اخبار سینما و انیمیشن انتخاب سردبیر برترین‌ها برترین‌های سینما و انیمه سینما

۱۵ تا از بهترین سبک‌های هنری انیمه در تمام دوران

مهم‌ترین ویژگی شاخص انیمه‌ها، سبک‌های بصری یا هنری آن‌هاست. تماشاگران می‌توانند صرفاً با نگاه به طراحی شخصیت‌ها، اطلاعات زیادی درباره فضای کلی یک اثر به دست آورند. در دل هر ژانر انیمه، زیرشاخه‌هایی با طراحی‌های منحصربه‌فردی وجود دارد که به‌خوبی نوع داستانی را که مخاطب قرار است تجربه کند، مشخص می‌کنند.

هرچند سبک‌های هنری متنوعی در دنیای انیمه وجود دارد (و برخی از آن‌ها کاملاً مختص خالقان خاصی هستند، اما در حالت کلی می‌توان آن‌ها را در چند دسته‌ی مشخص جای داد. بسیاری از این طراحی‌ها آن‌قدر محبوب و نمادین شده‌اند که بدون نیاز به هیچ اطلاعات اضافی، به‌راحتی شناخته می‌شوند. هر سبک طرف‌داران خاص خود را دارد، اما همه بر سر این موضوع اتفاق‌نظر دارند که سبک‌های هنری فهرست شده در این مقاله از نمادین‌ترین‌ها در دنیای انیمه محسوب می‌شوند.

بیشتر ژانرهای انیمه تنها با ویژگی‌ها و تم‌های خاص خود از یکدیگر متمایز نمی‌شوند، بلکه سبک‌های بصری آن‌ها نیز عامل مهمی در این تمایز هستند. با اینکه ژانرهای «موئه» و «شونن» دامنه گسترده‌ای از آثار را شامل می‌شوند، برخی استودیوهای انیمه موفق شده‌اند در همین ژانرها، آثاری با سبک بصری کاملاً متمایز و منحصربه‌فرد خلق کنند.

سبک Josei: نسخه‌ای پخته‌تر از زیبایی‌شناسی انیمه های Shojo

انیمه‌های جوسی از بسیاری جهات شبیه آثار شوجو هستند، با این تفاوت که بلوغ و پختگی بیشتری در آن‌ها به چشم می‌خورد. همان‌طور که «سِینن» را می‌توان نسخه بزرگ‌سالانه‌تری از ژانر شونن دانست، جوسی نیز در واقع نسخه‌ای بالغ‌تر از شوجو محسوب می‌شود. رنگ‌ها در انیمه‌های جوسی معمولاً ملایم‌تر و کم‌فروغ‌تر از آثار شوجو هستند، اما این کم‌فروغی نه‌تنها ضعف محسوب نمی‌شود، بلکه به خلق فضای واقع‌گرایانه‌تر و بزرگ‌سالانه‌تری کمک می‌کند. درحالی‌که همچنان در این آثار داستان‌های عاشقانه باشکوه و پایان‌های خوش به چشم می‌خورند، انیمه‌های جوسی با مسائل واقعی‌تری مانند چالش‌های محیط کاری و مشکلات روابط عاطفی دست و پنجه نرم می‌کنند.

۱۰ نبرد برتر تاریخ انیمه

طراحی شخصیت‌ها در جوسی معمولاً به واقعیت نزدیک‌تر است: چشم‌ها کوچک‌تر، تناسب‌اندام‌ها واقع‌گرایانه‌تر و مدل موها نیز ساده‌تر و قابل‌دستیابی‌تر هستند. ازآنجاکه تمرکز این آثار بر زندگی بزرگ‌سالانه است، لباس‌ها و استایل شخصیت‌ها نیز بیشتر به فضای شغلی و حرفه‌ای تعلق دارند؛ برای مثال، در انیمه Wotakoi: Love is Hard For Otaku. این ویژگی باعث می‌شود تا تماشاگران بزرگسال با شخصیت‌ها و موقعیت‌های این سبک از انیمه ارتباط نزدیک‌تری برقرار کنند.

سبک Seinen: دارای فضایی تاریک و تم‌های واقع‌گرایانه

انیمه‌های «سِینن» برای مخاطبان بزرگسال طراحی شده‌اند؛ در واقع، سِینن نسخه‌ی پخته‌تر و جدی‌تری از شونن به شمار می‌آید. به همین دلیل، داستان‌های این سبک اغلب حاوی پیام‌هایی تاریک و سنگین هستند، مانند آنچه در انیمه Parasyte: The Maxim دیده می‌شود. این فضای تاریک نه‌تنها در داستان، بلکه در طراحی بصری آثار سِینن نیز به‌وضوح منعکس می‌شود. داستان‌هایی پر از رمز و راز، خشونت و خون‌ریزی در این ژانر رایج هستند.

