بازی Indika به‌عنوان جدیترین ساخته‌ی داستانی استودیو بازی‌سازی Odd-Meter به‌سراغ داستان‌ها و الگوهایی رفته است که به مفاهیم مذهبی و باورهای اعتقادی کنش‌گر می‌پردازد. با نقد و بررسی بازی Indika همراه مجله بازار باشید.

همانطور که متوجه شدید ایندیکا ساخته‌ی استودیو روسیه‌ای و مستقل Odd Meter می‌باشد که با همکاری 11bit Studios به حالت انتشار درآمده است؛ این استودیو در گذشته تجربه‌ی تولید اثری مثل SACRALITH : The Archer`s Tale را در کارنامه‌ی خود دارد، به‌همین خاطر طبیعی به‌نظر می‌آمد که به‌سراغ خلق چنین اثری برود که در حال‌حاضر می‌بایست آن را در کنار یک‌دیگر مورد بررسی قرار دهیم. بازی شما را به فضا و کانسپتیوهای ترسناک، روانشناختی و مذهبی تاریکی می‌برد که به‌همین راحتی در آثار مرتبط با بازی‌های ویدیویی در دسترس نمی‌باشند و بیشتر می‌توانید آن‌ها را در سمت‌وسوی کتاب‌ها و قلم‌های تاریک بخوانید و متصورشان شوید. این فضا و تخیل روحانی تاریک Indika باعث می‌شود که بیشتر از هرچیز دیگری علاقه‌مند به‌تجربه‌ی آن شویم که حداقل این مورد برای من صادق شد و به‌تجربه کردن اثر مورد نظر بدل شد.

بررسی بازی Red Dead Redemption ۲ | شاهکارترین وسترن

بازی مرورنامه‌ای از زندگی راهبه‌ای به‌نام ایندیکا است و سعی می‌کند با روش‌های خلاقانه‌ای قصه‌ی این شخصیت را روایت کرده و به‌تصویر بکشد. ایندیکا مشغول یک مراسم مذهبی در صومعه‌ای که واقع در کشور روسیه است می‌باشد، این شخصیت برای چند لحظه دچار فشارهای روانی و پرخاشگری ذهنی می‌شود که این فشارها باعث می‌شوند که برنامه و رویداد مدنظر ایندیکا بهم بریزد و این را به ما برساند که ایندیکا از گذشته تا به‌حال بارها دچار این رفتارهای پرخاشگرانه شده است. در همین حین نیز متوجه می‌شویم که افراد صومعه آنچنان از این راهبه‌ی جوان خوش‌شان نمی‌آید و به آن با دید نفرت‌انگیزی می‌نگرند. همانطور که اشاره کردم، در اوایل داستان پروتاگونیست بازی مشغول کارها و وظیفه‌های روزمره‌اش است که به یک‌باره چالش‌های آن برای ما تعریف می‌شود.

نقد و بررسی بازی indika - بررسی داستان و بازی ایندیکا

این چالش‌ها بُعد دیگری از ایندیکا «راهبه‌ی جوان قصه» را به‌نمایش می‌گذارند و آن را به‌صورت پرسپکتیوی از صداهای نا خوشایند یا حتی بیماری مثل «اسکیزوفرنی» به‌تصویر می‌کشند که انگار، شخصیت اصلی بازی در حادثه‌ای اهریمنی گیر افتاده است و نمی‌تواند خود را نجات دهد. بازی در حین اینکه دوست‌دارد مشکل ایندیکا را برای ما تشریح کند، به مسائل دینی، اعتقادی و پیمانی نیز می‌پردازد و سوال‌هایی را مطرح می‌کند که فکر می‌کنم آنچنان برای پیروان مسیحیت خوش نیاید، گاهی این شکل سوالات نقادانه می‌شوند و گاهی نیز طنزپردازی‌های تاریک، ترسناک و خاکستری می‌گیرند و دین و سیاست‌هنرآمیز را تلفیق می‌کنند که به‌خودی‌خود جذاب به‌نظر می‌آیند. تجربه و شنیدن این‌چنین مسائل تفکرآمیز با «آگاهی» صحیح در عین اشتباه بودن، پارادوکسی از درست بودن را هم به ما می‌رسانند اما در حل‌المسائل‌شان می‌بایست نگاه‌مان را سرگرمی‌آمیز کنیم نه اهریمنی‌وار چرا که هر دو عنصرمان را فعال کرده و اگر آگاهی نداشته باشیم احتمالا از طنزهای تاریک بازی خسته شویم.

