انتخاب سردبیر برترین‌ها سینما

۱۰ تغییر عجیب که فیلم‌های ارباب حلقه‌ها نسبت به کتاب‌ها ایجاد کردند

فیلم‌های ارباب حلقه‌ها به کارگردانی پیتر جکسون، نقش مهمی در زنده کردن دنیای جی. آر. آر. تالکین ایفا کردند. این فیلم‌ها با دقت از صفحات کتاب به پرده سینما منتقل شدند و شخصیت‌هایی مانند فرودو، سم، گندالف و بسیاری دیگر را به نسل جدیدی از مخاطبان معرفی کردند. این اقتباس همچنان به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های تبدیل کتاب به فیلم شناخته می‌شود و موفقیت آن در گیشه نیز این موضوع را تأیید کرد.

با این حال، فیلم‌های جکسون بی‌نقص نبودند. تغییراتی در داستان و جزئیات دنیای تالکین ایجاد شد. برخی از این تغییرات، مانند حذف تام بامبادیل، گرچه ناامیدکننده بودند، اما منطقی به نظر می‌رسیدند. بااین‌حال، برخی دیگر بدون توضیح خاصی حذف یا اضافه شدند و نتیجه آن تغییراتی کاملاً عجیب بود. بیایید ۱۰ تغییر عجیب ارباب حلقه‌ها نسبت به کتاب را با هم مرور کنیم.

۱۰. حذف کامل گروه «گری کمپانی» از فیلم‌ها

در فیلم‌ها، گروه خاکستری که وفادار به آراگورن بودند، به‌طور کامل حذف شد و جای خود را به ارتش مردگان دادند

در فیلم‌ها، گروه خاکستری که وفادار به آراگورن بودند، به‌طور کامل حذف شد و جای خود را به ارتش مردگان دادند

گروه گری کمپانی (Grey Company) به رهبری هالباراد، گروهی از تکاوران دون‌اداین (Dúnedain) بودند که سوگند وفاداری به آراگورن خورده بودند. آن‌ها به خاطر شنل‌های خاکستری، نماد ستاره نقره‌ای و نجابت بی‌پایانشان شناخته می‌شدند. بااین‌حال، متأسفانه در فیلم‌های ارباب حلقه‌ها به طور کامل حذف شدند.

پیتر جکسون به‌راحتی می‌توانست از این گروه در پس‌زمینه برخی صحنه‌ها استفاده کند، حتی اگر محدودیت زمانی وجود داشت. اما در عوض، آن‌ها را به‌طور کامل با ارتش مردگان جایگزین کرد. بدون شک، مردگان ظاهری جذاب‌تر و تأثیرگذارتر داشتند، اما حداقل اشاره‌ای کوچک به وجود گری کمپانی می‌توانست احترام بیشتری به وفاداری این گروه بگذارد. این حذف عجیب بود، زیرا حتی یک حضور کوتاه هم می‌توانست کافی باشد.

۹. تغییر سن فرودو در فیلم‌ها

در فیلم‌ها، فرودو بسیار جوان‌تر از سن واقعی‌اش در کتاب نشان داده شد که تأثیر زیادی بر نحوه‌ی درک شخصیت او گذاشت

در فیلم‌ها، فرودو بسیار جوان‌تر از سن واقعی‌اش در کتاب نشان داده شد که تأثیر زیادی بر نحوه‌ی درک شخصیت او گذاشت

در کتاب‌های ارباب حلقه‌ها، فرودو زمانی که حلقه را به مقصد می‌رساند، یک هابیت ۵۰ ساله بود که تجربه زیادی در زندگی داشت. او نسبت به هم‌نوعانش بسیار خردمندتر و بزرگ‌تر بود. برای مقایسه، سم تنها ۳۸ سال سن داشت، درحالی‌که مری ۳۶ ساله و پیپین ۲۸ ساله بودند. این اختلاف سنی در میان هابیت‌های یاران حلقه، یکی از جنبه‌های مهم داستان بود که در فیلم‌ها کاملاً نادیده گرفته شد.

