در رمان هابیت اثر جی آر آر تالکین، ترین دوم نقش کوچک و در عین حال مهمی را ایفا کرد. او پسر ترور، پادشاه دورف‌های تنها کوه و پدر تورین دوم اوکنشیلد بود. وجود او برای طرح داستان بسیار ضروری بود، زیرا او نقشه‌ای از اربور (Erebor) و کلید درب مخفی تنها کوه را به گندالف داد، یعنی مواردی که تورین و گروه دورف‌هایش برای انجام ماموریت خود به آن نیاز داشتند. با وجود این، او هرگز شخصا ظاهر نشد و پس از فصل اول، شخصیت‌ها به ندرت از او نام می‌بردند. با این حال تالکین در ضمائم ارباب حلقه‌ها بیشتر به سرگذشت ترین پرداخت و کارگردان پیتر جکسون از آن به عنوان مبنایی برای توسعه بیشتر شخصیتش در فیلم دوم هابیت استفاده کرد.

ترین به عنوان تنها فرزند پسر ترور، وارث تاج و تخت اربور بود، اما او هرگز این شانس را نداشت که عنوان پادشاه خود را در زیر کوه ادعا کند. در سال T.A. 2770، زمانی که ترین ۱۲۶ ساله بود که با استانداردهای دورف‌ها میانسال محسوب می‌شد در این زمان اژدهای بزرگ اسماگ به اربور حمله کرد. ترین، پدرش ترور و پسرش تورین توانستند با موفقیت از این حادثه جان سالم بدر ببرند. آن‌ها و سایر دورف‌های بازمانده از اربو به جنگل های دانلند گریختند و در آنجا بصورت موقت ساکن شدند. آن‌ها در آنجا نسبتاً امن بودند، اما هر چه باشد، دورف‌های مغرور و نجیب راضی به زندگی در طبیعت دور از خانه اجدادی خود نبودند. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بیشتر ترین، پدر تورین اوکنشیلد را بشناسید.

ترین علیه اورک‌ها اعلام جنگ کرد

در سال ۲۷۹۰، ترور دیگر نمی‌توانست شرایط زندگی بد را تحمل کند، احتمالاً تحت تأثیر حلقه قدرت او و دوره قبلی بیماری اژدها این حس به او دست می‌داد. بلاخره او و یکی از همراهانش به نام نار، در جستجوی ثروت در جهان تالکین سرگردان شدند. ترور و نار به معدن موریا سفر کردند، جایی که دورف‌ها مدت‌ها پیش پس از بیدار کردن بالروگ در اعماق آن، آن را رها کرده بودند. هنگامی که ترور وارد معادن شد، با بالروگی مواجه نشد، بلکه با اورک‌هایی که در غیاب دورف‌ها در آنجا ساکن شده بودند، برخورد کرد. رهبر ارک‌ها آزوگ طی نبردی پدر ترین یعنی ترور را کشت و مثله کرد و سپس نار را با پیامی به دانلند فرستاد: هر دورفی که سعی در بازپس گیری موریا داشته باشد، به همان سرنوشت دچار خواهد شد.

زمانی که ترین متوجه شد چه اتفاقی افتاده است، آنقدر آسیب روحی دید که هفت روز حرکتی نکرده و با کسی صحبت نکرد. هنگامی که ترین از شوک خود خلاص شد، قسم خورد که انتقام پدرش را بگیرد. او مردم خود را به جنگ علیه اورک‌ها رهبری کرد و سایر قبیله‌های دورف هم به او پیوستند. در T.A. 2799، جنگ دورف‌ها و اورک‌ها با نبرد آزانولبیزار، درست خارج از معادن موریا، به پایان رسید. دورف‌ها آزوگ را شکست دادند، اما هزینه‌های گزافی را متحمل شدند. بسیاری از آن‌ها جان خود را از دست دادند، از جمله فرین و ترین از ناحیه چشم و پایش آسیب دید.

همانطور که تالکین در ضمیمه A ارباب حلقه‌ها می‌نویسد: آن شب هیچ جشن و آهنگی وجود نداشت، زیرا مردگان آن‌ها بیش از آن بود که جشنی بر پا شود. گفته می‌شود که به سختی نیمی از تعداد آن‌ها هنوز می‌توانستند بایستند یا امیدی به التیام خود داشتند. ترین در ادامه می‌خواست به فتح معدن موریا ادامه دهد، اما سایر قبیله‌ها از کمک بیشتر خودداری کردند؛ زیرا قبلاً انتقام ترور را گرفته بودند. دورف‌ها مایل بودند از ترین پیروی کنند، اما آن‌ها از او خواستند که با بالروگ مبارزه نکند و او هم عاقلانه به توصیه آن‌ها توجه کرد.