ایندیکا ما را در شرایط تعلیق می‌گذارد، شرایطی شیطانی و در عین حال روحانی

نقد و بررسی بازی indika - بررسی داستان و بازی ایندیکا

به‌جز ایندیکا ما با شخصیت دیگری نیز روبرو خواهیم شد که با نام «ایلیا» در بازی شناخته می‌شود و زمانی‌که پروتاگونیست بازی قصد نامه‌رسانی دارد، وارد جریان اثر می‌شود. ایلیا در کلیت ماجرا یک سرباز محسوب می‌شود که این سرباز پنهان، از موقعیت و وظیفه‌هایش فرار کرده است. اولین لحظاتی که با بطن‌های شخصیتی «ایندیکا» و «ایلیا» آشنا شدم این انتظار را داشتم که بازی این دو کرکتر را همانند دو خواهر سریال آرکین که در نقطه مقابل یک‌دیگر بودند،‌ به‌تقابل هم برساند و از نقطه‌های مخالف‌شان به نحواحسن استفاده کند اما این اتفاق نمیفتد و کار به‌شکل دیگری تعریف می‌شود؛ به چه شکل؟ بگذارید برایتان شرح دهم. در بسیاری از آثار سینما و تلویزیون دیده‌اید که دو شخصیت، در ظاهر بسیار دوست و رفیق هستند اما به‌یک‌باره دشمن یک‌دیگر می‌شوند؟ طبیعتا ده‌ها یا شاید هم صدها بار با این موضوع روبرو شده‌اید اما بازی ایندیکا از این تکرار محتوا دوری کرده است و به‌جایش، هر دو شخصیت ایندیکا و ایلیا را به یک «نقطه‌ی روشن و مساوی» می‌رساند به‌جای آنکه این نقطه را به دو نقطه‌ی متفاوت تبدیل کند.

بررسی بازی Dread Delusion |‌ کلاسیک و قابل‌قبول

شاید باورتان نشود، بار دوم است که پای تجربه‌ی بازی Senua’s Saga: Hellblade II نشسته‌ام و بعد از تجربه‌ی بازی Indika واقعا به این موضوع رسیده‌ام که استودیو Odd Meter حسابی از روی این فرنچایز الگوبرداری کرده و الهام‌های متعددی را داشته است و رابطه‌ی بین تناقض و تطابق را همانند هل‌بلید به‌نمایش می‌گذارد. یکی از موارد اصلی که من را یاد Senua’s Saga: Hellblade II انداخت همان بیماری «اسکیزوفرنی» بود که بارها و بارها در ذهن سنوئا شکل می‌گرفت و صداهای مختلفی را خلق می‌کرد، صداهایی که هم سنوئا را اذیت می‌کردند و هم در بعضی مواقع، به راهنمایی او می‌پرداختند. در بازی Indika شکل دیگری از این بیماری روانی تصور شده است با این شباهت که افراد صومعه نیز آن را همانند دشمنان سنوئا شیطانی می‌دانستند و ایندیکا را به‌شدت تحت فشارهای روانی می‌گذاشتند،‌ فشارهایی که هربار باعث می‌شدند وضعیت روانی پروتاگونیست بازی در قصه، بدتر و بدتر شود.

نقد و بررسی بازی indika - بررسی داستان و بازی ایندیکا

شاید باورتان نشود اما تا بدین لحظه ایندیکا یکی از جالب‌ترین تجربه‌های امسال من به‌حساب می‌آید که به‌خاطر نگاه خلاقانه‌ی سازندگانش رقم خورده است، نگاهی که باعث خلق پیچیدگی‌های مختلف داستانی شده و به مفاهیم مذهبی-مسیحی با یک صورت‌مسئله‌ی متفاوت می‌پردازد. در اکثر مواقع آثاری که به سراغ اتفاقات و داستان‌های مذهبی می‌روند در آخر شکست خورده و با محتواهای تکراری و غیر جذاب روبرو می‌شوند اما Indika از این باور جدا شده و روایت اختصاصی خودش را تعریف می‌کند که همین موضوع باعث فاصله گرفتن اثر از کلیشه‌سازی می‌شود؛ کلیشه نداشتن قصه به‌خوبی می‌تواند طنزهای سیاه و تلخ را در کنار اتفاقات هیجان‌انگیز و بیماری‌های روانی بگذارد و آن‌ها را به مفاهیم مختلف مذهبی بچسباند و نگاهی تعلق‌آمیز را به خاطرات‌مان پیوند دهد. ایندیکا و ایلیا با همین نگاه تعلق‌آمیز به دو شخصیتی تبدیل می‌شوند که در کم‌تر اثری در این روزهای صنعت بازی‌های ویدیویی دیده می‌شوند. در کل بخواهم بگویم بازی به‌شدت می‌تواند تعادل مثبتی را در نگرش و تناقض حفظ کرده و آن را ادامه دهد.