در سه‌گانه پیتر جکسون، این ترتیب سنی کاملاً برعکس شد. بازیگر نقش پیپین مسن‌ترین بود، پس از او سم، سپس مری، و در نهایت فرودو که جوان‌ترین به نظر می‌رسید. هنگام فیلم‌برداری «یاران حلقه»، الیجاه وود (بازیگر نقش فرودو) تنها ۱۸ سال داشت. این تغییر چشمگیر، بخشی از مضامین مهم داستان را تحت تأثیر قرار داد. در کتاب، خرد و تجربه فرودو نشان می‌داد که حتی فردی با چنین ویژگی‌هایی هم می‌تواند در برابر قدرت حلقه تسلیم شود، که بر تأثیر مخرب آن تأکید داشت. اما با حذف این تفاوت سنی، شخصیت‌ها در فیلم‌ها به شکل کاملاً متفاوتی به تصویر کشیده شدند.

۸. حذف پرش زمانی غیرضروری بود

فیلم‌ها وقفه‌ی ۱۷ ساله بین مهمانی خداحافظی بیلبو و آغاز سفر فرودو را حذف کردند، که باعث شد گندالف عجول‌تر و کمتر محتاط به نظر برسد

فیلم‌ها وقفه‌ی ۱۷ ساله بین مهمانی خداحافظی بیلبو و آغاز سفر فرودو را حذف کردند، که باعث شد گندالف عجول‌تر و کمتر محتاط به نظر برسد

برای هماهنگی با سن فرودو، فیلم‌ها یک پرش زمانی بزرگ را که در کتاب‌ها وجود داشت، حذف کردند. مهمانی خداحافظی بیلبو که هم‌زمان جشن تولد ۳۳ سالگی فرودو نیز بود، در سال ۳۰۰۱ دوران سوم (T.A. 3001) اتفاق می‌افتد و ۱۷ سال پیش از آغاز سفر یاران حلقه رخ می‌دهد. این فاصله زمانی عمدتاً به این دلیل بود که گندالف در جستجوی شواهدی برای تأیید اصالت حلقه‌ی یگانه بود که بیلبو در اختیار داشت.

اما در فیلم‌ها، هیچ تأخیری در این روند وجود ندارد. گندالف بلافاصله متوجه اهمیت حلقه می‌شود و بی‌درنگ دست به کار می‌شود. این تغییر باعث شد که گندالف در فیلم‌ها خردمندتر به نظر برسد، اما درعین‌حال، روند داستان را غیرمنطقی جلوه داد. در کتاب، گندالف ابتدا در جستجوی اطلاعات بیشتر بود و با احتیاط عمل می‌کرد، اما در فیلم، او بدون داشتن درک کامل از شرایط، شتاب‌زده تصمیم می‌گیرد. اگر مشکل، طولانی بودن این وقفه زمانی بود، فیلم‌ها می‌توانستند به‌جای ۱۷ سال، یک پرش زمانی کوتاه‌تر مانند ۵ یا ۱۰ سال را نشان دهند. در نهایت، این تغییر باعث شد که گندالف نسبت به نسخه‌ی کتاب، کمتر محتاط به نظر برسد و این تصمیم کمی عجیب به نظر می‌رسید.

۱۰ تا از شناخته‌شده‌ترین انسان‌ها در فرنچایز ارباب حلقه‌ها

۷. فارامیر به شخصیتی کم‌انسجام‌تر تبدیل شد

در کتاب‌ها، فارامیر برخلاف برادرش هرگز به حلقه وسوسه نمی‌شود، اما در فیلم‌ها او ابتدا سعی می‌کند آن را تصاحب کند

در کتاب‌ها، فارامیر برخلاف برادرش هرگز به حلقه وسوسه نمی‌شود، اما در فیلم‌ها او ابتدا سعی می‌کند آن را تصاحب کند

فارامیر همواره زندگی تراژیکی داشت. به‌عنوان پسری که در سایه‌ی برادرش زندگی می‌کرد، او از سوی پدرش، کارگزار گوندور، چندان مورد توجه قرار نمی‌گرفت. بااین‌حال، یک ویژگی مهم نشان می‌داد که او از برادرش برتر است: فارامیر هرگز در برابر وسوسه‌ی حلقه تسلیم نشد. او حتی تلاشی برای تصاحب حلقه‌ی یگانه نکرد، که نشان‌دهنده‌ی نجابت و پاکی او بود و اینکه برخلاف بسیاری، فاسدشدنی نبود.

