از همان ابتدا، سریال انیمیشنی ?…What If یا همان چی می‌شد اگر؟… مجموعه‌ای با نتایج متناقض بود، هرچند فصل اول آن عمدتاً درخشان به نظر می‌رسید. گرچه می‌توانستیم بدون اپیزود “پارتی تور” زندگی کنیم، اما معرفی‌هایی مانند Captain Carter، T’Challa Star-Lord و Strange Supreme همچنان جزو بهترین اپیزودهای تلویزیونی مارول استودیو به حساب می‌آیند. فصل دوم به‌اندازه فصل اول خوب نبود؛ برخی اپیزودها ایده اصلی را بیش از حد کش می‌دادند (مانند “اگر… هپی هوگان کریسمس را نجات می‌داد؟”) و برخی دیگر به‌طورکلی ضعیف بودند (اگر… مرد آهنی در گرندمستر سقوط می‌کرد؟). بااین‌حال، فصل سوم عمدتاً ناامیدکننده است و تنها لحظات معدودی دارد که بتواند ضعف کلی روایت را جبران کند.

تغییر در مفهوم اصلی سریال

What If… ? در فصل سوم دیگر به بررسی این موضوع نمی‌پردازد که چگونه یک تغییر کوچک می‌تواند همه چیز را تغییر دهد. در عوض، این فصل ما را به مجموعه‌ای از واقعیت‌های عجیب‌وغریب می‌برد که به نظر می‌رسد هدف اصلی آن قراردادن هرچه بیشتر شخصیت‌های فاز ۴ و ۵ در داستان باشد. گرچه این ایده در ابتدا جذاب به نظر می‌رسد و دیدن چهره‌های جدیدی مانند سم ویلسون/کاپیتان آمریکا، آیرون‌هارت و کیت بیشاپ در مرکز داستان‌ها تازگی دارد، اما سریال نمی‌تواند روایت‌هایی غنی و جذاب برای آن‌ها پیدا کند.

WHAT IF...?
این سؤال مطرح می‌شود که آیا دلیل این ضعف به این موضوع برمی‌گردد که What If… ? دسترسی به این شخصیت‌ها را پیش از معرفی رسمی آن‌ها در دنیای سینمایی مارول پیدا کرده است؟ شاید همین موضوع باعث شده تا این شخصیت‌ها به‌جای بازآفرینی کامل، به طور تصادفی وارد داستان‌هایی شوند که کاملاً برای آن‌ها مناسب نیستند.

تحلیل اپیزودهای فصل سوم What If… ?

فصل سوم What If… ? با اپیزود “چه می‌شد اگر… هالک با انتقام‌جویان مکانیکی می‌جنگید؟” آغاز می‌شود که علی‌رغم اینکه از نظر داستانی چندان پیچیده نیست، شروعی سرگرم‌کننده و پرانرژی برای فصل ارائه می‌دهد. شخصیت‌ها در این اپیزود تقریباً قابل‌جایگزینی هستند – بازگشت مون نایت خوشایند است، اما هر شخصیتی می‌توانست خلبان مک او باشد.

بهترین زوج‌های ابرقهرمانی دنیای سینمایی مارول (MCU)

بااین‌حال، دوستی میان سم ویلسون و بروس بنر یکی از نقاط قوت داستان است که به‌خوبی مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین، اپیزود “چه می‌شد اگر… آگاتا به هالیوود می‌رفت؟” با داستانی خلاقانه که در آن آگاتا هارکنس قدرت‌های یک سلستیال را به دست می‌آورد، تأثیرگذار است. اما حضور تنها یک اترنال در این اپیزود، فرصتی ازدست‌رفته به نظر می‌رسد.

اپیزودهای متوسط و لحظات فراموش‌شدنی

“چه می‌شد اگر… گاردین قرمز جلوی سرباز زمستان را می‌گرفت؟” اپیزودی متوسط است که بیشتر به کمدی متکی است تا تبدیل به یک همکاری درخور برای این دو شخصیت شود. همچنین، اپیزود “چه می‌شد اگر… هاوارد اردک ازدواج می‌کرد؟” با اینکه تلاش دارد تا احساسات درستی را منتقل کند، بازگشت به شخصیت‌هایی از ضعیف‌ترین اپیزود فصل اول تصمیمی بحث‌برانگیز است. شخصیت بردی که به‌عنوان یک بزرگسال در اپیزودهای بعدی بازمی‌گردد، در اینجا به‌خوبی پرداخته نمی‌شود و روایت ضعیف این داستان مبدأ طولانی را غیرقابل‌توجیه می‌کند.

WHAT IF...?

