ارباب حلقهها ؛ پدر لرد الروند که بود و چگونه سرزمین میانه را نجات داد؟
الروند و دخترش آرون نقشهای محوری در وقایع ارباب حلقهها ایفا کردند، اما یکی دیگر از اعضای خانواده آنها یکی از مهمترین شخصیتهای تاریخ سرزمین میانه بود. پدر الروند، ارندیل دریانورد، یک شخصیت افسانهای بود که داستانش آنقدر مهم بود که بیلبو در طول اقامتش در ریوندل آهنگی درباره او ساخت. همانطور که در کتاب سیلماریلیون تالکین توضیح داده شد، ارندیل پسر توور، ارباب انسانها و ادریل، شاهزاده خانم الف بود، از این رو نام خانوادگی آنها Halfelven است. بر خلاف فرزندان بعدی انسانها و الفها، ارندیل جاودانگی مادرش را به ارث نبرد. به دلیل اعمال ارندیل در عصر اول بود که فرزندان او این انتخاب را داشتند که به عنوان انسان فانی یا الف جاودانه زندگی کنند.
ارندیل (Eärendil) در گوندولین (Gondolin)، یک شهر پنهان الفها از سرزمین بلریاند در شمال سرزمین میانه بزرگ شد. گوندولین آخرین سنگر امن الفها در برابر ارباب تاریکی مورگوث بود، اما ارندیل نتوانست برای مدت طولانی از آن محل امن لذت ببرد. گوندولین همچنین خانه ماگلین، پسر عموی اول ادریل و پسر ائل ( Eöl) دارک الف بود. ماگلین یک الف حسود و کینه توز بود که آرزوی تاج و تخت گوندولین و همسری ادریل را داشت. از آنجایی که او نمیتوانست هیچ کدام را نداشته باشد، با فاش کردن مکان گوندولین برای مورگوث به مردم خود خیانت کرد. ارتش تاریکی از ارکها، بالروگها و اژدهایان شهر را در نوردیدند و همه چیز را در مسیر خود نابود کردند. حال در ادامه ماجرا با مجله بازار همراه باشید تا بدانید ماجرا از چه قرار است.
ارندیل خانه خود را در دوران جوانی از دست داد
ماگلین (Maeglin) به ادریل و ارندیل (Eärendil) احتمالاً به قصد ربودن آنها حمله کرد، اما توور (Tuor) با پرتاب ماگلین روی دیوار شهر آنها را نجات داد. در بخش توور و سقوط گوندولین از سیلماریلیون، تالکین نوشت: «جسد او در حین سقوط سه بار به دامنههای صخرهای کوه برخورد کرد قبل از این که در زیر شعلههای آتش قرار گیرد. ادریل قبلا حمله به گوندولین را پیش بینی کرده بود، بنابراین یک تونل مخفی را آماده کرد که به خارج از شهر منتهی میشد. توور، ارندیل، ادریل و سایر بازماندگان از طریق این تونل فرار کردند. از قضا، آتش و دود محاصره مورگوث آنها را هنگام فرار پنهان کرد.
توور پناهندگان را به سمت آرورنین، منطقه ساحلی بلریاند هدایت کرد. در طول مسیر، آنها در نزدیکی رودخانه سیریون که به لطف اولمو، والار آب، خواص درمانی جادویی داشت، توقف کرده و استراحت کردند. در این زمان، اولمو تنها کسی از والارها بود که از کمک به مردم سرزمین میانه دست برنداشت. در کنار رودخانه، توور آهنگ تکان دهندهای در مورد اولمو برای ارندیل خواند و از آن زمان، هر دوی آنها اشتیاق عمیقی برای کشتیرانی در دریاها داشتند. وقتی مورگوث متوجه شد که از حمله او به گوندولین بازماندگانی وجود داشتهاند، ترجیح داد آنها را تعقیب نکند، زیرا معتقد بود که آنها ضعیف و ناچیز هستند. او از این انتخاب پشیمان میشد، زیرا ارندیل در شکست نهایی او نقش داشت.
ارندیل پیش از وقایع ارباب حلقهها رهبر مردم خود شد
الفهای گوندولین در بهشت سیریون مستقر شدند و حدود ۳۰ سال صلح برقرار بود. توور و ادریل در نهایت برای تحقق رویای خود برای کاوش به سمت دریاها رفتند، بنابراین ارندیل رهبر مردم خود شد. ارندیل با الوینگ ازدواج کرد که مانند او از نوادگان الفها و انسانها بود. آنها صاحب دو پسر به نامهای الروند و الروس شدند. با بزرگتر شدن ارندیل، میل او به دریانوردی درست مانند پدرش توور قویتر شد، بنابراین سیردان کشتی ساز برای او یک کشتی باشکوه به نام وینگیلوت (Vingilot) ساخت. الروند و الروس هنوز جوان بودند، بنابراین برخلاف ادریل، الوینگ در سفر به شوهرش نپیوست.
در حالی که ارندیل رفته بود، پسران فئانو به آرورنین حمله کردند تا یکی از سیلماریلها را که در اختیار الوینگ بود را بدزدند. الوینگ در ناامیدی به همراه سیلماریل خود به دریا پرید. او مرد، اما همانطور که در بخش سفر ارندیل و جنگ خشم از سیلماریلیون توضیح داده شد، اولمو به او رحم کرد و زندگی او را نجات داد: اولمو الوینگ را از امواج بیرون آورد و او زنده شد. الوینگ شبیه پرندهای سفید بزرگی بود و بر سینهاش مانند ستارهای سیلماریل میدرخشید، در حالی که او بر فراز آب پرواز میکرد تا به دنبال معشوقش ارندیل باشد. او به سمت وینگیلوت پرواز کرد و در آغوش ارندیل به خواب رفت. وقتی از خواب بیدار شد، به شکل انسان درآمده بود. او به شوهرش در مورد حمله و ادامه سلطنت مورگوث در سرزمین میانه گفت و ارندیل هم گفت که اجازه نمیدهد این وضعیت باقی بماند.
ارندیل اولین موجود فانی بود که وارد سرزمین والینور شد
ارندیل با استفاده از نور سیلماریل به سمت والینور رفت تا از والارها بخواهد که در قضیه مداخله کنند. ارندیل به دلایل زیادی اجازه ورود به والینور را نداشت. چون او فانی، دعوت نشده و از نوادگان قبیله الفهای تبعید شده نولدور بود. به طور معمول، مجازات ورود او مرگ بود، اما مانوه، پادشاه والار، تشخیص داد که ارندیل به دلیل از خودگذشتگی آمده است. او به ارندیل، الوینگ و فرزندانشان حق انتخاب فانی یا جاودانه را داد، به همین دلیل بود که آرون میتوانست جاودانگی خود را در ارباب حلقهها کنار بگذارد. ارندیل میخواست بدون توجه به هر اتفاقی با الوینگ باشد، بنابراین تصمیم را به او سپرد و او تصمیم گرفت که از آن به بعد به عنوان الفهای جاودانه زندگی کنند.
ارندیل در نهایت والار را متقاعد کرد که به درخواست او پاسخ دهد. نیروهای والینور و سرزمین میانه برای مبارزه با مورگوث در آخرین درگیری به نام جنگ خشم گرد هم آمدند. ارندیل در نبرد نهایی شرکت کرد و با قایقش وینگیلوت قایقرانی کرد که والار توانایی پرواز را به آن داده بود. او برای شکست دادن آنکالاگون، قدرتمندترین اژدهای ارتش مورگوث، همچنین توانست شهرت پیدا کند. پس از یک مبارزه طولانی که بلریاند را نابود کرد، آنها یک بار برای همیشه مورگوث را شکست دادند. پس از جنگ خشم، ارندیل به حرکت در آسمانها ادامه داد.
بیشتر بخوانید: ارباب حلقهها ؛ معرفی ترین پدر تورین اوکنشیلد در وقایع هابیت
سیلماریلی که ارندیل حمل میکرد، تبدیل به ستاره ارندیل شد، که گالادریل از آن نور را در شی که در ارباب حلقهها به فرودو داد، جذب کرده بود. مانند بسیاری از بزرگترین قهرمانان سرزمین میانه، ارندیل فرزندانی داشت که میراث قدرت و شجاعت او را به دوش میکشیدند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.
بهترین بازیهای عید به پیشنهاد یوتوبرها
نظرات