ارباب حلقهها ؛ چه اتفاقی باعث سقوط پادشاهی نومنور شد؟
برای کسانی که از این قضیه خبر ندارند، باید گفت که جزیره و پادشاهی نومنور نقش بزرگی در حماسه ارباب حلقهها ایفا میکند. در سریال جدید ارباب حلقهها از نومنور به عنوان یک پادشاهی مهم در سرزمین میانه با سرنوشتی تاریک یاد شده و به تصویر کشیده میشود. اگر آثار تالکین را مطالعه کرده باشید، میدانید که این جزیره مانند آتلانتیس، قرار است به درون دریا فرو برود! چیزی که تا حد زیادی ملکه نایب السلطنه میریل آن را در رؤیایش در طول فصل اول ارباب حلقهها مشاهده کرده بود. حال چرایی نابودی پادشاهی نومنور سوالی است که در ذهن بسیاری از طرفداران و مخاطبان سریال ایجاده شده که در ادامه میخواهیم درباره آن صحبت کرده و بگوییم چگونه شد که این گونه شد؟ در ادامه با مجله بازار همراه باشید.
نومنور نماد قدرت نسل انسانها بود
نومنور (Numenor) اساساً به عنوان جایگاه قدرت برای انسانها در عصر دوم سرزمین میانه عمل میکند. تالکین به آن در کتاب خود به نام سیلماریلیون اشاره کرده و در تاریخ سرزمین میانه که پسرش کریستوفر پس از مرگ پدرش از یادداشتهایش جمعآوری کرد، جزئیات بیشتری به آن پرداخته است. ساکنان جزیره در جنگ بزرگ علیه مورگوث، اولین ارباب تاریکی که قبل از سائورون بود، شرکت کردند و در شکست دادن او متحمل خسارات وحشتناکی شدند. به عنوان پاداش، والار جزیره را از دریا بلند کرده و به آنها دادند تا زندگی جدیدی را شروع کنند. انسانها در عصر دوم به سمت غرب سرزمین میانه رفتند و پادشاهی خود را در آن جزیره پایه گذاری کردند.
نومنوریها طول عمر طولانی داشتند و در بسیاری موارد چند صد سال عمر میکردند، آنها منشأ سلسله پادشاهانی هستند که آراگورن در نهایت به آن تعلق دارد. در صحنهای از فیلم دو برج ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون (The Lord of the Rings: The Two Towers) این موضوع زمانی تایید میشود که آراگورن به ائوین اعتراف میکند که ۸۷ سال سن دارد، علیرغم این که بسیار جوانتر به نظر میرسد. خلاصه این که نومنوریها برای قرنها قدرت غالب در بین انسانها باقی ماندند، اما محدودیتهایی وجود داشت که باعث نابودی آنها شد. بزرگترین این محدودیتها ممنوعیت والارها بود که آنها را از رفتن به سمت سرزمینهای جاویدان منع میکرد، جایی که اهالی آنجا زندگی جاویدانی داشتند. در نهایت آنها شروع کردند به مبارزه با این محدودیت و تشنه جاودانگی بودن آنها را به فساد انداخت.
به گفته تالکین، سائرون تقریباً ۱۶۰۰ سال پس از دوران دوم، حلقه واحد را ساخت و بلافاصله به جنگ با الفها رفت تا سه حلقه قدرت آنها را بدست آورد. او شکست خورد و برای بازسازی به موردور عقب نشینی کرد. ۱۶۰۰ سال پس از آن، پادشاه نومنور آر فارازون (Ar-Pharazon)، علیه نیروهای سائرون لشکرکشی کرد و او را شکست داد و او را به عنوان گروگان با خود به نومنور برد. در آنجا او به آرامی ذهن پادشاه را مسموم کرده و او را متقاعد کرد که به سرزمینهای جاویدان حمله کند تا بتواند خود و هم نژادهایش را به زندگی جاویدان هدایت کند که نتیجه این کار برای پادشاهی نومنور فاجعه بار بود.
سائرون دلیل اصلی نابودی پادشاهی نومنور بود
در ادامه ارتش نومنور با حمله به جزیره آمان و سرزمین جاویدان، به دلیل تجاوز به حریم والار زنده به گور شدند و جهان از حالت صاف به گرد تبدیل شد که نتیجه آن غرق شدن جزیره در زیر دریا بود. بازماندگان به رهبری الندیل به سرزمین میانه گریختند و پادشاهیهای آرنور و گوندور را تأسیس کردند. ۱۰۰ سال بعد، الندیل مردم خود را در نبرد داگورلاد (Dagorlad) یا همان آخرین اتحاد رهبری کرد، جایی که پسرش ایسیلدور حلقه را از دست سائرون در آورد. در واقع، نسخه سینمایی The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring با تصویری از آن نبرد آغاز میشود. در کل نابودی پادشاهی نومنور تاثیر بزرگی در ارباب حلقهها میگذارد، به ویژه سرنوشت آراگورن و ناراحتی که او گاهی در مورد آن واقعه ابراز میکند. آراگورن از نوادگان الندیل و ایسیلدور است که دومی تسلیم فساد حلقه شد.
پادشاهان نومنوری زمانی قدرتمند و قوی بودند، اما با وعدههای تاریک سائرون از بین رفتند. همه اینها مستقیماً به تراژدی نومنور مرتبط است که آراگورن قصد ندارد خود را به پادشاهی مانند گوندور تحمیل کند. از این رو او سالهایی را دور میماند و سرنوشت خود را تنها در جریان رویدادهای بازگشت پادشاه میپذیرد. بنابراین سقوط نومنور بخش مهمی از رشد شخصیت او است. به این ترتیب، روشی که سریال جدید ارباب حلقهها آن را به تصویر میکشد، میتواند جنبه کاملاً جدیدی از او را آشکار کند، حداقل همانطور که در فیلمها به تصویر کشیده شده است. فصل اول سریال حلقههای قدرت بیشتر اتفاقات را در یک داستان واحد به منظور دراماتیک نشان دادن داستان فشرده کرده است. در سریال سائرون هنوز حلقه واحد را نساخته و با این حال آر فارازون آماده است تا پادشاه نومنور شود.
بیشتر بخوانید: خاندان اژدها ؛ چه کسی رینیرا تارگرین را در وقایع رقص اژدها میکشد؟
این سریال آر فارازون را به عنوان مشاور عالی رتبه ملکه میریل که میانسال است و در سیاست کاملاً ماهر بوده، به تصویر میکشد. او تفاوت قابل توجهی با نسخه اصلی دارد. چون تالکین او را به عنوان یک جنگجوی سرسخت در نبرد معرفی میکند. حتی نارضایتی نومنوریها از ممنوعیت والار نشات نگرفته و بیشتر این نارضایتی به الفها ربط پیدا میکند. بنابراین ساخت حلقهها مستقیماً به سقوط نومنور مرتبط شده و سازندگان سریال ۱۶۰۰ سال تاریخ سرزمین میانه را در این فرآیند ترکیب میکنند. این تفاوت داستان در کتاب و سریال بین طرفداران دو دستگی ایجاد کرده و باعث شده اختلاف نظرات زیادی در این باره به وجود بیاید. به عقیده بنده داستان کتاب بهتر از سریال است. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا دیدگاه خود را درباره این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.
تاریخچه و داستان سری اساسینز کرید
ذهن فوق العاده خلاق یعنی تالکین و بهترین کارگردان میشه پیتر جکسون … رقیبش فقط فیلم ۱۳ گربه روی شیروانیه