اما فیلم‌ها این اصل اساسی را کنار گذاشتند. در اقتباس سینمایی، فارامیر خیلی سریع تسلیم وسوسه شد و سعی کرد حلقه را از فرودو بگیرد. این تغییر، همان ویژگی‌ای را که فارامیر را به شخصیتی منحصربه‌فرد و جذاب تبدیل می‌کرد، از او گرفت. در فیلم‌ها، این تصمیم باعث شد که حلقه‌ی یگانه قدرت وسوسه‌گری بیشتری داشته باشد، اما این نیاز می‌توانست با خردمندتر نشان دادن فرودو جبران شود. درعوض، فارامیر دستخوش تغییری عجیب شد تا سایر تغییرات داستان توجیه شوند.

۶. حضور الف‌ها در نبرد هلمز دیپ

برخلاف کتاب‌ها، فیلم‌ها گروهی از الف‌ها را به نبرد هلمز دیپ اضافه کردند، که با تم رو به افول بودن جادوی سرزمین میانه در تضاد بود

برخلاف کتاب‌ها، فیلم‌ها گروهی از الف‌ها را به نبرد هلمز دیپ اضافه کردند، که با تم رو به افول بودن جادوی سرزمین میانه در تضاد بود

الف‌ها در دنیای ارباب حلقه‌ها نژادی منحصربه‌فرد و باستانی هستند. در زمان سفر یاران حلقه، بسیاری از آن‌ها در حال ترک سرزمین میانه بودند. به همین دلیل، در نبرد هلمز دیپ تقریباً هیچ الفی حضور نداشت. تنها لگولاس در کنار انسان‌ها جنگید، آن هم به دلیل پیوندی که با آراگورن و یاران حلقه داشت.

اما در فیلم‌های جکسون، ارتشی از الف‌ها برای کمک به انسان‌ها در برابر حمله‌ی سارومان فرستاده می‌شود. این تغییر، پیام اصلی داستان درباره‌ی خروج جادو و موجودات باستانی از دنیای فانی را کاملاً از بین برد. همچنین، یکی از ویژگی‌های مهم الف‌ها، یعنی جدا ماندن از دیگر نژادها در اواخر دوران حضورشان در سرزمین میانه، را کم‌رنگ کرد. این تغییری عجیب بود که ظاهراً تنها برای همدلی بیشتر مخاطبان با الف‌ها اضافه شده بود، اما در نهایت، به بهای خدشه‌دار شدن مفاهیم اصلی نبرد تمام شد.

۵. رفتار غیرمنصفانه فیلم‌ها با فارمر مگوت

در فیلم‌ها، کشاورز مگوت که در کتاب شخصیتی دوستانه و کمک‌کننده داشت، تنها به‌عنوان یک پیرمرد عبوس و بدخلق ظاهر شد

در فیلم‌ها، کشاورز مگوت که در کتاب شخصیتی دوستانه و کمک‌کننده داشت، تنها به‌عنوان یک پیرمرد عبوس و بدخلق ظاهر شد

برخی شخصیت‌های کتاب ارباب حلقه‌ها نقش‌های کوچکی در روایت داستان دارند و سپس از آن خارج می‌شوند. فارمر مگوت یکی از همین شخصیت‌هاست. او یک کشاورز هابیت با سه سگ، همسری مهربان و چند فرزند بود. گرچه گاهی فرودو را اذیت می‌کرد، اما نیتی بدخواهانه نداشت و حتی سعی کرد او را از دست یکی از نزگول‌ها نجات دهد.

اما فیلم‌ها با این شخصیت به‌درستی رفتار نکردند. فارمر مگوت تقریباً به‌طور کامل از داستان حذف شد و تنها در یک حضور گذرا، آن هم فقط از طریق صدا، ظاهر شد. در فیلم، نقش او تنها به فریاد زدن بر سر هابیت‌ها و بیرون راندن آن‌ها از زمینش محدود شد. درحالی‌که در کتاب، او با وجود رفتار تند و تیزش، شخصیتی دوست‌داشتنی و دلسوز بود. این تغییری عجیب و غیرضروری بود که باعث شد شخصیت مگوت از یک هابیت سرسخت اما مهربان، به پیرمردی عبوس و نامهربان تبدیل شود.

