قهرمان اصلی سریال ونزدی آن کسی نیست که فکرش را میکردیم
در ابتدا باید بگوییم که وجود حضور پررنگ و وفادارانه انید سینکلر، او قهرمان مدنظر ما نیست. او اگنس یا حتی دیگر اعضای خانواده آدامز هم نیستند. قهرمان واقعی سریال ونزدی (Wednesday) با همراهی فوقالعاده و هوش سرشار و شگفتانگیز خود از همان قسمت اول جلوی چشم همه بوده و گرچه کمتر در مرکز توجه قرار میگیرد، اما دخالتهای این قهرمان دستکم گرفتهشده بارها جان ونزدی، دوستانش، خانوادهاش و حتی خود نورمور را نجات داده است.
ونزدی در واقع هیچوقت تنهای تنها نبوده
فصل اول سریال ونزدی با ورود این قهرمان گوتیک به آکادمی نورمور آغاز میشود؛ آن هم وقتی که پیش از آن چندین مدرسه دیگر اخراج شده بود. او خیلی زود درگیر مجموعهای از قتلهای زنجیرهای میشود که شهر خیالی جریکو را به وحشت انداختهاند. در این میان، ونزدی باید با هاید (تایلر گالپین) روبهرو شود، رازهای مدیر مدرسه ویمز را کشف کند و از راز گذشته تاریک شهر پردهبرداری کند. تمام اینها او را وارد نبردی بزرگتر میان طردشدگان نورمور و کسانی که قصد نابودی آنها را دارند، میکند. با وجود تمایل همیشگی او به تنها بودن، ونزدی ناچار میشود روی متحدانی مثل انید، خاویر و البته «تینگ» حساب کند.
در فصل دوم، ماجراها حتی جدیتر شده و رازها و توطئههای تازهای نورمور را در بر میگیرند و شخصیتهای شومی مثل آیزاک نایت وارد میدان میشوند و ونزدی را به قلمرویی تاریکتر میکشانند. بار دیگر، مهارت او در حل معماها و شیرجه زدن بیپروا در دل خطر، او را وارد موقعیتهایی میکند که هیچ نوجوانی بهتنهایی از پس آن برنمیآید. با این حال، درست در همین فصل است که اهمیت دست معروف یا همان «Thing» غیرقابل انکار میشود. بارها و بارها این همراه وفادار در لحظههای حساس به کمک میآید؛ از آزاد کردن ونزدی از اسارت گرفته تا رساندن اطلاعات حیاتی، و حتی به خطر انداختن وجود خودش برای حفظ جان او.
بدون مداخله تینگ در هر دو فصل، داستان ونزدی حتی از چند قسمت ابتدایی هم جلوتر نمیرفت. وفاداری و کاردانی او بارها کفه ترازو را به نفع ونزدی سنگین کرده و نشان داده که چیزی فراتر از یک عنصر طنزآمیز است. او در معنای واقعی کلمه ریسمان نجات اوست. در تمام این فراز و نشیبهای دراماتیک، تمرکز طبیعی روی خود ونزدی بود. او بود که سرنخها را رمزگشایی میکرد، با هیولاها روبهرو میشد و در برابر خطر هیچ ترسی از خود نشان نمیداد. اما در حالی که بار اصلی داستان روی دوش او بود، فرد دیگری در پشت صحنه بیوقفه و بدون هیچ قدردانی تلاش میکرد: او کسی نیست جز تینگ. نقشآفرینیهای او فقط برای ایجاد لحظات طنز نبود، بلکه اقداماتی حیاتی برای بقا بودند که مسیر وقایع را تغییر دادند.
دوستان ونزدی نماد قهرمانان آرام و بیصدا بودند
غیرمنصفانه است اگر بگوییم ونزدی تمام نبردهایش را کاملا به تنهایی پیش برده است. با وجود تلاشهایش برای دور نگه داشتن دیگران، دوستانش در مدرسه نِورمور به طور مداوم شجاعت و وفاداری خود را نشان دادند. انید سینکلر، هماتاقی گرگینهای او و در نهایت بهترین دوستش، احتمالا بارزترین نمونه است. خوشبینی سرزنده و وفاداری بیچون و چرای انید کاملا با بدبینی تاریک ونزدی تضاد داشت و یکی از محبوبترین تعاملهای سریال را ایجاد کرد. تا پایان فصل اول، توانایی دیرینهی انید در تبدیل شدن به گرگ به او این امکان را داد که زندگی ونزدی را نجات دهد و نشان داد که او تنها تضاد ونزدی نیست، بلکه بخش ضروری مبارزه است.
با اینکه ونزدی اصرار دارد همه چیز را خودش حل کند، حلقه دوستان و خانوادهاش بارها شجاعت خاموش خود را نشان میدهند. تحول انید به یک نیروی محافظ در زندگی ونزدی، یکی از تکیهگاههای احساسی سریال است. چه با تشویق ونزدی به پذیرش دوستی باشد و چه با دفاع فیزیکی از او در مواقع ضروری، انید بارها و بارها ارزش خود را ثابت میکند.
در فصل دوم، اگنس به یکی از جذابترین اعضای حلقهی نزدیک ونزدی تبدیل میشود. او تقریبا مانند سایه ونزدی عمل میکند و وارد موقعیتهای خطرناک میشود، آن هم نه برای به دست آوردن توجه بلکه به این دلیل که حقیقت و پیوندشان را ارزشمند میداند. اگنس کمتر یک «قهرمان» به معنای سنتی است و بیشتر یک شریک کارآگاه وفادار و مصمم به حساب میآید که با غرایز خود، ذهن ونزدی را تکمیل میکند. او طلب اعتبار نمیکند؛ بلکه حمایت بیقید و شرط ارائه میدهد و این باعث میشود نوعی همراه نادر باشد که ونزدی واقعا میتواند به او اعتماد کند. نقش او این ایده را تقویت میکند که قهرمانی همیشه نباید پر زرق و برق باشد؛ میتواند در قدرت خاموش وفاداری و همکاری وجود داشته باشد.
