
نقد انیمیشن Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl، نامزد اسکار ۲۰۲۵
پس از سالها، یکی از آثار ماندگار دنیای انیمیشن با انتشار فیلم Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl (والاس و گرومیت: انتقامی بس ناجوانمردانه) بار دیگر احیا شده است. این اثر جدید استاپموشن، ساختهی استودیوی آردمن، ماجراهای این زوج محبوب را ادامه میدهد. این فیلم اولین ماجراجویی تازهی والاس و گرومیت پس از یک لقمه نان و مرگ (۲۰۰۸) محسوب میشود و همچنین نخستین اثری است که در آن بن وایتهد جایگزین پیتر سالیس فقید در نقش والاس شده است. طبیعی است که انتظارات از این اثر بالا باشد، و نیک پارک و مرلین کراسینگهام، کارگردانان فیلم، در تلاشاند تا با داستانی که هم بهروز است و هم نگاهی به گذشتهی این مجموعه دارد، تماشاگران را تحت تأثیر قرار دهند.
با اینکه نویسنده پیشتر تنها یک قسمت از والاس و گرومیت را در کودکی تماشا کرده بود، اما همیشه از جایگاه آنها در فرهنگ عامه آگاه بوده است، هرچند تاکنون بهطور جدی به این مجموعه نپرداخته بود. با این حال، پس از تماشای انتقامی بس ناجوانمردانه، او بهخوبی متوجه شده است که چرا این ماجراجوییهای استاپموشن زیبا و شخصیتهای دوستداشتنیشان تا این حد محبوب هستند.
انتقامی بس ناجوانمردانه، روایتی تازه از داستانی آشنا و بهموقع
بازگشت والاس و گرومیت به دنیای انیمیشن استاپموشن، آن هم با همان کیفیت بالا و طنز خاص خود، هیجانانگیز است
والاس پس از ماجراجویی قبلیاش روی پرده، بیکار ننشسته است. فیلم انتقامی بس ناجوانمردانه او را دوباره در حال اختراع دستگاههای عجیبوغریب نشان میدهد. خانهی او به تسخیر ماشینهایی درآمده که قرار است زندگیاش را راحتتر کنند، هرچند که گرومیت، سگ وفادارش، چندان از این وضعیت راضی نیست. اوضاع زمانی بدتر میشود که والاس جدیدترین ساختهی خود را معرفی میکند: نوربات (با صداپیشگی ریس شییرسمیت)، یک کوتولهی باغچهای رباتیک که برای انجام کارهای خانه به شکلی بینقص طراحی شده است. اما خیلی زود، در راه رسیدن به کارایی مطلق، نوربات باغچهی رنگارنگ گرومیت را نابود میکند و دشمنی میان آنها شکل میگیرد.
در حالی که شهرت نوربات بیشتر میشود، شخصیتی آشنا برای طرفداران قدیمی این مجموعه در سایهها کمین کرده است: فدرز مکگرو، همان پنگوئن خلافکاری که والاس و گرومیت در شلوار اشتباهی (۱۹۹۳) به دام انداختند. او اکنون در زندان – که در واقع همان باغوحش است – منتظر فرصتی برای فرار است. وقتی مکگرو از وجود نوربات باخبر میشود، نقشهای در ذهنش شکل میگیرد. و هر کسی که فیلمی دربارهی هوش مصنوعی دیده باشد، میتواند حدس بزند که این ماجرا به کجا خواهد کشید!
با چنین خط داستانی، فیلم بهراحتی میتوانست به یک روایت تکراری و قابل پیشبینی تبدیل شود، اما نیک پارک و مارک برتون، فیلمنامهنویسان اثر، هوشمندانه آن را در چارچوب یک ماجراجویی اصیل از والاس و گرومیت نگه داشتهاند. حتی وقتی که نوربات از کنترل خارج شده و به شکلی ترسناک پیش میرود، همچنان فدرز مکگرو دشمن اصلی داستان باقی میماند و در مرکز روایت، دوستی والاس و گرومیت قرار دارد. گرومیت که از همان ابتدا نسبت به وابستگی بیش از حد والاس به فناوری بدبین است، در ابتدا از سر نارضایتی شخصی به نوربات مشکوک میشود. اما وقتی خطر واقعی را حس میکند، تصمیمش برای مقابله با این ربات هوشمند نه از سر حسادت، بلکه برای محافظت از دوست انسانیاش شکل میگیرد.
والاس و گرومیت یکی از موفقترین آثار استاپموشن تاریخ است. فیلم کوتاه شلوار اشتباهی در سال ۱۹۹۳ برندهی اسکار شد و همچنان بهعنوان یکی از برترین انیمیشنهای کوتاه تاریخ شناخته میشود.
کاراکتر فدرز مکگرو از محبوبترین آنتاگونیستهای دنیای انیمیشن است. این پنگوئن مرموز با ظاهر آرام اما نیتهای شرورانه، بارها در نظرسنجیهای طرفداران در صدر فهرست برترین شرورهای انیمیشنی قرار گرفته است.
نوربات جدیدترین شخصیت مجموعه است و طنز فیلم به نوعی کنایهای به وابستگی بیشازحد به تکنولوژی و چالشهای هوش مصنوعی در دنیای امروز دارد.
گرومیت، علیرغم نداشتن دیالوگ، همیشه یکی از تأثیرگذارترین شخصیتها بوده و احساساتش تنها از طریق حرکات بدن و نگاههایش منتقل میشود؛ چیزی که او را به یکی از بهترین نمونههای شخصیتپردازی در انیمیشن تبدیل کرده است.
با این ترکیب جذاب از طنز، نوستالژی و پیامهای اجتماعی، انتقامی بس ناجوانمردانه نهتنها طرفداران قدیمی را راضی خواهد کرد، بلکه میتواند نسل جدیدی از مخاطبان را هم به دنیای والاس و گرومیت علاقهمند کند.
آخرین ماجراجویی والاس و گرومیت، هیجانانگیز همچون یک فیلم اکشن
والاس طبق معمول یک اختراع جدید ساخته است: نوربات (Norbot)، یک کوتولهی باغچهای روباتیک که قرار است زندگی را آسانتر کند، اما بهتدریج به تهدیدی جدی تبدیل میشود
انتقامی بس ناجوانمردانه به شکلی هنرمندانه میان خطرات کوچک و بزرگ تعادل برقرار میکند تا یک ماجراجویی پرهیجان خلق کند. از یک سو، اختراع جدید والاس، نوربات، زندگی آرام محله را به آشوب میکشد، و از سوی دیگر، فدرز مکگرو بار دیگر در تلاش است تا یک الماس گرانبها را از موزهی محلی سرقت کند. این دو خط داستانی در اوج خود به یک تعقیب و گریز نفسگیر در سراسر شهر و پایین رودخانه ختم میشوند؛ سکانسی که نهتنها به سازندگان اجازه میدهد از حداکثر ظرفیت انیمیشن استاپموشن استفاده کنند، بلکه دوباره ریشهی داستان را در دوستی والاس و گرومیت تثبیت میکند.
هنر استاپموشن همیشه شگفتانگیز است، و انتقامی بس ناجوانمردانه نمونهای درخشان از تواناییهای این تکنیک است. از اختراعات عجیب و غریب والاس گرفته تا تعقیب و گریز پرهیجان روی قایق، تیم انیمیشن این دنیای کوچک را با مهارتی خارقالعاده زنده میکند. طراحی نوربات نیز شایستهی تحسین ویژه است؛ این ربات که در ظاهر یک کوتولهی باغچهای بانمک است، با بروز جنبهی شرورانهاش، به طرز غافلگیرکنندهای ترسناک میشود. لبخند دائمی روی صورتش و حرکات مکانیکی خشک او، حسی از تهدید و وحشت را به داستان اضافه میکند و بر جذابیت هیجانی فیلم میافزاید.
شاید نتوانیم این فیلم را دقیقاً با آثار قبلی والاس و گرومیت مقایسه کنیم، اما با اطمینان میتوان گفت که انتقامی بس ناجوانمردانه اثری درخور این مجموعه است. فیلمی که نقاط قوت سری را به نمایش میگذارد و در عین حال به یکی از داغترین مباحث روز، یعنی هوش مصنوعی، به شیوهای طنزآمیز و سرگرمکننده میپردازد. این فیلم به یک اندازه باعث خنده و هیجان میشود و شخصیتهای دوستداشتنیاش بار دیگر مخاطب را مسحور میکنند. انتظار میرود که هم طرفداران قدیمی و هم تازهواردان به دنیای والاس و گرومیت، از تماشای آن لذت ببرند.
ساخت هر صحنهی فیلم، ماهها طول کشیده است. انیمیشن استاپموشن، فرایندی بسیار زمانبر است؛ برای مثال، ساخت یک دقیقه از انتقامی بس ناجوانمردانه به هزاران فریم جداگانه نیاز داشته است. هوش مصنوعی و کنترل فناوری، از موضوعات اصلی داستان هستند. فیلم به شکلی طنزآمیز، به وابستگی انسان به فناوری و خطرات احتمالی هوش مصنوعی میپردازد، موضوعی که امروزه بیش از هر زمان دیگری مرتبط به نظر میرسد.
گرومیت، یکی از بهترین نمونههای شخصیتپردازی در انیمیشن است. او بدون داشتن هیچ دیالوگی، فقط از طریق حرکات بدن و نگاههایش، احساسات خود را منتقل میکند؛ ویژگیای که باعث شده است در میان برترین شخصیتهای تاریخ انیمیشن قرار بگیرد. با چنین ترکیبی از طنز، اکشن و نوستالژی، انتقامی بس ناجوانمردانه قطعاً یکی از جذابترین فیلمهای سال خواهد بود که میتواند نسل جدیدی از مخاطبان را نیز به دنیای والاس و گرومیت علاقهمند کند.
والاس و گرومیت: انتقامی بس ناجوانمردانه – جشنوارهای از طنز بصری و نوستالژی
انتقامی بس ناجوانمردانه مثل تمام آثار آردمن، مملو از طنز بصری و شوخیهای پنهانی است که باعث میشود هر بار تماشای آن، چیزهای جدیدی کشف کنید
انتقامی بس ناجوانمردانه پر از شوخیهای تصویری است، آنقدر زیاد که مطمئن باشید برخی از آنها را در اولین تماشا از دست خواهید داد! بسیاری از این شوخیها در تابلوها و نوشتههای محیط اطراف پنهان شدهاند، که در میان آنها، مرد باتلاقی (Bog Man) شاید از همه بامزهتر باشد. برخی دیگر از این لحظات خندهدار از تصمیمات هنری فیلم ناشی میشوند، مثلاً همیشه گزینهای انتخاب شده که از نظر بصری مضحکتر و خندهدارتر باشد، مانند زمانی که گرومیت بهطرز خندهداری دقیقاً در قالب یک شبح در دیوار جا میگیرد. سبک هنری فیلم، که ذاتاً سرشار از شادی و سرگرمی است، به این نوع طنز کمک میکند. از همان ابتدا، همه چیز کمی مضحک به نظر میرسد، بنابراین نیازی نیست که خیلی منطقی به این فکر کنید که مثلاً چطور ممکن است یک سیستم فاضلاب تا این حد وسیع باشد!
این فیلم بهشدت بر نوستالژی تکیه دارد، چراکه دنبالهی مستقیم محبوبترین فیلم کوتاه والاس و گرومیت یعنی شلوار اشتباهی است. در واقع، بعضی از بامزهترین شوخیهای فیلم زمانی کار میکنند که مخاطب با پیشینهی داستانهای کوتاه این مجموعه آشنا باشد. در حالی که این حس نوستالژی لذتبخش بود، شاید بهتر میبود که فیلم چیزی فراتر از این حس ارائه میکرد. در برخی لحظات، احساس میشد که شاید این داستان در قالب یک فیلم کوتاه بهتر جواب میداد تا یک فیلم بلند.
راستش را بخواهید، بازگشت به دنیای والاس و گرومیت و همراهی دوباره با این شخصیتها واقعاً لذتبخش است. اما در نهایت، فیلم بیشتر بهعنوان پلی به گذشته عمل میکند تا گامی رو به جلو برای این مجموعه و مدیوم استاپموشن. با این حال، برای طرفداران قدیمی و کسانی که میخواهند دوباره حالوهوای ماجراجوییهای پر از خلاقیت و طنز بصری والاس و گرومیت را تجربه کنند، قطعاً یک تجربهی سرگرمکننده خواهد بود.
تابلوها و جزئیات پسزمینهی فیلم پر از شوخیهای پنهان هستند. اگر بار دیگر فیلم را ببینید، احتمالاً شوخیهایی را کشف خواهید کرد که در تماشای اول متوجه آنها نشدهاید! طنز بصری از اصول اساسی این مجموعه است. تیم سازنده همیشه به دنبال انتخابهایی بوده که از لحاظ تصویری بیشترین تأثیر کمدی را داشته باشند، که این موضوع در انتقامی بس ناجوانمردانه بهخوبی دیده میشود. با همهی اینها، آیا انتقامی بس ناجوانمردانه بهترین ماجراجویی والاس و گرومیت است؟ شاید نه، اما هنوز هم یک فیلم جذاب، خندهدار و سرگرمکننده است که طرفداران این دو شخصیت را ناامید نخواهد کرد.
نظر شما دربارهی انیمیشن Wallace & Gromit: Vengeance Most Fowl چیست؟
اگر آمادهی یک ماجراجویی خندهدار و هیجانانگیز هستید، والاس و گرومیت: انتقامی بس ناجوانمردانه را از دست ندهید
انیمیشن انتقامی بس ناجوانمردانه، جدیدترین اثر استاپموشن استودیوی آردمن، موفق شد در میان نامزدهای اسکار جای بگیرد. دستاوردی که با در نظر گرفتن کیفیت و میراث این مجموعه، چندان غافلگیرکننده نیست. اما دقیقاً چه عواملی باعث شدند که این فیلم در رقابت با سایر آثار برجستهی سال، نامزد دریافت جایزهی معتبر اسکار شود؟
برای مثال، استودیوی آردمن بیش از سه دهه است که در زمینهی استاپموشن فعالیت دارد و هر بار استانداردهای جدیدی را در این مدیوم تعیین میکند. در انتقامی بس ناجوانمردانه، این استادی بار دیگر به نمایش گذاشته شده است.
در مجموع، انتقامی بس ناجوانمردانه به دلیل کیفیت فنی بالا، داستانپردازی هوشمندانه، طنز بصری قوی و میراث ارزشمند والاس و گرومیت، شایستهی قرار گرفتن در فهرست نامزدهای اسکار بوده است. این فیلم نهتنها نشاندهندهی مهارتهای استودیو آردمن در زمینهی استاپموشن است، بلکه یادآور این نکته است که چرا والاس و گرومیت همچنان از محبوبترین و تحسینشدهترین شخصیتهای تاریخ انیمیشن هستند. نظر شما چیست؟ در کامنت بنویسید.
منبع: Screen Rant
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم @samsaberi
نظرات