۴. سارومان نباید این‌قدر مطیع و وفادار نشان داده می‌شد

در حالی که در کتاب‌ها، سارومان از ابتدا به دنبال خیانت به سائورون بود، در فیلم‌ها بیشتر به‌عنوان خدمتگزار او نشان داده شد

در حالی که در کتاب‌ها، سارومان از ابتدا به دنبال خیانت به سائورون بود، در فیلم‌ها بیشتر به‌عنوان خدمتگزار او نشان داده شد

سارومان در کتاب‌ها هرگز شخصیتی کاملاً نیک نبود. او نه به‌عنوان سارومان سپید، بلکه به‌عنوان سارومان رنگارنگ شناخته می‌شد، که نشانه‌ای نگران‌کننده از آینده‌ی او بود. در نهایت، او ذات واقعی خود را به‌عنوان یک دیکتاتور حیله‌گر و قدرت‌طلب آشکار کرد. سارومان قصد داشت حلقه‌ی یگانه را برای خود تصاحب کند تا کنترل کل سرزمین میانه را در دست بگیرد. این بدان معنا بود که در نهایت به سائورون خیانت می‌کرد، زیرا هرگز به ارباب تاریکی وفادار نبود.

اما در فیلم‌های جکسون، سارومان بیشتر به‌عنوان یک خدمت‌گزار وفادار سائورون به تصویر کشیده شد. گرچه همچنان فریب‌کار بود و به دنبال تصاحب حلقه‌ی یگانه، اما خیانت واقعی او نسبت به سائورون چندان آشکار نشد. بدون روایت «پاک‌سازی شایر» (Scouring of the Shire)، بخش مهمی از شخصیت سارومان و مسیر سقوط او حذف شد. در نتیجه، خیانت نهایی او نسبت به سائورون که در کتاب‌ها به‌وضوح مشخص بود، در فیلم‌ها به‌درستی نشان داده نشد. این تغییر، شخصیت او را از یک دسیسه‌گر بلندپرواز به یک پیرو منفعل تبدیل کرد، که به‌نوعی به این شخصیت نمادین آسیب زد.

۳. حذف «پاک‌سازی شایر» یک تصمیم عجیب بود

پایان داستان در فیلم‌ها، برخلاف کتاب، بسیار ساده‌تر شد و نشان داد که شایر کاملاً سالم باقی مانده است

پایان داستان در فیلم‌ها، برخلاف کتاب، بسیار ساده‌تر شد و نشان داد که شایر کاملاً سالم باقی مانده است

پس از نابودی حلقه‌ی یگانه، شکست سائورون و برقراری ظاهری صلح، هنوز یک تهدید نهایی باقی مانده بود. «پاک‌سازی شایر» آخرین نبرد بزرگ در داستان ارباب حلقه‌ها بود که طی آن، بخش زیادی از شایر ویران شد. این رویداد نشان می‌داد که حتی پس از پیروزی در جنگ، بازگشت به زندگی ایدئال گذشته غیرممکن است.

اما پیتر جکسون این بخش را کاملاً حذف کرد. در فیلم‌ها، هابیت‌ها بدون هیچ چالشی به خانه بازمی‌گردند و همه‌چیز دقیقاً همان‌طور که بود، باقی می‌ماند. در نتیجه، مهم‌ترین دلیل فرودو برای ترک سرزمین میانه و سفر به بندرگاه خاکستری (Grey Havens) از بین رفت و پایان واقعی تالکین کاملاً نادیده گرفته شد. این حذف، یکی از مهم‌ترین پیام‌های داستان را تضعیف کرد: اینکه حتی پیروزی در برابر تاریکی، هزینه‌ای سنگین دارد و دنیا دیگر هرگز مانند قبل نخواهد شد.