برجسته‌ترین و ضعیف‌ترین اپیزودها

اپیزود “چه می‌شد اگر… ظهور زمین را نابود می‌کرد؟” بهترین اپیزود فصل سوم است. گرچه دیدن رایری ویلیامز به‌جای اسپایدرمن در تقابل با میستریو می‌توانست جذاب‌تر باشد، این برداشت تازه از استاد توهم‌ها جسورانه است، حتی اگر پایان‌بندی جایگزینی که برای Eternals انتظار داشتیم را ارائه ندهد. (و خیر، کوئنتین بک پس از تیزرهای Spider-Man: Far From Home به‌عنوان یک تهدید چندجهانی تثبیت نمی‌شود.) در مقابل، اپیزود “چه می‌شد اگر… ۱۸۷۲؟” نسخه‌ای کم‌فروغ‌تر از اپیزود “چه می‌شد اگر… انتقام‌جویان در ۱۶۰۲ گرد هم می‌آمدند؟” در فصل دوم است.

پایان‌بندی فصل: یک پایان ناامیدکننده

دو اپیزود پایانی، “چه می‌شد اگر… ناظر ناپدید می‌شد؟” و “چه می‌شد اگر… چه می‌شد اگر؟”، عمدتاً ناامیدکننده هستند. در این قسمت‌ها، کاپیتان کارتر، کاهوری، بردی و استورم برای مقابله با سه ناظر شرور گرد هم می‌آیند، اما چیزی فراتر از صحنه‌های طولانی اکشن و یک پایان ضعیف برای خط داستانی چندجهانی پگی کارتر ارائه نمی‌دهند.

۱۰ شرور ناامیدکننده دنیای سینمایی مارول (MCU)

جمع‌بندی

فصل سوم What If… ? باوجود لحظات جذاب، نتوانست انتظارات را برآورده کند. کمبود عمق در روایت‌ها و اتکای بیش از حد به اکشن، فصل را به یک تجربه ناامیدکننده تبدیل کرده است.

ضعف بزرگ فصل سوم: ناامیدی از ارتباط با حماسه چندجهانی

بزرگ‌ترین ناامیدی این است که حتی در سال پایانی‌اش، What If… ? کار چندانی برای پیونددادن خود به حماسه بزرگ‌تر چندجهانی انجام نمی‌دهد. اگر بخواهیم خوش‌بینانه نگاه کنیم، این فصل شاید بتواند به‌نوعی به‌عنوان داستان مبدأ توسعه‌یافته ناظر از کمیک‌ها برای حضور در فیلم‌ها و سریال‌های آینده عمل کند، اما همین و بس.

WHAT IF...?

What If. .? پتانسیل این را داشت که به یکی از مهم‌ترین افزوده‌های این حماسه تبدیل شود، اما در عوض به شکل ناچیزی به آن اضافه کرده و بیشتر به‌عنوان یک پس‌اندیشی در نظر گرفته شده است.

صداپیشگی: نقاط قوت در میان ضعف‌های کلی

صداپیشگی در فصل سوم قابل‌قبول است و چند مورد جایگزینی بازیگران چندان به چشم نمی‌آید یا آزاردهنده نیست. آمریکا فررا در نقش رینجر مورالس، جیسون آیزکس در نقش امیننس، آلیسون سیلی اسمیت در نقش استورم، و ناتاشا لیون در نقش بردی همگی افزوده‌های خوبی به دنیای What If. .? هستند، اگرچه هیچ‌کدام مانند کاهوری تأثیر ماندگاری بر جای نمی‌گذارند. از دیگر صداپیشگان برجسته می‌توان به آنتونی مکی، کاترین هان، کمیل نانجیانی، کت دنینگز و هیلی استاینفلد اشاره کرد.

WHAT IF...?

کیفیت بصری و ضعف در الهام‌گیری

از نظر بصری، فصل سوم تفاوت چندانی با قسمت‌های قبلی ندارد؛ اما در برخی مواقع خسته‌کننده و فاقد الهام است، به‌ویژه پس از تماشای آثاری مانند X-Men ’97 و Creature Commandos. حتی حماسی‌ترین صحنه‌های اکشن نیز بی‌روح به نظر می‌رسند و هرگز به طور کامل از پتانسیل انیمیشن استفاده نمی‌کنند.

مشکلات در نگارش و کارگردانی

علاوه بر این، کیفیت نگارش و کارگردانی نیز به‌اندازه‌ای نیست که وجود این سریال را توجیه کند. حس سبک‌سرانه و شوخ‌طبعی فصل سوم که گاه بیش از حد جدی گرفته نشده، به نقطه‌ضعف آن تبدیل شده است. اگرچه یک یا دو قسمت کمدی برای سبک‌تر کردن حال‌و‌هوا اشکالی ندارد، اما عدم تعادل در این فصل به حدی است که به نظر می‌رسد بدترین ایده‌ها برای پایان ذخیره شده‌اند.

WHAT IF...?

جمع‌بندی: پایان سفری که دیگر جذاب نیست

مانند کمیک‌های قدیمی What If… ?، به نظر می‌رسد این مفهوم بیش از حد ادامه یافته و دیگر جذابیت خود را ازدست داده است. این سفر به ناشناخته‌ها، دیگر ارزش پیگیری ندارد.

Loading