برخلاف بسیاری از ژانرهای انیمه، آثار سِینن معمولاً از اغراق در حالات چهره و شوخی‌های بی‌مقدمه پرهیز می‌کنند. البته استثناهایی هم وجود دارد، مانند انیمه Delicious in Dungeon که علی‌رغم تعلق به سبک سِینن، با طنز آشکار خود پیش می‌رود.

طراحی شخصیت‌ها در سِینن نیز واقع‌گرایانه‌تر از شونن و شوجو است. بدن‌ها اغلب تناسبات طبیعی‌تری دارند، هرچند در این مورد هم استثنائاتی وجود دارد. مشابه جوسی، در این سبک معمولاً از رنگ‌های طبیعی مو استفاده می‌شود. آثار سِینن از فضای بصری تاریک و سنگین خود برای روایت داستان‌هایی درباره رنج، فقدان و درام‌های جدی بهره می‌برند. همچنین، معمولاً از یکی از کلیشه‌ای‌ترین تم‌های انیمه، یعنی “قدرت دوستی”، دوری می‌کنند.

سبک Kemonomimi: محوریت انیمه شخصیت‌هایی با ویژگی‌های حیوانی

Kemonomimi که در لغت به معنای «گوش‌های حیوانی» است، سبکی در طراحی شخصیت است که در ژانرهای مختلف انیمه حضور دارد، اما آن‌قدر رایج و منحصربه‌فرد شده که می‌توان آن را به‌عنوان یک سبک مستقل در نظر گرفت. در این سبک، خالقان با افزودن ویژگی‌هایی چون گوش‌ها، دم و پنجه‌های حیوانی به شخصیت‌ها، آن‌ها را دارای صفات جانوری می‌سازند.

۹ انیمه اکشن پرهیجان برای تماشا بعد از فصل دوم Solo Leveling

در میان این نوع طراحی، گربه‌ها و روباه‌ها (یا «کیتسونه») بیشترین محبوبیت را دارند، اما انیمه Uma Musume: Pretty Derby مسیر متفاوتی را طی می‌کند و دخترانی با ویژگی‌های اسب را در مرکز ماجرا قرار می‌دهد. هرچند شخصیت‌های Kemonomimi بیشتر در آثار فانتزی دیده می‌شوند، اما کم‌کم در دیگر ژانرها نیز حضور پیدا کرده‌اند؛ مثلاً شخصیت Komori در انیمه The Ice Guy and His Cool Female Colleague.

این ویژگی‌های حیوانی به شخصیت‌ها حال‌وهوایی بازیگوشانه می‌دهند، اما در عین حال، می‌توانند ترسناک هم جلوه کنند. از طرف دیگر، این سبک به سازندگان امکان می‌دهد احساسات را به شکل ملموس‌تری از طریق شخصیت‌ها نشان دهند، چراکه خصوصیات جانوری آن‌ها نیز به حالات درونی‌شان واکنش نشان می‌دهد. سبکی خلاقانه که به نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها از مد بیفتد.

سبک Kodomo: مناسب برای مخاطبان کودک

انیمه‌های «کودومو» آثاری هستند که مستقیماً برای کودکان ساخته شده‌اند. این آثار معمولاً پر از رنگ‌های روشن، شخصیت‌های بامزه‌ی حیوانی و انسانی و داستان‌هایی هستند که بر آموزش مفاهیم اخلاقی و رفتاری تمرکز دارند. ماجراجویی‌های شاد، کشف دنیای اطراف و مقابله مهربانانه با چالش‌ها از عناصر رایج در این ژانر هستند.

طراحی بصری در این سبک ساده است، اما گاهی ممکن است در آثاری مانند فرنچایز Digimon به سمت زوایای تند و طراحی پیچیده‌تری حرکت کند. شخصیت‌های اصلی اغلب کودکان یا حیوانات هستند و معمولاً با چشمان بزرگ و بدن‌هایی کوچک طراحی می‌شوند. همچنین، رنگ موهای آن‌ها می‌تواند بسیار متنوع و غیرواقعی باشد.