بررسی بازی Elden Ring | فانتزی‌ترین سولزلایک

ایندیکا فقط داستان نیست، گیم‌پلی هم دارد

نقد و بررسی بازی indika - بررسی داستان و بازی ایندیکا

گیم‌پلی بازی از مکانیک‌های جالبی بهره می‌برد که این مکانیک‌ها با پازل‌های مختلفی ترکیب می‌شوند و چالش‌های سبک‌آمیز Indika را به‌تصویر و تجربه می‌رسانند. شاید بهتر است بگویم پازل‌ها اصلی‌ترین نقش‌آفرینی ایندیکا در گیم‌پلی بازی محسوب می‌شوند که معماهای میدانی را رقم می‌زنند، معماهایی که شکل الهام‌بخش به خود دارند و سعی می‌کنند سیستم‌سازی‌شان را به ژانرها و زیر ژانرهای پلتفرمر نزدیک کنند. این را به‌خاطر بسپارید که بازی Indika پلتفرمر نیست اما «پلتفرمر» خوبی است، درواقع تناقض و تطابق در ساختار و طراحی بازی نیز لحاظ شده و شما در بعضی مواقع حادثه‌های سکوبازی و جابه‌جایی‌های مختلفی را تجربه خواهید کرد و به این حرف بنده در رابطه با ساختار محصولی، خواهید رسید.

بگذارید حین اینکه در مورد پازل‌ها صحبت می‌کنم از ویژگی دیگری نیز پرده‌برداری نمایم. یکی از صداهای ذهنی پروتاگونیست بازی «به‌شدت خشمگین کننده» است و می‌تواند ذهن و دنیای ایندیکا را برهم بریزد و شما را وادار به دعا کردن کند تا دنیای‌تان دوباره به‌شکل سابق برگردد که این عملکرد، حالت سوئیچ‌وارانه‌ای به خود دارد و تلفیقی به‌نظر می‌رسد اما نمی‌تواند آنطور که باید و شاید در مکانیزم‌های گیم‌پلی بازی Indika تاثیرگذار باشد و به یک عنصر معمولی و گاها منفی تبدیل می‌شود. بیایید دوباره به بحث قبلی‌مان بپردازیم. پازل‌های بازی آنچنان سخت نیستند و از آن دسته الگورتیم‌هایی به‌حساب می‌آیند که هوشمندانه طراحی شده‌اند و اکثر مخاطبین حوزه بازی‌های ویدیویی، آن‌ها را به‌راحتی آب خوردن می‌توانند حل نمایند و به مسئله‌ای دیگری بپردازند؛ شاید این مسئله برای آن دسته‌بندی خاص که تشنه‌ی پازل‌های به‌شدت سخت هستند خوش نیاید.

نقد سریال Dark | فرو رفتن در تاریک‌ترین نقاط ذهن

بازی Indika فقط در داستان‌سرایی و گیم‌پلی معمولی و قابل قبولش خلاصه نمی‌شود بلکه از سیستم ارتقاء کرکتر نیز استفاده می‌کند که شما می‌بایست با کسب امتیازهای مختلف از این سیستم استفاده کرده و با بهره‌وری از آن‌ها، مهارت‌های ایندیکا را ارتقاء دهید. شاید برایتان جالب باشد که بگویم «ای‌کاش این سیستم ارتقامحور» در بازی وجود نداشت چرا که هیچ‌تاثیر خاصی بر روی گیم‌پلی و روایت قصه‌ی بازی ندارند و صرفا عملیات‌های ظاهری هستند که سازندگان در زمان‌های تلف‌شان پای طراحی آن‌ها نشسته‌اند. یکی از نوآوری‌های جالب و جذاب استودیو بازی‌سازی Odd Meter در ساخت Indika این بوده است که در برخی از مراحل، مستقل بودن خودش را با گرافیک‌های دوبعدی، پیکسل‌آرتی و خلاقانه به‌نمایش می‌گذارد و در زمان‌های سه‌بعدی بازی نیز به‌خوبی قدرت هنری خود را به‌رخ رقبایش می‌کشاند، چرا گفتم هنری؟ چون بازی از لحاظ گرافیکی و فنی در سطح مناسبی قرار ندارد و در بعضی مواقع نیز شاهد افت فریم‌های شدیدی بودم که دل‌سردم می‌کردند اما در کلیت ماجرا، نوع روایت بازی با ترکیب‌های سرگرمی‌محور تجربه‌ی جدیدی را برای من رقم زدند.

در کلام آخر بگویم که انتظار نمی‌رود که شرکت‌های مستقل بازی‌سازی و تازه‌کار از موسیقی‌های بسیار سنگین، پویا و ساختارمحور استفاده کنند به‌همین خاطر می‌توانم، بازی Indika را از لحاظ موسیقی و صداگذاری در جایگاهی به‌نسبت قابل‌قبول بنشانم. بازی در کلیت ماجرا به روایتی متفاوت می‌پردازد که قرار است ما را به‌سفری ماجراجویانه ببرد؛ سفری که ترکیب شده از عنصرهای روانشناختی، روان‌محور و مذهبی است که ترکیب آن‌ها، دیدگاه‌های فلسفی و هنری مختلفی را برایمان تعریف می‌کنند و به چشمان‌مان می‌بخشند. اگر حوصله‌ی بازی‌های سردردآور و تاریک را ندارید به‌هیچ عنوان سراغ بازی Indika نروید اما اگر به یک اثر متفاوت نیاز دارید که ذهن‌تان را درگیر خود کند، ایندیکا می‌تواند تجربه‌ی جالبی برای شما باشد.

Loading