بازی Tales of Kenzera: ZAU تلاش میکند که یک محتوای منحصربهفرد را در اختیار کاربرانش بگذارد اما در این مسیر شکست میخورد و صرفا به حفظ اتمسفرش میپردازد. با بررسی بازی Tales of Kenzera: ZAU همراه مجله بازار باشید.
پدر، شخصی بیادعا و مهربان که در تمام مراحل زندگیاش بهفداکاریهای نامحدودی میپردازد که از دل این فداکاریها، دردها و رنجهای مختلفی به ارمغان میآیند؛ پدرها احساس نمیشوند، درواقع شاید «پدرها» تنهاترین موجودات این کره خاکی باشند که کسی دلش بهحال آنها نمیسوزد، چرا؟ چون همیشه لبخند و اخم ترکیبی خود را بر چهرهشان آویختهاند و قدرت خودشان را از بین نبردهاند، بههمین خاطر کسی نمیگوید «پدر دوستت دارم یا پدرجان، چرا حالت بد است؟» چون کسی نمیداند که پدرهاهم درد میکشند، بهخاطر همین است که میگویند ظاهر پدرها «شکستناپذیر» است اما در باطن، «دردهای زیادی دارند که نشان نمیدهند.» پدر موجودی عجیب و الهی است که قدرتش را از روح بزرگش میگیرد و تحملش را از جسم سختکوشش. داستان بازی Tales of Kenzera: ZAU هم دقیقا در رابطه با همین ماجرا روایت میشود.
بازی Tales of Kenzera: ZAU جدیدترین اثر از استودیو بازیسازی Surgent محسوب میشود که توسط الکترونیک آرتز و با برچسب EA Originals منتشر شده است. همانطور که اشاره کردم، این بازی سعی دارد شیوهی تاریک از دست دادن را بهجلوهی دیگری بیان کند و بهتصویر بکشد. اگر یادتان بیاید بازی در سال ۲۰۲۳ و در رویداد بینالمللی گیم آواردز ۲۰۲۳ معرفی شد و توانست با موج نسبتا مناسبی از «انتظار» روبرو شود. داستان بازی توسط پسری روایت میشود که بهتازگی پدر خود را از دست داده و در این مسیر تلاش میکند تا با این مسئلهی دردناک کنار بیاید و پذیرشش کند.
اگر بگویم کارگردان بازی کیست، شاید کمی تعجب کنید؛ کارگردان بازی Tales of Kenzera: ZAU آقای ابوبکر سلیم است که او را با صداپیشگی نقش Bayek در بازی Assassin’s Creed Origins میشناسیم. شاید جالب باشد که بدانید Tales of Kenzera اولین کار حرفهای آقای ابوبکر سلیم بهحساب میآید. اگر بخواهیم منطقی نگاه کنیم، هدف داستان در کلیت ماجرا جذاب و ایدئولوژیک است و با چسب EA Originals نیز کاملتر میشود چرا که EA Originals در این سالها نشان داده است که چگونه میتواند موفقیتهای مثبتی را پوشش دهد اما اینجا یک مسئله وجود دارد؛ سازندگان در استودیو Surgent سعی کردند که دموی بازی را طوری عرضه کنند که مخاطبانش را بهوجد آورده و آنها را به سمت «خرید نسخهی اصلی» بکشانند اما ایکاش الکترونیک آرتز به همان نسخهی دمو اتکا میکرد و یا حداقل خروجی همکاریاش با Surgent را کنترل مینمود.