هدف اصلی سبک Kodomo جذب کودکان با استفاده از فضای شاد، مثبت و دلگرم‌کننده است. نام این ژانر نیز از واژه ژاپنی «کودومو» گرفته شده که به معنای «کودک» است.

استودیو Trigger: صاحب‌سبکی منحصربه‌فرد و متمایز در دنیای انیمه

استودیو Trigger موفق شده با ترکیب المان‌هایی از سبک‌های مختلف، هویتی بصری خاص برای آثارش بسازد. دو نمونه برجسته از این سبک منحصربه‌فرد، انیمه‌های Kill la Kill و Little Witch Academia هستند. یکی از ویژگی‌های بارز آثار این استودیو، حرکت‌های سریع و پویا است که به‌شکلی روان با سبک طراحی بصری تلفیق شده‌اند. Trigger به‌ندرت از CGI استفاده می‌کند و معمولاً فقط در آثاری خاص مثل Promare به آن متوسل می‌شود.

در آثار Trigger توجه ویژه‌ای به خط فک و ساختار صورت شخصیت‌ها دیده می‌شود. بدن شخصیت‌ها اغلب نرم و شل به نظر می‌رسد، درحالی‌که صورت‌ها با خطوط واضح و مشخص ترسیم شده‌اند. همچنین، شخصیت‌ها معمولاً سرهای بزرگ‌تری نسبت به بدنشان دارند، خصوصاً شخصیت‌های زن که شانه‌هایی باریک دارند. استفاده وفادارانه از پالت رنگ‌های خاص برای هر شخصیت، باعث شده تا طراحی‌ها به‌شدت چشم‌نواز و متمایز باشند.

در آثاری مانند Promare و Cyberpunk: Edgerunners، این استودیو توانایی خود در استفاده از رنگ‌های اشباع و طیف‌های نئونی را به‌خوبی نشان داده است؛ ویژگی که باعث شده آثارشان ظاهری درخشان، مدرن و فراموش‌نشدنی داشته باشند.

JoJo’s Bizarre Adventure: سبکی کاملاً مستقل و ویژه

انیمه JoJo’s Bizarre Adventure یکی از خاص‌ترین و متمایزترین سبک‌های بصری را در تاریخ انیمه دارد. این مجموعه به‌دلیل «حالت‌های معروف جو‌جو» و دیالوگ‌های قابل‌نقل بسیار شناخته‌شده است. JoJo’s با خطوط برجسته و رنگ‌های جسورانه‌اش، حسی شبیه تماشای یک کمیک‌بوک متحرک به مخاطب می‌دهد.

در این سبک، تمرکز زیادی روی حالات چهره و اغراق‌های نمایشی گذاشته شده، درحالی‌که لباس‌ها و ظاهر شخصیت‌ها با وسواس و جزئیات بالا طراحی می‌شوند. هر صحنه در JoJo’s با نوعی درخشش خاص همراه است؛ گویی هر کدام از قاب‌ها تابلویی مستقل و پرشکوه هستند.

۲۰ انیمه سینمایی بزرگسال باید تماشا کنید

درحالی‌که برخی از مخاطبان با سبک غیرمعمول JoJo’s ارتباط برقرار نمی‌کنند، محبوبیت فرقه گونه‌ی این انیمه نشان می‌دهد که تا چه اندازه توانسته مخاطبان وفاداری جذب کند. برخلاف بسیاری از انیمه‌ها که چهره شخصیت‌ها را نرم و کودکانه نشان می‌دهند JoJo’s با استفاده از خطوط تیز و زاویه‌دار، به شخصیت‌ها جلوه‌ای خشن و بالغ می‌بخشد. این جسارت بصری به‌خوبی با لحن تاریک و پرابهام انیمه هماهنگ است.

سبک کارتونی: الهام‌گرفته از انیمیشن‌های غربی

سبک کارتونی در انیمه با رنگ‌های شاد، طراحی‌های انتزاعی و بیانی اغراق‌آمیز شناخته می‌شود. طراحی شخصیت‌ها در این سبک نسبت به دیگر ژانرهای انیمه ساده‌تر است، اما این کم جزئیاتی را با حالات چهره اغراق‌شده و حرکات فیزیکی غیرمنطقی جبران می‌کند. این آثار، ظاهری کاملاً متفاوت از آنچه که معمولاً از انیمه در ذهن داریم ارائه می‌دهند.

