عروسی خونین؛ تکاندهندهترین سکانس سریال تاجوتخت را تماشا کنید
231
1404/05/07
5
اشتراک گذاری
سکانس عروسی خونین (Red Wedding) در سریال «بازی تاج و تخت» یکی از تکاندهندهترین و بهیادماندنیترین لحظات تاریخ تلویزیون به شمار میآید؛ صحنهای که هم مخاطبان تازهوارد و هم خوانندگان کهنهکار مجموعهی «نغمه یخ و آتش» را، حتی با علم به وقوع آن، شوکه کرد. این واقعه در قسمت نهم فصل سوم با عنوان «بارانهای کستامیر» (The Rains of Castamere) رخ میدهد و نقطه عطفی در روایت جنگ پنج پادشاه
سکانس عروسی خونین (Red Wedding) در سریال «بازی تاج و تخت» یکی از تکاندهندهترین و بهیادماندنیترین لحظات تاریخ تلویزیون به شمار میآید؛ صحنهای که هم مخاطبان تازهوارد و هم خوانندگان کهنهکار مجموعهی «نغمه یخ و آتش» را، حتی با علم به وقوع آن، شوکه کرد. این واقعه در قسمت نهم فصل سوم با عنوان «بارانهای کستامیر» (The Rains of Castamere) رخ میدهد و نقطه عطفی در روایت جنگ پنج پادشاه محسوب میشود.
در این سکانس، راب استارک، پادشاه شمال، به همراه مادرش کتلین و همسرش تالیسای باردار، به قلعه دوقلوها، قلمرو خاندان فری، میروند تا پیمان اتحادشان را با والدر فری تحکیم کنند. راب پیشتر با ازدواج با تالیسا، پیمان ازدواج با دختر فریها را نقض کرده بود و این توهین خون خاندان فری را به جوش آورده بود. در ظاهر، مراسم ازدواج ادمر تالی، دایی راب، با یکی از دختران والدر فری، فرصتی برای آشتی و پیوند دوباره تلقی میشد، اما در واقع توطئهای مرگبار در پس آن پنهان بود.
قدرت و اثرگذاری این سکانس تنها در خون و خیانت خلاصه نمیشود؛ بلکه در ظرافت ساختاری و عاطفی آن نهفته است. فضای مراسم ابتدا با شادی و بزم و موسیقی همراه است؛ همهچیز آرام و صلحآمیز به نظر میرسد، مهمانان غرق در شراب و خندهاند و بوی امید به اتحاد میان خاندانها به مشام میرسد. اما ناگهان، با نواخته شدن آهنگ معروف خاندان لنیسترها، «بارانهای کستامیر»، فضا بهشدت تیره میشود. تماشاگران با درک معنای آهنگ، پیش از شخصیتهای داستان، از وقوع فاجعه آگاه میشوند؛ و این همذاتپنداری ترسناک، لحظهای بینظیر از تعلیق و دلهره را خلق میکند.
در عرض چند دقیقه، مهمانی به قتلعام بدل میشود. سربازان فری و بولتون بیرحمانه مهمانان بیدفاع را میکشند، تالیسا با ضربات متعدد خنجر در حضور شوهرش به قتل میرسد، و راب، در حالی که امیدی برای فرار ندارد، شاهد مرگ مادر و همسر و فرزند نازادهاش میشود. کتلین که از شدت اندوه دست به گروگانگیری میزند، در نهایت پس از مشاهدهی بیفایده بودن مقاومتش، گلویش بریده میشود.
«عروسی خونین» صرفاً یک صحنه خشونتبار نیست؛ بلکه شکستن یک قاعدهی نانوشته در روایتهای کلاسیک است: اینکه قهرمانان قصه همواره امیدی برای نجات خواهند داشت. این سکانس به بیننده نشان میدهد که در دنیای وستروس هیچکس از خنجر خیانت در امان نیست و هیچ پیمانی آنقدر مقدس نیست که نتوان آن را زیر پا گذاشت. همچنین، این رخداد آغازگر سقوط تدریجی خاندان استارک و تحکیم قدرت خاندان لنیستر و متحدانشان است.
تأثیر روانی این صحنه تا سالها در ذهن مخاطبان باقی مانده و حتی امروز نیز بارها در تحلیلها و مقالات به عنوان نمونهای از اوج جسارت روایی جورج آر.آر. مارتین و اقتباس هنرمندانه دیوید بنیوف و دی.بی. وایس از متن اصلی مورد اشاره قرار میگیرد. در نهایت، عروسی خونین نمادی از بیرحمی، شکوه درام و سرنوشت شوم قهرمانانی است که در بازی تاج و تخت، هرگز مصون از بازی مرگ نیستند.
0 نظر