داستان بازی Tales of Kenzera: ZAU در کلیت ماجرا جذابیت و ایدئولوژی دارد اما کلیشهای است
اینکه بازی ZAU سعی میکند داستان پسری درد دیده را روایت کرده و آن را به پذیرش کردن «مرگ عزیزان» وصل نماید و آموزشی برخورد کند، در کلیت ماجرا جذاب است اما دارای کلیشههای داستانسرایی و روایتمحوری است. نام پسر قصه، Zuberi است که بواسطهی دریافت یک دفترچه از طریق و طرف مادرش، با نوشتههای پدرش روبرو میشود که در آخرین روزهای زندگیاش به نگارش آنها پرداخته است و پدر Zuberi، در آن دفترچه داستانی را روایت میکند که به موضوع «از دست دادن» و «ترس از دست دادن» و «پذیرش» کردن میپردازد. داستان نوشته شدهی پدر Zuberi، شخصیتی بهنام ZAU دارد که در نقش همان پسرک بازی میکند و آن را بهدنیای واقعی تداعی مینماید.
داستان بازی کمی سعی میکند از آثار مختلفی همانند Senua’s Saga: Hellblade II الهام بگیرد و به سوی افسانهها برود اما اینبار افسانهها کمی جلوهی «آفریقایی دارند» چرا که ZAU اهل یکی از مناطق و قبلیههای آفریقا است که او نیز همانند Zuberi پدرش را از دست داده است؛ بههمین خاطر سعی میکند با استفاده از خداوندگار مرگ یعنی Kalunga، روح سهفرد بزرگ را آزاد کند و پدرش را بازپس بگیرد و روح دوبارهای به او بدهد و آزادش کند. ما در نقش ZAU قرار است هر دو کرکتر ZAU و Zuberi را بهپذیرش کردن «مرگ عزیزان» برسانیم.
همانطور که باز هم اشاره کردم، داستان بازی آنچنان نگاه جدیدی ندارد اما وقتی با نگرش ابوبکر سلیم ترکیب میشود و جهان و خاطرات پس از مرگ را روایت میکند، کمی بهتر عمل میکند و بازیکنان را بیشتر از پیش همراه خود میبرد اما خلاصه بخواهم بگویم، داستان بازی Tales of Kenzera: ZAU آنطور که انتظار میداشتم نبود و نتوانست من را صددرصد جذب خود کند. فرهنگ فولکلور آفریقا هم در حد خود جالب ظاهر می شود و به اساطیر فانتزی متفاوتی هم میپردازد که در نگاه اول خلاقانه بهنظر میآیند. با اینکه روایت بازی مستمر است اما پایانبندی آنچنان قابل حدس است که کششی برای ادامه دادن ایجاد نمیشود.
موسیقی و هویت بصری الهامبخش هستند
احتمالا جالب باشد که بدانید موسیقی بازی Tales of Kenzera: ZAU توسط Nainita Desai که یک آهنگساز انگلیسی است ساخته شده است که در سابقهی کاریاش آثار مختلف و محبوبی همچون Immortality، Death Machine و Telling Lies وجود دارند. خانوم Nainita Desai بریتانیایی از فاز موسیقی ارکسترال برای این محصول بهرهوری کرده است که همین موضوع باعث اتصال بین صدا و بازی شده است. چندین آهنگساز نیز بهعنوان سولیست با ارکستر موزیک، همکاری داشتهاند که همین امر موجب احساسات بیشتری در شخصیت اصلی شده است و ارتباط بهتری را بین بازی و مخاطب برقرار مینمایند. یکی از نکات مثبت بازی نیز همین موسیقی و ارتباطاتش با ZAU است، برای مثال؛ وقتی که ZAU با یک مشکل روبرو میشود موسیقی بازی بهخوبی میتواند آن حس و حال را به ما ارائه دهد. ابوبکر سلیم بهجز کارگردانی، در نقش ZAU وظیفهی صداپیشگی نیز داشته است که در این امر بهنظرم بهخوبی کار را همچون صداگذاریها و صداپیشگیهای دیگر درآورده است.