یکی از بارزترین ویژگی‌های این سبک، استفاده از خطوط ضخیم‌تر نسبت به انیمه‌های کلاسیک است. تمرکز روی طراحی کلی و هماهنگی رنگ‌ها به‌جای پرداختن به یک ویژگی خاص از شخصیت‌ها، باعث شده تا این آثار ظاهر یکپارچه و جذابی داشته باشند. رنگ‌های پرانرژی و جریان آزاد رنگ در طراحی شخصیت‌ها، سبک کارتونی را به‌راحتی قابل‌تشخیص کرده‌اند.

بسیاری از این آثار از انیمیشن‌های غربی الهام گرفته‌اند و حتی در نگاه اول ممکن است بیشتر شبیه کارتون‌های آمریکایی به نظر برسند تا انیمه ژاپنی. سبک کارتونی به خالقان این آزادی را می‌دهد که بدون هیچ محدودیتی دست به خلق آثار بصری خاص و متفاوت بزنند.

سبک دهه ۱۹۸۰: طراحی کلاسیک، نوستالژیک و واقع‌گرایانه‌تر

انیمه‌های دهه ۱۹۸۰ با طراحی‌های واقع‌گرایانه‌تری نسبت به دوره‌های بعدی شناخته می‌شوند. به‌خصوص طراحی شخصیت‌های زن در این دوران از تناسبات انسانی‌تری برخوردار بود. چشم‌ها در این آثار بسته به محتوای داستان یا بسیار طبیعی بودند یا کاملاً کارتونی، اما همیشه بادقت طراحی می‌شدند. موها نیز معمولاً حجیم‌تر و با جزئیات بالا مانند نمایش رشته‌های منفرد، ترسیم می‌شدند.

۵ انیمه‌ی آخرالزمانی که برای طرفداران سریال The Last of Us فوق‌العاده‌اند

اگرچه انیمه‌های دهه ۸۰ از رنگ‌های متنوعی استفاده می‌کردند، اما غالباً به طیف‌های طبیعی و نزدیک به واقعیت پایبند بودند. رنگ موها نیز در بیشتر موارد در محدوده طبیعی باقی می‌ماند، مگر در مورد شخصیت‌های غیرانسانی یا فانتزی. این سبک، حسی نوستالژیک به بیننده القا می‌کند؛ دورانی که شخصیت‌ها چهره‌هایی متمایز با خطوط واضح، فک‌های زاویه‌دار و فرم‌های گردتر داشتند. اگرچه بسیاری از آثار این دوره در سایه‌ی محبوبیت آثار دهه ۹۰ کم‌تر دیده شده‌اند، اما دهه ۸۰ به‌طورقطع زمینه‌ساز رشد و شکوفایی انیمه در دهه‌های بعدی بوده است.

Ufotable: استودیویی متخصص در ساخت انیمه هایی با نبردهای خیره‌کننده

درحالی‌که طراحی شخصیت‌های استودیو Ufotable به سبک متداول شونن شباهت دارد، اما ویژگی‌هایی خاص آن را از سایر آثار متمایز می‌کند. مجموعه‌های Fate و Demon Slayer بهترین نمونه‌های هنر این استودیو هستند. چیزی که همواره می‌توان از آثار Ufotable انتظار داشت، انیمیشن‌های روان، طراحی مبارزات دقیق و صحنه‌های اکشن رنگارنگ و پویاست. به‌قدری این مبارزات چشمگیر هستند که Fate/Stay Night: Unlimited Blade Works در بین هواداران به شوخی «Unlimited Budget Works» لقب گرفته است.

اما آنچه واقعاً آثار Ufotable را خاص می‌کند، استفاده هنرمندانه از انفجارهای رنگی در فضاهای تاریک است. اغلب نبردها در شب اتفاق می‌افتند، اما استودیو از این ویژگی به‌عنوان بوم سیاه بهره می‌برد تا رنگ‌ها و حرکات با شدت بیشتری به چشم بیایند. Ufotable همچنین در نمایش وسعت و مقیاس مبارزات استاد است، به‌گونه‌ای که کل صفحه‌نمایش را با جزئیاتی خیره‌کننده پر می‌کند. اگرچه استودیوهای بسیاری در تولید صحنه‌های اکشن مهارت دارند، اما Ufotable بدون شک در صف اول این میدان قرار دارد.

