سریال Reservation Dogs یک کمدی – درام نوجوانانه است که ماجراهای چهار نوجوان بومی آمریکایی در اوکلاهاما را دنبال می‌کند. این چهار نفر، با انجام کارهای خلاف و درگیری با گروه رقیبشان، تلاش می‌کنند تا از طریق دزدی و جمع‌آوری پول کافی، از محل زندگی‌شان فرار کرده و به کالیفرنیا و لس‌آنجلس مهاجرت کنند. این سریال به بررسی مشکلات و چالش‌های بومیان آمریکا در ایالت اوکلاهاما می‌پردازد و درعین‌حال، با ارجاع به فرهنگ عامه و تاریخ آمریکا، نوع دیگری از روایت رؤیای آمریکایی را ارائه می‌دهد.

دفارو وون – ا – تای، دوری جیکوبز، پائولینا الکسیس، لین فاکتور، زان مک‌کلارنون، تامارا پودمسکی، گری فارمر، کرک فاکس، متی کاردارپل، بابی لی، میکن بلیر، لورا اسپنسر، ریچارد ری وایتمن و بیل بور از جمله بازیگرانی هستند که در این سریال به ایفای نقش پرداخته‌اند. استرلین هرجو و تایکا وایتیتی خالقان این سریال هستند. وایتیتی در نگارش فیلمنامه قسمت اول سریال نیز با هرجو همکاری کرده است. البته، در ابتدا قرار بود وایتیتی قسمت اول را نیز کارگردانی کند، اما به دلیل شیوع ویروس کرونا و تداخل در برنامه‌های او، از این وظیفه کناره‌گیری کرد.

این سریال توسط شبکه FX در اوکلاهاما تولید شده و مراحل ساخت آن نیز در دوران همه‌گیری ویروس کرونا صورت‌گرفته است.

سریال سگدونی به طور گسترده‌ای به فرهنگ عامه و ریشه‌های بومیان آمریکا و جایگاه کنونی آن‌ها می‌پردازد. اگرچه برخی از ارجاعات سریال ممکن است برای بینندگان غیرآمریکایی چندان آشنا نباشد، اما سریال تلاش کرده تا موضوعاتی را مطرح کند که جذابیت جهانی داشته باشد و بینندگان را به کنجکاوی بیشتری وادارد.

یکی از اهداف سریال به‌تصویرکشیدن فرهنگ بومیان و نشان‌دادن کم‌رنگ‌شدن تدریجی این فرهنگ و سنت‌ها است، چرا که آن‌ها به‌تدریج تحت‌تأثیر فرهنگ‌های دیگر قرار می‌گیرند. دراین‌بین، یک روح سرخ‌پوستی نیز در داستان حضور دارد که برخلاف قهرمانان معمول، یک روح شکست‌خورده است که بدون شرکت در هیچ جنگی کشته شده است.

 

بیر اسملهیل در سریال Reservation Dogs

اگرچه بخش عمده‌ای از سریال به درام و مشکلات روزمره چهار نوجوان اختصاص دارد، اما جنبه کمدی آن نیز بسیار قوی است. شوخی‌ها به‌صورت ظریف و دقیق در طول هر قسمت ارائه می‌شوند. شخصیت‌های مکملی نظیر روح سرخ‌پوست، دایی ناتنی الورا، و حتی پلیس و تنها دکتر شهر به بخش کمدی سریال جان بخشیده‌اند و می‌توان گفت که کمدی سریال بیشتر بر دوش این شخصیت‌ها استوار است. این شوخی‌ها تنوع زیادی دارند و از مسائل فرهنگی و سنتی تا مشکلات نوجوانان سرخ‌پوست را در برمی‌گیرند.

سگ‌های رزرو باوجوداینکه یک سریال کاملاً کمدی نیست و گاهی بخش درام بر کمدی غالب می‌شود، اما کمدی آن متفاوت از دیگر آثار تایکا وایتیتی است و به‌نوعی اثری خاص و متمایز محسوب می‌شود. اگرچه از بازیگران بسیار شناخته‌شده‌ای استفاده نشده است، اما بازیگران ناشناخته سریال در سه قسمت اول عملکردی درخشان دارند و به‌خوبی در داستان جای گرفته‌اند.

نگاهی به فصل دوم سریال Reservation Dogs

فصل اول سریال سگ‌های ولگرد با تصمیم الورا برای ترک دوستانش و سفر به کالیفرنیا همراه جکی به پایان رسید. فصل دوم با بررسی پیامدهای این تصمیم آغاز می‌شود، جایی که الورا و جکی در طول سفر با مشکلات متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درحالی‌که بیر، ویلی جک و چیز سعی می‌کنند با غیاب الورا کنار بیایند. اگرچه انتظار می‌رفت فصل دوم دنیای سریال را گسترش دهد و ماجراهای جدیدی را به تصویر بکشد، اما سریال دوباره به مسیر اصلی و حال و هوای فصل اول بازمی‌گردد که شاید برای برخی از مخاطبان ناامیدکننده باشد.

باتوجه‌به پایان فصل اول، بسیاری انتظار داشتند که فصل دوم بیشتر روی چالش‌های دو دختر در سفر به کالیفرنیا تمرکز کند، اما این داستان به‌سرعت در چند قسمت ابتدایی جمع‌بندی می‌شود. به‌جای ادامه این خط داستانی، سازندگان تصمیم گرفته‌اند تا عمق بیشتری به شخصیت‌ها بدهند و هر قسمت را به بررسی جنبه‌های مختلف زندگی یکی از آن‌ها اختصاص دهند. به‌عنوان‌مثال، یک قسمت به الورا و دیگری به اولین روز کاری بیر می‌پردازد.

سریال Reservation Dog

این تغییر در رویکرد به سریال اجازه می‌دهد تا شخصیت‌ها را بیشتر کاوش کند و تصمیمات و احساسات آن‌ها را بهتر به تصویر بکشد. این روش همچنین زمینه‌ساز موضوعات اصلی فصل دوم شده است. اگرچه سریال همچنان تمرکز خود را بر زندگی سرخ‌پوستان و بومیان آمریکا حفظ کرده و بسیاری از شوخی‌ها و اتفاقات به آداب‌ورسوم آن‌ها مربوط می‌شود، اما فصل دوم به موضوعاتی پرداخته که برای بینندگان غیربومی نیز قابل ارتباط باشد.

فصل دوم همچنان شامل مراسم‌ها و آیین‌های سرخ‌پوستی است و شوخی‌هایی با این تم را ارائه می‌دهد، اما این فصل در مقایسه با فصل اول بیشتر به موضوعات مشترک‌تری می‌پردازد که مخاطبان گسترده‌تری را جذب می‌کند. یکی از تم‌های محوری فصل دوم، بررسی ارزش دوستی و آزمون‌های آن است. پس از جدایی غیرمنتظره‌ای که فصل اول با آن به پایان رسید، فصل دوم بر اهمیت دوستی تمرکز می‌کند و روابط میان شخصیت‌ها را بادقت بیشتری مورد بررسی قرار می‌دهد.

نقد فصل پایانی سریال Reservation Dogs

اوایل فصل سوم و پایانی سریال “رزرویشن داگز” از شبکه FX/Hulu، بئر (با بازی دِفاروه وون – آ – تای) خودش را در حال نگاه‌کردن به آسمان پرستاره در کنار ماکسیموس (با بازی گراهام گرین) که یک نظریه‌پرداز توطئه است و موقتی او را تحت حمایت خود گرفته، می‌یابد. ماکسیموس به او می‌گوید: «برای مشاهده جهان باید پشت به آینده کنی و چشمانت را به گذشته بدوزی. رویدادهای کیهانی که مدت‌ها پیش رخ داده‌اند، هنوز هم ردپایی از آن‌ها را می‌بینیم. جهان می‌داند. همیشه می‌داند. ما فقط پژواک‌هایی از چیزهایی هستیم که قبلاً اتفاق افتاده‌اند.»

با این که ماکسیموس یک آدم عجیب‌وغریب است که زمانش را صرف پرورش بادمجان در انتظار بازدید موجودات فضایی می‌کند، اما سخنانش در آن لحظه حقیقتی را بیان می‌کنند. “رزرویشن داگز” همیشه به این موضوع پرداخته که چگونه تاریخ‌ها، چه شخصی و چه فرهنگی، به زمان حال و در نهایت به آینده بازتاب می‌یابند. اولین قسمت این سریال حول محور مرگ دوست گروه، دانیل که یک سال قبل رخ‌داده بود، می‌چرخد؛ غیبت او همان قدر محسوس است که حضورش زمانی بوده است. اما درحالی‌که جهان ممکن است بی‌نهایت باشد، سریال‌های تلویزیونی این‌گونه نیستند. در یک فصل پایانی عالی، “رزرویشن داگز” از فرصت استفاده می‌کند تا برخی نکات نهایی (برخی تأثیرگذار و برخی خنده‌دار) را پیش از خداحافظی با “رز داگز” در ورود به بزرگسالی، به بینندگان منتقل کند.

سریال Reservation Dog

قسمت آغازین فصل سوم از نظر استانداردهای “رزرویشن داگز” نسبتاً معمولی است، یعنی همچنان یک قسمت زیگزاگی است که توسط ویلیام نایف من (با بازی دالاس بلوتوث که این قسمت را نیز نوشته) روایت می‌شود؛ او روح راهنمای جنگجوی بی‌فایده و اغلب بی کمک بئر است. (وقتی بئر برای دریافت راهنمایی‌های مشخص التماس می‌کند، ویلیام شانه بالا می‌اندازد و می‌گوید: «منم دوست ندارم، اما باید به شورای ارواح گزارش بدهم.») ما “رز داگز” را دقیقاً در جایی پیدا می‌کنیم که در پایان فصل دوم رهایشان کردیم – در لس‌آنجلس، در تلاش برای یافتن قدم بعدی‌شان – قبل از اینکه تصمیم برایشان گرفته شود با ورود تینی (با بازی تامارا پودمسکی)، خاله‌ای که توسط والدین و سرپرستان بسیار عصبانی گروه به آنها سپرده شده تا آنها را به او کرد، اوکلاهاما بازگرداند.

چیز (با بازی لین فاکتور) و ویلی جک (با بازی پلینا الکسیس) که عموماً اجتماعی‌ترین اعضای گروه هستند، سوار اتوبوس می‌شوند و از بازگشت به خانه خوشحال هستند. الورا دانان (با بازی دیوری جیکوبز) نیز به آنها می‌پیوندد، زیرا او واقعاً انتخاب دیگری ندارد و به نظر نمی‌رسد که بداند جای دیگری که ترجیح بدهد کجا خواهد بود و بئر که از بازگشت به خانه بی‌میل بود، قصد دارد با آنها بیاید – اما سپس در آماریاو زمانی که ویلیام در حمام ظاهر می‌شود و پیشنهاد می‌کند که مسیر او جای دیگری است، از مسیر خارج می‌شود.

همان‌طور که همیشه، یکی از لذت‌های اصلی “رزرویشن داگز” در غیرقابل‌پیش‌بینی بودن آن نهفته است. اگرچه درام – کمدی استرلین هارجو صدای ثابتی دارد و تم‌ها و داستان‌هایی که در طول سریال تکرار می‌شوند، لحن و دیدگاه آن می‌تواند از هفته‌ای به هفته دیگر به طرز چشمگیری متفاوت باشد. من لزوماً پیش‌بینی نمی‌کردم که قسمت دوم با بازدید از دنیای ارواح آغاز شود – که در اینجا به‌عنوان دشت‌های نمکی اوکلاهاما نشان داده می‌شود، جایی که کارگردان تباه رز چاوز واقعاً آنها را به‌گونه‌ای نشان می‌دهد که در خالی بودن، وسعت و سفیدی‌شان دیگر جهانی به نظر می‌رسند – اما این دقیقاً نوع مفاهیم هنری و جادویی است که این سریال در به زندگی آوردنش ماهر است. starkness (خشونت) پیش از گناه آن بعدها با اقامت بئر در کابین ماکسیموس که به‌قدری دور و جدا شده است که می‌توانست چیزی از یک درام پسا – آخرالزمانی باشد، در تضاد قرار می‌گیرد.

Loading