بازی Tales of Kenzera: ZAU هم از نظر بصری و هم گرافیک هنری، تقریبا مثبت بوده است و از لحاظ فنی نیز بهبهترین شکل ممکن طراحی و اجرا شده است. شخصا در طول تجربهی Tales of Kenzera: ZAU با افت فریم خاصی روبرو نشدم، بهخصوص زمانیکه حرف از یک اثر پلتفرمینگ میشود، فریمها الگوهای زیادی میگیرند و اهمیتشان چندبرابر میشود چرا که همهچیز در «ثانیه و سریع» اتفاق میفتد و کند شدن تصویر میتواند به تجربهی کاربران آسیب جدی وارد نماید اما اجرای ZAU در بخش هویت بصری، هویت هنری و هویت فنی، تحسینبرانگیز است. محیطهای بازی هرکدام رنگوبوی خاص خودشان را دارند و از جزئیات بالایی هم بهره میبرند که همین امر موجب میشود که شما به هیچ عنوان با خستگی یا زدگی روبرو نشوید و آن درصد احتمالات «ادامه ندادن» را که در بالا به آن اشاره داشتم را کاور کند.
گیمپلی بازی Tales of Kenzera: ZAU مشکلاتی دارد که تا حدودی این مشکلات باعث میشوند که ZAU آنطور که باید و شاید نتواند در نقش و سبک مترویدوینیا نقشآفرینی کند. درست است که گفتم تنوع محیطی اثر بالا است اما جهان بازی کوچک است و این موضوع زمانیکه با گیمپلی ترکیب میشود، بهخوبی دیده خواهد شد. Tales of Kenzera: ZAU از بایومهای متعددی تشکیل شده است اما شما بهعنوان بازیکن برای انجام کارهایتان نیازی ندارید که مستمراً به محیطهای قبلی برگردید و این مورد به جز جمعآوری چند آیتم کوچک و بیهوده، چیز دیگری ندارد و باعث نمیشود که «رفت و برگشت» جذابی داشته باشید.
چکپوینتهای بازی نیز در مکانهای اشتباهی جایگذاری شدهاند که در طول تجربهتان احتمالا اذیتتان خواهند کرد. تقریبا هر محیط ویژگی اختصاصی دارد که آن را به ZAU عطا میکند که با استفاده از این ویژگیها میتوانید راحتتر باسها و باسفایتهای بازی را شکست دهید و ارتباط خودتان را با «پلتفرینگ بازی» حفظ کنید اما در هر صورت آنچنان از اهمیت خاصی برخوردار نیستند و یا بهتر بگویم، تاثیر بسزایی ندارند که بخواهیم در رابطه با آن دو پاراگراف دیگر صحبت کنیم. دو ماسک هم در مبارزاتتان دارید که میتوانید از آنها در مبارزات دور و نزدیکتان بهرهوری نمایید که به ترتیب، «ماسک ماه» برای مبارزات دور و «ماسک خورشید» برای مبارزات نزدیک طراحی شدهاند.
در کلام آخر باید بگویم که بازی Tales of Kenzera: ZAU به کارگردانی ابوبکر سلیم سعی داشته است که نظریههای متفاوتی را بررسی کرده و جلوهی دیگری از «مرگ عزیزان» را بهتصویر بکشد و پذیرش آن را به مخاطبین برساند اما آنطور که انتظار داشتم ZAU نمیتواند ظاهر شود و بیشتر بهعنوان یک اثر «کلیشهای در خاطرات من پیوست شده است.» طبیعی است که اولین ساختهی ابوبکر سلیم نتواند بهخوبی عمل کند اما آنچنان هم سخیف نیست که بخواهیم بهکل قیدش را بزنیم؛ به همین خاطر باید بگویم که بازی Tales of Kenzera: ZAU را در لیست بازیهای «متوسط» مجله بازار قرار میدهم.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
گرافیک فنی و هنری چشمنواز | کلیشهای شدن داستان و روایت بازی |
موسیقی و صداگذاریهای جذاب | بالانس نبودن گیمپلی در مواقع مختلف |
گیمپلی پلتفرمینگ بهنسبت مثبت | جهان کوچک و گاها غیرقابل ارتباط |
تنوع محیطها و رنگبندیهای بازی | طراحی اشتباه ساختار مترویدوینیا |
شخصیتپردازی متوسط | Checkpointها بهخوبی عمل نمیکنند |
قابل حدس بودن پایانبندی |
نظرات