سبک دهه ۱۹۹۰: از واقع‌گرایی به اغراق هنری

در انیمه‌های دهه ۱۹۹۰، طراحی شخصیت‌ها از فرم‌های واقع‌گرایانه‌ی دهه ۸۰ فاصله گرفت و به سمت اغراق‌های بصری حرکت کرد. چشم‌ها بزرگ‌تر شدند، به‌ویژه در میان شخصیت‌های زن؛ ویژگی که حس جوانی و شادابی را منتقل می‌کرد، مانند آنچه در Sailor Moon می‌بینیم. شخصیت‌های مرد نیز کشیده‌تر، لاغرتر و با خطوط زاویه‌دارتر طراحی شدند.

طراحی‌های جسورانه، رنگ‌های زنده و پس‌زمینه‌هایی با جزئیات زیاد از ویژگی‌های بارز این دهه هستند. یکی از امضاهای بصری انیمه‌های ۹۰، مدل موهای بزرگ و حجیمی بود که هم‌راستا با مد آن زمان، طراحی می‌شدند. بااین‌حال، همان دقت و تعریف رشته‌موها از دوران دهه ۸۰ حفظ شده بود.

برای بسیاری از طرف‌داران امروزی که در دوران کودکی با انیمه آشنا شده‌اند، دهه ۹۰ حکم اولین قدم به‌سوی این دنیا را داشت. سبک خاص و رنگارنگ این دوران، همچنان در آثار نسل‌های بعدی تأثیرگذار باقی‌مانده و به‌عنوان یک عصر طلایی از آن یاد می‌شود.

سبک Moe: تمرکز کامل بر روی جذابیت و بامزگی

انیمه‌هایی با سبک Moe، مانند K-On!، تمام تلاش خود را برای خلق شخصیت‌هایی فوق‌العاده بامزه و دلربا به کار می‌گیرند. اگرچه شباهت‌هایی با سبک شوجو و شونن دارند، اما شخصیت‌های موئه با چشمانی حتی بزرگ‌تر و اغراق‌شده‌تر طراحی می‌شوند. در بسیاری از این آثار، قد کوتاه و جثه کوچک شخصیت‌ها تأکیدی مضاعف بر ویژگی‌های شیرین آن‌هاست. خطوط نرم و چهره‌های گرد، جنبه‌ی لطیف و کودکانه طراحی‌ها را تقویت می‌کنند.

انیمه‌های Moe معمولاً پیرامون دختران نوجوان می‌چرخند. هرچند استثنائاتی وجود دارد، اما تمرکز اصلی بر روی همه چیزهای بامزه است؛ از رنگ‌های روشن و اشباع‌شده گرفته تا فضاسازی‌هایی پر از گل و شکوفه. واژه‌ی “موئه” از احساسی خاص برگرفته شده: شخصیتی که بیننده (حتی شخصیت دیگر) در برابرش حس محبت، محافظت و دلسوزی خالصانه دارد. به همین دلیل، داشتن شخصیت‌هایی که بیننده بخواهد آن‌ها را در آغوش بگیرد و مراقبشان باشد، در سبک Moe یک ضرورت است.

سبک Shojo: زیبایی در ظرافت و احساس

سبک بصری شوجو در انیمه، تصویری شاعرانه از زنانگی و احساسات لطیف ارائه می‌دهد. رنگ‌های ملایم، عناصر گل‌دار فراوان و شخصیت‌هایی با اندام‌های بلند و متناسب از ویژگی‌های بارز این سبک هستند. چشمان شخصیت‌های زن بزرگ و درخشان طراحی می‌شوند، درحالی‌که شخصیت‌های مرد غالباً چشمانی کوچک‌تر و زاویه‌دارتر دارند؛ نمونه‌ای کلاسیک از این سبک را می‌توان در Ouran High School Host Club دید.

انیمه‌های شوجو معمولاً فضایی سبک و رمانتیک دارند تا با احساسات در حال شکوفایی شخصیت‌ها هماهنگ باشند. آسمان‌هایی با رنگ‌های غروب درخشان یا آبی آسمانی شفاف، حس شادی و رویا را در بیننده القا می‌کنند. یکی از نقاط قوت این سبک، ثبت لحظات رمانتیک با جزئیاتی همچون نگاه‌های عاشقانه در میان گل‌ها، درخشش‌ها و حباب‌هاست.

Kyoto Animation: ترکیبی از موئه و رئالیسم شاعرانه در انیمه

Kyoto Animation با آثاری چون The Melancholy of Haruhi Suzumiya و Miss Kobayashi’s Dragon Maid شناخته شده که بیشتر در رده‌ی Moe قرار می‌گیرند. اما این استودیو تنها به یک سبک محدود نیست. با آثاری مانند Violet Evergarden و A Silent Voice، کیوتو انیمیشن چهره‌ای دیگر از توانایی خود را به نمایش گذاشته: ترکیب رئالیسم با جلوه‌های شاعرانه.