حرص و طمع‌ ترین را به یک سرنوشت بی رحمانه سوق داد

ترین به جای بازگشت به دانلند، دورف‌ها را به خانه‌ای دائمی‌تر هدایت کرد. در T.A. 2802، آن‌ها در کوه‌های آبی، زادگاه گیملی از ارباب حلقه‌ها ، ساکن شدند. در طول چند دهه بعد، اشتیاق برای ثروت بر او غلبه کرد، درست مانند پدرش! در T.A. در سال ۲۸۴۱، او یک گروه را به سمت اِرِبور رهبری کرد و دو نفر از اعضای آینده گروه تورین هم او را همراهی کردند: بالین و دوالین. برخلاف ترور، او حلقه قدرت خود را با خود برد و این در نهایت شکست او را تضمین کرد، زیرا توجه سائرون را به خود جلب کرده بود. در T.A. 2845، عوامل سائرون، تراین را ربودند و او را به دژ ارباب تاریکی، یعنی دول گولدور (Dol Guldur) در میرک وود بردند.

در آنجا او را زندانی کرده و شکنجه کردند و حلقه قدرتش را دزدیدند، اما نقشه و کلید او را یا پیدا نکردند یا به آن‌ها اهمیتی ندادند. پنج سال بعد، گندالف ترین را در حین تحقیق در مورد دول گولدور پیدا کرد. عذاب و انزوا او را از نظر روحی شکسته و نزدیک به مرگ کرده بود. ترین با هوشیاری کمی که هنوز داشت، نقشه و کلید را به گندالف داد و به او گفت تا آن‌ها را به تورین بدهد. گندالف سعی کرد ترین را نجات دهد، اما قبل از این که آن‌ها بتوانند فرار کنند به دلایل نامشخصی ترین درگذشت.

در آغاز هابیت در T.A. 2941، گندالف و گروه تورین با بیلبو در شایر ملاقات کردند، جایی که گندالف فاش کرد که نقشه و کلید را در اختیار دارد. پس به لطف ترین، بیلبو و دورف‌ها سرانجام توانستند اِرِبور را پس بگیرند، اگرچه تورین هم قربانی همان حرص و طمعی شد که پدر و پدربزرگش را گرفتار کرده بود.

جکسون رابطه ترین با گاندالف را به تصویر کشید

در آثار سینمایی سه‌گانه‌ی هابیت به کارگردانی جکسون، ترین فقط در فلش بک‌ها حضور کوتاهی داشت، اما نسخه اکستندد ادیشن The Desolation of Smaug نقش بسیار بزرگ‌تری به او داده شده بود. این نشان می‌دهد که گندالف تلاش می‌کند تا او را از قلعه دول گولدور نجات دهد، مانند رمان، اما چند تفاوت کلیدی وجود داشت. در فیلم، او در نبرد آزانولبیزار به جای سفر به اِرِبور مفقود شد و گندالف او را در طول ماجراجویی تورین پیدا کرد و نه قبل از آن! حال این سوال مطرح می‌شود که چگونه گندالف نقشه و کلید را به تورین داد؟ این فیلم نشان می‌دهد که گندالف دوست قدیمی ترین بود و نقشه و کلید را قبل از نبرد آزانولبیزار به او داده بود. گندالف عمیقاً به ترین اهمیت می‌داد، که مرگ او به دست نکرومنسر را غم‌انگیزتر کرد.

این تنها لایه تراژدی نبود که فیلم به سرنوشت ترین اضافه کرد. برخلاف رمان، ترین نمی‌خواست تورین به جستجوی خود ادامه دهد. او معتقد بود رفتن به اِرِبور خیلی خطرناک است، به خصوص که فکر می‌کرد اسماگ با سائرون اتحاد دارد. در رمان هابیت، اسماگ و سائرون هیچ ارتباطی با هم نداشتند، اما فیلم حقیقت تئوری ترین را مبهم گذاشت. نقشه و کلید را به گندالف داده بود تا آن را به تورین بسپارد. گندالف از این موضوع متعجب به نظر می‌رسید، اما حتی اگر از کارهای ترین مطلع هم بوده باشد، احتمالاً به هر حال گروه تورین را به این کار تشویق می‌کرد.

بیشتر بخوانید: ارباب حلقه‌ها ؛ لوتلورین در سرزمین میانه کجا بوده و چرا مهم است؟

این به آن دلیل بود که گندالف اربور را به عنوان یک مکان استراتژیک مهم در جنگ حلقه می‌دید. ترین علیرغم داشتن حداقل زمان حضور در فیلم‌ها و اشاره‌های کمی در رمان‌ها، تاثیر قدرتمندی روی وقایع هابیت و ارباب حلقه‌ها داشت. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.

بهترین بازی‌های عید به پیشنهاد یوتوبرها