چرا پیتر جکسون «دو برج» را بهترین قسمت سه‌گانه ارباب حلقه‌ها می‌داند؟

۲. تغییر انگیزه‌های تریبرد و انت‌ها

در فیلم، برخلاف کتاب، انت‌ها ابتدا تصمیم به عدم مداخله می‌گیرند و تنها پس از فریب خوردن توسط مری و پیپین وارد جنگ می‌شوند

در فیلم، برخلاف کتاب، انت‌ها ابتدا تصمیم به عدم مداخله می‌گیرند و تنها پس از فریب خوردن توسط مری و پیپین وارد جنگ می‌شوند

در دو برج، تریبرد و دیگر انت‌ها برای آماده‌سازی جنگ گرد هم آمدند. با توجه به این‌که سارومان در حال نابودی جنگل‌ها بود، آن‌ها در انت‌موت (Entmoot) گرد هم آمدند، بحث کوتاهی انجام دادند و تصمیم گرفتند برای حفاظت از درختان بجنگند. انت‌ها، به‌عنوان چوپانان درختان، نمی‌توانستند به‌سادگی اجازه دهند که جنگل‌هایشان نابود شوند.

اما در فیلم، در جریان انت‌موت، انت‌ها تصمیم می‌گیرند که در جنگل بمانند و هیچ اقدامی نکنند، حتی با وجود تهدید آشکار سارومان. آن‌ها که به‌عنوان محافظان طبیعت شناخته می‌شوند، ناگهان بی‌تفاوت به نظر می‌رسند. این تغییر، صرفاً به این دلیل ایجاد شد که مری و پیپین نقش پررنگ‌تری در داستان پیدا کنند، اما اساساً نیازی به چنین تغییری نبود. تصمیم انت‌ها برای عدم مقابله با سارومان غیرمنطقی به نظر می‌رسید و انگیزه‌ی اصلی آن‌ها را در داستان تضعیف کرد.

۱. سائورون به یک چشم واقعی تبدیل شد

در کتاب‌ها، «چشم سائورون» بیشتر یک نماد بود، اما در فیلم‌ها او کاملاً به شکل یک چشم آتشین عظیم نشان داده شد

در کتاب‌ها، «چشم سائورون» بیشتر یک نماد بود، اما در فیلم‌ها او کاملاً به شکل یک چشم آتشین عظیم نشان داده شد

هیچ تغییری به‌اندازه‌ی نحوه‌ی نمایش سائورون در فیلم‌ها عجیب نبود. در کتاب‌ها، سائورون یک دگرپیکر (Shapeshifter) است و شکل حقیقی او هرگز با جزئیات توصیف نمی‌شود. او اغلب از چشم سائورون به‌عنوان نماد خود استفاده می‌کرد، نمادی که وحشت را در دل دشمنانش می‌افکند. اما تالکین هرگز او را به‌عنوان یک چشم واقعی به تصویر نمی‌کشد.

در فیلم‌ها، اما این مفهوم کاملاً به‌صورت فیزیکی به تصویر کشیده شد. به‌جای آنکه چشم سائورون صرفاً نمادی از حضور و نفوذ او باشد، او در قالب یک چشم عظیم و آتشین در بالای برج باراد-دور نشان داده شد. این تصویر بیش از حد مستقیم بود و باعث شد که سائورون به‌عنوان یک موجود فیزیکی کمتر و بیشتر به‌عنوان یک نماد صرف دیده شود. بااینکه نمایش «چشم سوزان» از نظر بصری هیجان‌انگیز بود، اما این تغییر بیش از حد ساده‌سازی‌شده به نظر می‌رسید و جنبه‌ی نمادین و اسرارآمیز سائورون را از بین برد.

نظر شما درباره‌ی تغییرات فیلم‌های ارباب حلقه‌ها نسبت به کتاب چیست؟

تغییرات زیادی در فیلم‌های ارباب حلقه‌ها به نسبت کتاب وجود داشت که ترجیحات پیتر جکسون و دیدگاه او نسبت به کتاب را روشن‌تر می‌کند

تغییرات زیادی در فیلم‌های ارباب حلقه‌ها به نسبت کتاب وجود داشت که ترجیحات پیتر جکسون و دیدگاه او نسبت به کتاب را روشن‌تر می‌کند

از جمله تغییرات دیگری که می‌توان میان فیلم و کتاب ارباب حلقه‌ها دید، به شرح زیر است:

  • حذف بخش‌هایی از داستان گولوم و بیلبو: یکی از تغییرات دیگر در فیلم‌ها، نحوه‌ی نمایش داستان گولوم و تأثیرش بر روند ماجرا بود. در کتاب‌ها، گولوم شخصیتی پیچیده‌تر است و گذشته‌ی او با جزئیات بیشتری بیان می‌شود. او در طی ماجراهای مختلف، میان دوگانگی شخصیتی خود درگیر است و لحظاتی از همدلی و رنج واقعی را نشان می‌دهد. همچنین، رابطه‌ی او با بیلبو و تأثیری که حلقه بر او گذاشته بود، بخش مهمی از زمینه‌ی داستانی را شکل می‌داد. اما در فیلم‌ها، این بُعد شخصیتی گولوم کمتر پرداخته شد و تمرکز بیشتری بر رفتار شرورانه و فریبکارانه‌ی او صورت گرفت.
  • کاهش اهمیت نقش آرون و الف‌های ریوندل: در کتاب‌ها، آرون (Arwen) تأثیر مهمی بر تصمیمات آراگورن دارد، اما در فیلم‌ها حضور او به‌عنوان یک شخصیت فعال‌تر در خط داستانی تغییر کرد. او در فیلم‌ها با نجات فرودو در رودخانه و ایفای نقش مستقیم در سرنوشت آراگورن برجسته‌تر شد، درحالی‌که در کتاب‌ها بیشتر در پس‌زمینه حضور داشت و نقش او از طریق نامه‌ها و سرگذشتش روایت می‌شد. همچنین، تأثیر و نقش الف‌های ریوندل در کمک به یاران حلقه نسبت به کتاب‌ها کاهش یافت، که باعث شد حکمت و خرد آن‌ها کمتر مورد تأکید قرار گیرد.
  • کاهش اهمیت برخی از همراهان یاران حلقه: در کتاب‌ها، هر یک از اعضای یاران حلقه دارای شخصیت‌پردازی قوی‌تری هستند و تأثیر بیشتری بر روند داستان دارند. برای مثال، بورومیر در کتاب به‌عنوان یک شخصیت افتخارطلب اما پیچیده نمایش داده می‌شود که در پایان، با فداکاری، شرافت خود را اثبات می‌کند. در فیلم، این تغییر تا حد زیادی حفظ شد، اما برخی از جزئیات شخصیت او کمرنگ‌تر شدند. همچنین، گیملی در کتاب‌ها به‌عنوان نماینده‌ای از فرهنگ دورف‌ها شخصیت‌پردازی عمیق‌تری دارد، اما در فیلم‌ها نقش او بیشتر به لحظات طنز و جنگیدن خلاصه شد.
  • تغییر نقش و شخصیت دنثور: دنثور، کارگزار گوندور و پدر بورومیر و فارامیر، در کتاب‌ها شخصیتی پیچیده‌تر و سیاست‌مدارانه‌تر دارد. او فردی زیرک اما ناامید است که به دلیل استفاده از پالانتیر، دیدی تحریف‌شده از آینده دارد و دچار افسردگی شده است. در فیلم‌ها، اما او بیشتر به‌عنوان یک رهبر بی‌کفایت و ضعیف به تصویر کشیده شد که هیچ‌گونه تدبیر و خردمندی ندارد. این تغییر باعث شد که سقوط او کمتر تراژیک به نظر برسد و بیننده همدلی کمتری با او احساس کند.
  • افزایش نقش اکشن در فیلم‌ها: یکی از تغییرات کلی فیلم‌ها نسبت به کتاب، افزایش قابل‌توجه صحنه‌های اکشن بود. نبردهای عظیم مانند هلمز دیپ و میناس تی‌ریت در فیلم‌ها طولانی‌تر و حماسی‌تر شدند، درحالی‌که در کتاب‌ها تمرکز بیشتری روی استراتژی، گفتگوها و احساسات درونی شخصیت‌ها وجود دارد. به‌عنوان مثال، نبرد اوزگیلیات در فیلم اضافه شد تا تعارض میان فارامیر، پدرش دنثور، و برادرش بورومیر برجسته‌تر شود، درحالی‌که در کتاب چنین نبردی به این شکل توصیف نشده است.

این تغییرات، در مجموع، باعث شدند که فیلم‌های جکسون با وجود موفقیت بی‌نظیرشان، در برخی موارد از پیام‌ها و مضامین اصلی تالکین فاصله بگیرند. شما هم نظر خود را در کامنت بیان کنید.

منبع: CBR


سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم ‪@samsaberi‬

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها