کینگ در فیلم چندان حضور پررنگی نداشت، پس هیچ طلسم باستانی روی گروند کار نشده بود.
با این حال، فقدان سحر و جادو باعث نشد که از ترسناک بودن گروند کمتر شود. گروند بسیار ترسناکتر ظاهر شد و علاوه بر این آتش از دهان فلزی آن بیرون میزد که بر ابهت آن افزود. صحنهای که پس از تخریب دروازه بزرگ نیز رخ داد هم کاملاً متفاوت بود. در رمان، ویچ کینگ اولین کسی بود که وارد دروازه شد و این کار را به تنهایی انجام داد. در طرف دیگر گندالف ایستاده بود، آن هم به تنهایی و قبل از رسیدن سواران روهان برای کمک به گوندوریها، هر دو درگیری شدیدی داشتند. در فیلم اما گروهی از ترولها و اورکها به محض شکسته شدن دروازه از آن عبور کردند و سربازان گوندوری هم وحشتزده از گندالف در آن طرف مبارزه حمایت کردند.
Grond نام خود را با یک سلاح افسانه ای دیگر به اشتراک گذاشت
نیروهای سائرون در ارباب حلقهها، نام گروند را از سلاحی حتی مرگبارتر از آن گرفتهاند که گرز مورد استفاده ارباب سائرون، ارباب اول تاریکی مورگوث بود. وقتی مورگوث فرم بدنی به خود گرفت، او بسیار بزرگ بود و گرز او هم همین شرایط را داشت. تالکین هرگز جزئیات دقیقی در مورد اندازه مورگوث ارائه نکرد، اما در نقاط مختلف کتاب سیلماریلیون، او را به یک برج و یک کوه تشبیه کرده است. گرز مورگوت به قدری قدرتمند بود که هرجا که با زمین برخورد میکرد، دهانههای آتشین و غول پیکر ایجاد میکرد که برای همین به آن لقب چکش دنیای زیرین داده شده بود. در فصل «ویرانه بلریاند و سقوط فینگولفین»، مورگوث گروند را «مانند رعد و برق» به پایین آورد، که یادآور رعد و برقی بود که هنگام شکستن دروازه بزرگ میناس تیریث توسط دژکوب بزرگ رخ داد.
بیشتر بخوانید: ارباب حلقهها ؛ آیا پیپین مقصر اصلی روبرو شدن گندالف با بالروگ بود؟
در کل باید گفت که نیروهای سائرون، دژکوب بزرگ خود را به نام گرز مورگوث نامگذاری کردند، نه تنها به این دلیل که قدرتمند بود، بلکه به این دلیل که نشان دهنده یک پیروزی مهم برای جبهه شر بود؛ پیروزی که امیدوار بودند در میناس تیریت تکرار شود. نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما قبل از این مقاله با گروند، سلاح افسانهای نیروهای موردور آشنایی داشتهاید؟ لطفا نظرات خود را در این باره با ما به اشتراک بگذارید.
تاریخچه و داستان سری اساسینز کرید
این که به جهان تالکین اهمیت میدید خیلی جذابه. ادامه بدید
اوج فاجعه زمانی است که می فهمیم دروازه از میتریل ساخته شده بود
چی ؟
تشکر بسیار از زحماتتون
واقعا خسته نباشین
بنظرم درباره این شاهکار، همه باید جزییات و تعابیر رو بدونن