با این حال، حتی با وجود این دوستان که در لحظات حساس گام برمیدارند، یک شخصیت وجود دارد که بالاتر از همه قرار میگیرد. برخلاف رشد احساسی انید یا مهارتهای کارآگاهی اگنس، تینگ مداوم خودش را در خطرات فیزیکی مستقیم قرار میدهد تا ونزدی را محافظت کند و همین تمایز باعث میشود او نه تنها یک دوست پشتیبان، بلکه قهرمان واقعی سریال باشد.
اما با وجود قهرمانانه بودن این شخصیتها، اقداماتشان اغلب تکمرحلهای بود و به اوجهای داستان یا نبردهای مشخص محدود میشد. شخصیتی که همیشه حاضر بود و ونزدی را هم در لحظات بزرگ و هم کوچک نجات میداد، نه انید و نه اگنس بود. تینگ بود که بارها ثابت کرد گاهی بزرگترین قهرمانان بلندترین صدا را ندارند، بلکه قابلاعتمادترین هستند.
«تینگ» همیشه بزرگترین حامی ونزدی و قهرمانی است که کمتر به او توجه شده
در ابتدا حضور تینگ در Wednesday را میتوان به راحتی نادیده گرفت. دستی جداشده که روی صفحه میدود ممکن است صرفا جنبه طنز داشته باشد، البته تا زمانی که فصل دوم منشا تاریک او را نشان نمیدهد. اما با پیشرفت سریال، تینگ فراتر از یک ویژگی پسزمینه شد. او به یک خط نجات، محرم راز و محافظی تبدیل شد به شیوهای که هیچ شخصیت دیگری قادر به انجام آن نبود.
از همان ابتدا، تینگ سلاح مخفی ونزدی بود. وقتی او به چشم و گوش در مکانهایی نیاز داشت که خودش نمیتوانست حضور داشته باشد، تینگ حضور داشت. وقتی نیاز بود به مناطق ممنوعه نفوذ کند، وسایلی را به دست آورد یا از مظنونین جاسوسی کند، تینگ بدون تردید این ماموریتها را انجام میداد. او مانند بخش دیگری از ونزدی بود و قادر بود به نمایندگی از او در راههایی میرفت که خودش نمیتوانست.
مهمتر از همه، Thing چندین بار جان ونزدی را نجات داد. او با قاتلان مقابله کرد، او را از خطر آگاه ساخت و حتی در برخوردهای خشونتآمیز مستقیما وارد عمل شد. در فصل اول، وقتی ونزدی تقریبا قربانی نقشههای تورنهیل شد، تینگ نقش حیاتی در هشدار دادن و محافظت از او ایفا کرد. در فصل دوم، شجاعت او ادامه یافت و برای حمایت از تحقیقات ونزدی و محافظت او از خطر، جان خود را به خطر انداخت؛ بهویژه وقتی او را از دست ایزاک نایت نجات داد، کسی که قصد داشت با استفاده از تینگ و وصل کردن دوباره او به بدنش، ونزدی را به قتل برساند.
شجاعت تینگ وقتی دقیق مشخص میشود که ببینیم او اصلا خودخواه نیست و هیچگاه توقع تشکر، وفاداری یا جبران را ندارد. او صرفا از روی وفاداری عمل کر ده و وفاداری خاموش او که تنها از طریق حرکات و یادداشتهای دستنویس منتقل میشد، به همان اندازه که یک مونولوگ بزرگ میتواند احساسات برانگیز باشد، وزن احساسی داشت. به نوعی، رابطه تینگ با ونزدی بازتابدهنده موضوع اصلی سریال است: اینکه ارتباط واقعی میتواند در مکانهای غیرمنتظره شکل بگیرد و حتی کسی به محافظت و فاصله ونزدی نیاز دارد، به عشق و حمایت احتیاج دارد.
تینگ همچنین به پلی بین ونزدی و دیگران تبدیل شد. وقتی او خود را از همه جدا میکرد، تینگ اغلب به خانوادهاش یا انید گزارش میداد و مطمئن میشد که حتی وقتی ونزدی فکر میکند تنهاست، واقعا تنها نیست. او از ونزدی فقط بهصورت فیزیکی محافظت نمیکرد؛ بلکه از نظر احساسی هم او را حفظ میکرد و مطمئن میشد که به افرادی که برایش اهمیت دارند، متصل باقی بماند.
و شاید جذابترین بخش از قهرمانی تینگ، بیادعا بودن آن است. در سریالی پر از پیشبینیهای روانی، تغییرات هیولاوار و نبردهای خونین، پایدارترین اعمال شجاعت از یک دست جداشده بود. تینگ ثابت کرد که قهرمان بودن نیازمند قدرتهای پرزرق و برق یا اعلامیههای بلند نیست. گاهی اوقات، این کار به استقامت آرام، وفاداری بیوقفه و تمایل به قرار دادن خود در مسیر خطر برای دیگران نیاز دارد. از همین رو، متوجه میشویم که قهرمان واقعی ونزدی از همان ابتدا حضور داشته و تنها از نگاه مخاطبان پنهان مانده است. او با وفاداری خستگیناپذیر و اعمال مکرر شجاعتش، همان عنصر ثابتی بوده که ونزدی را زنده و پایدار نگه داشته است.
منبع: CBR
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون
نظرات