محبوب‌ترین کاراکتر‌های انیمه ۵ سال گذشته | شما هم عاشق این شخصیت‌ها هستید؟

در Violet Evergarden، حتی لحظات ساده‌ی زندگی با شکوهی جادویی به تصویر کشیده می‌شوند. استفاده از نور، رنگ‌های شفاف و دقت بالا در طراحی پس‌زمینه باعث شده بیننده کاملاً غرق در دنیای داستان شود. شخصیت‌ها با وضوح مشخص از محیط متمایز می‌شوند، اما هرگز چشم آزار یا مصنوعی به نظر نمی‌رسند. این استودیو به‌خوبی می‌داند چگونه حس و حال بصری آثارش را با حال‌وهوای روایی هماهنگ سازد.

سبک Ghibli: دنیایی خیال‌انگیز با رنگ‌های گرم و پاستیلی

استودیو Ghibli با هدایت هنری هایائو میازاکی به مشهورترین استودیوی تولید انیمه تبدیل شده است. بسیاری از آثار این استودیو با محوریت شخصیت‌های کودک یا نوجوان، دنیایی سرشار از تخیل و معصومیت را به تصویر می‌کشند. رنگ‌های پاستلی، ترکیب بافت‌های نرم و طراحی‌هایی خلاقانه، باعث شده مخاطب دنیای داستان را از زاویه دید کودکانه و شگفت‌زده تماشا کند.

آثاری مانند Spirited Away ،Howl’s Moving Castle و My Neighbor Totoro نمونه‌هایی بارز از سبک منحصربه‌فرد جیبلی هستند. استودیو جیبلی به‌قدری از سبک‌های معمول انیمه فاصله دارد که حتی بسیاری از کسانی که علاقه‌ای به انیمه ندارند، جذب آثار آن می‌شوند. بخشی از قدرت سبک جیبلی در قابلیت تشخیص بلافصل آن نهفته است؛ آثاری که در نگاه اول می‌توان گفت: «این یک انیمه محصول جیبلی‌ست.» در نتیجه، این استودیو نه‌تنها سبکی منحصربه‌فرد، بلکه یک‌زبان بصری مستقل برای خود ایجاد کرده است.

سبک Shonen: طراحی‌های جسورانه و جلوه‌های بصری خیره‌کننده

سبک بصری Shonen به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین ژانرهای انیمه، به‌راحتی قابل‌تشخیص است؛ به‌ویژه در سال‌های اخیر که استفاده از رنگ‌های زنده، خطوط ضخیم و تیز و تمرکز بالا بر نبردها به بخشی جدایی‌ناپذیر از این سبک تبدیل شده است؛ مانند آنچه در Fullmetal Alchemist: Brotherhood می‌بینیم. شخصیت‌های شونن معمولاً دارای لباس‌هایی بسیار خاص و طراحی‌هایی متمایز هستند و اغلب موهایی رنگارنگ و پرانرژی دارند. حتی قبل از معرفی رسمی، به‌سادگی می‌توان شخصیت‌های اصلی را از میان جمع تشخیص داد.

در سبک شونن، برخلاف شوجو، تمرکز کمتری بر روی جزئیات مردمک چشم وجود دارد و بیشتر به شکل کلی چشم‌ها پرداخته می‌شود. این نوع طراحی بسته به فضای داستان، می‌تواند حالت‌هایی جدی یا کمدی به شخصیت‌ها بدهد. همچنین، سلاح‌ها و تجهیزات پیچیده بخش مهمی از طراحی شخصیت‌ها را تشکیل می‌دهند و معمولاً زوایا و ژست‌های پویای زیادی در صحنه‌ها به کار می‌رود. هرچند ژانرهای متنوع و فوق‌العاده‌ای در دنیای انیمه وجود دارد، اما شونن نقش بسزایی در محبوبیت جهانی این مدیوم ایفا کرده؛ به‌ویژه در جذب مخاطبان غربی و قراردادن انیمه در جریان اصلی سرگرمی جهانی.

نظر شما در مورد سبک‌های معرفی شده چیست؟ بیشتر از همه طرفدار کدام سبک هنری در انیمه هستید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

منبع: CBR


چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویب‌هد

چرا همه تو یوتیوب فارسی باهم دیگه دعوا دارند؟ میزگیم با لیل شایان و ویب‌هد

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها