انیمه Frieren: Beyond Journey’s End را زمانی که به اتمام رساندم، حس کردم در دنیای آن زندانی شدم، هر لحظه برایم ارزشمند شده بود و زمان، سرعت پیمودنش را از دست داده بود. شاید انیمه Soso no Furiren (ژاپنی) حداقل برای من بیشتر از چند صفحهی مانگا ظاهر شد که حال به تماشای انیمهاش نشسته بودم اما راستش را بخواهید کسان زیادی را هم پیدا کردم که همانند بنده بودند؛ پس این شد که برآمدم تا نقد و بررسی انیمه Frieren: Beyond Journey’s End را بنویسم، اینطور شاید توانسته باشم دِینم را به این داستان ادا کرده باشم پس در ادامه همراه مجله بازار باشید.
انیمه Frieren: Beyond Journey’s End که یکی از برجستهترین آثار سال انتشارش تلقی میشود شاید در نگاه اول، بهنظر برسد که چیز زیادی برای ارائه نداشته باشد اما دقیقا بر خلاف تصور، انیمهی Frieren میتواند یک جهان زیبا خلق کند و پربار ظاهر شود. بهراستی که اگر فسلفه را دوست دارید یا هنرهای پرسشگر را دنبال میکنید، شاید این انیمه هم برای شما یک بهشت باشد چون اثری است که مرزهای ژانر فانتزی را جابهجا کرده و استاندارد جدیدی برای داستان سُرایی احساسی و فلسفی در انیمههای شونن تعریف میکند و در انتها میتواند ارزشهای جدیدی را هم برای شما بسازد.
Frieren: Beyond Journey’s End | زمان، انسانیت و جاودانگی
داستان انیمهی Frieren: Beyond Journey’s End در جهانی فانتزی رقم میخورد که گروهی از قهرمانان، متشکل از Frieren (جادوگر الف)، Himmel (قهرمان انسان)، Heiter (کشیش انسان) و Eisen (جنگجوی دورف) پس ازیک ماجراجویی دهساله، پادشاه شیطان را شکست میدهند و صلح را به جهان بازمیگردانند. پس از این پیروزی، هر کدام راهی را در پیش گرفته و گروه از هم جدا میشود. فریرن هم که به دلیل طبیعت الفگونهاش عمری نزدیک به جاودانگی دارد، به سفری انفرادی میرود تا به جمعآوری جادوهای جدید بپردازد اما پنجاه سال بعد، هنگامی که فریرن با مرگ هیمل و پیری دوستانش مواجه میشود، متوجه میشود که درک متفاوتی از زمان و روابط انسانی دارد. این لحظهی تامل برای فریرن، او را به سفری جدید سوق میدهد تا معنای زندگی، دوستی و ارزش لحظات زودگذر را کشف کند. در این مسیر، فرن (Fern) که دختری یتیم و شاگرد هایتر است، به همراه استارک (Stark) شاگرد ایزن، به او میپیوندند.
روایت انیمه Frieren بهگونهای است که به جای تمرکز بر نبردهای حماسی یا پیچشهای داستانی پرهیجان، روی لحظات روزمره، تاملات فلسفی و رشد تدریجی شخصیتها تمرکز دارد. استفاده از فلشبکها برای نمایش گذشتهی گروه قهرمانان، نهتنها عمق احساسی داستان را تقویت میکند بلکه حس نوستالژی و پشیمانی را بهخوبی به مخاطب منتقل میکند. ساختار اپیزودیک نیمهی اول که به ماجراهای کوچک در طول سفر فریرن میپردازد، بهتدریج جای خود را به آرکهای منسجمتر مانند امتحان جادوگری میدهد که تعادل بهتری بین اکشن، طنز و درام ایجاد میکند.
ریتم آرام نیمهی اول ممکن است برای برخی مخاطبان، بهویژه آنهایی که به انیمههای پرسرعت مانند Demon Slayer یا Attack on Titan علاقه دارند، چالشبرانگیز باشد. برخی اپیزودهای ابتدایی مانند ماجراهای فرعی در روستاها، گاهی حس پراکندگی به داستان میدهند و به اندازهی خط اصلی تاثیر گذار نیستند اما از قسمت ۱۶ به بعد، با ورود به آرک امتحان جادوگری، داستان شتاب بیشتری میگیرد و با معرفی شخصیتهای جدید و چالشهای پیچیدهتر، مخاطب را کاملا درگیر روایت خود میکند.
قلب تپندهی انیمه Frieren
یکی از بزرگترین نقاط قوت انیمه Frieren، شخصیتپردازی عمیق و ظریف آن است. فریرن، بهعنوان پروتاگونیست، شخصیتی غیرمعمول و چندلایه دارد. او در ابتدا سرد، منطقی و بیتفاوت به نظر میرسد اما به تدریج و از طریق تعاملاتش با فرن و استارک، جنبههای انسانیتری از او آشکار میشود. رشد شخصیتی فریرن، از یک الف بیاعتنا به زمان تبدیل میشود به کسی که ارزش روابط انسانی را درک میکند. این روند بهقدری طبیعی و تدریجی است که هر تغییر کوچک در رفتارش مانند لبخندهای گاهبهگاه یا لحظات پشیمانی، تاثیر عمیقی بر مخاطب میگذارد.
فرن با جدیت و حس مسئولیتپذیریاش بهعنوان یک فویل (Foil: فویل معمولا به طور چشمگیری با شخصیتی خاص متفاوت است یا مقایسهای افراطی است که برای تضاد تفاوت بین دو چیز یا فرد انجام می شود) عالی برای فریرن عمل میکند. او نهتنها شاگرد فریرن، بلکه گاهی معلم او در درک احساسات انسانی است. استارک با معصومیت و طنز طبیعیاش به گروه پویایی و گرما میبخشد. دینامیک این سهنفر که ترکیبی از رابطهی والد-فرزندی است، دوستی و طنز روزمره را به تصویر میکشد؛ تصویری که حس یک خانوادهی غیرمعمول را منتقل میکند و لحظات احساسی و کمدی داستان را بهخوبی متعادل میسازد.
شخصیتهای فرعی مانند هیمل و هایتر، با وجود حضور محدودشان در زمان حال، از طریق فلشبکها عمق قابل توجهی پیدا میکنند. هیمل با عشق ناگفتهاش به فریرن و انتخابهای فداکارانهاش، یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای داستان است. این شخصیت پردازی در همه نقاط انیمه دیده نمیشود و بعضی از شخصیتهای فرعی در آرکهای بعدی، مانند رقبای امتحان جادوگری، بهاندازهی کافی توسعه پیدا نمیکنند و بیشتر بهعنوان ابزار داستانی برای پیشبرد داستان عمل میکنند. این تفاوت صرفا بدلیل مقایسه با شخصیتپردازی قوی گروه اصلی، گاهی به چشم میآید ولی نکته قابل توجه این است که رسالت اثر با این ضعف نسبی هم به خوبی منتقل میشود.
آرت انیمه Frieren، وهم انگیز و جذاب
از نظر بصری انیمه Frieren یک شاهکار است. استودیو Madhouse با طراحیهای پرجزئیات و کارگردانی دقیق، دنیایی زنده و نفسگیر خلق کرده است. مناظر طبیعی از جنگلهای سرسبز تا خرابههای باستانی با رنگهای غنی و توجه به جزئیترین موارد، حس غوطهوری کامل در دنیای فانتزی را به مخاطب میدهند. افکتهای جادویی هرچند ساده هستند اما خلاقانه و متناسب با شخصیتها طراحی شدهاند و حس و حال جادو را بهخوبی منتقل میکنند.
موسیقی متن انیمه Frieren، ساختهی Evan Call است که یکی از برجستهترین عناصر انیمه است. قطعات ارکسترال و پیانویی مانند تم اصلی «Frieren the Slayer» با ملودیهای احساسی و نوستالژیک، روح داستان را تقویت میکنند. اوپنینگ «Yuusha» از YOASOBI و اندینگ «Anytime Anywhere» از Milet، نهتنها از نظر موسیقایی باکیفیتاند بلکه مضامین داستان را بهخوبی بازتاب میدهند. صداگذاری نیز با اجراهای درخشان آتسومی تانزاکی (فریرن)، کانا ایچینوسه (فرن) و نوبوهیکو اوکاموتو (استارک)، به شخصیتها عمق و احساس بیشتری میبخشد.
چرا انیمه Frieren خاص است؟
Frieren از بسیاری از انیمههای فانتزی متمایز است زیرا به جای تمرکز بر نبرد خیر و شر، روی سوالات فلسفی عمیقی دربارهی زمان، مرگ و ارزش روابط انسانی تمرکز دارد. انیمه از مخاطب میپرسد:
اگر عمری نامحدود داشتید، چگونه زندگی میکردید؟ چگونه قدر آدمهای اطرافتان را میدانستید؟
این سوالات همراه با داستانسرایی احساسی و لحظاتی تاملبرانگیز، باعث میشود که حتی مخاطبانی که به بحثِ فانتزی علاقهای ندارند، با داستانِ اثر ارتباط برقرار کنند.
یکی از قدرتمندترین مضامین انیمه، پشیمانی و فرصتهای ازدسترفته است. فریرن، که زمانی دوستیهایش را بدیهی میانگاشت، با مرگ هیمل و پیری هایتر به این درک میرسد که لحظات کوچک و بهظاهر بیاهمیت، در واقع ارزشمندترین بخشهای زندگیاند. این پیام در دنیای مدرن که «سرعت» و «شتاب» همهچیز را تحتالشعاع قرار داده، عمیقا تاثیرگذار است.
Frieren در قیاس است یا مبنای قیاس؟
انیمه فریرن: فراسوی پایان سفر، به دلیل ریتم آرام و مضامین فلسفیاش، گاهی با Mushishi مقایسه میشود اما دنیای فانتزی و گروههای چندنفرهی این انیمه، حس و حال گرمتری نسبت به فضای تنها و تاملبرانگیز Mushishi ایجاد میکند. در مقایسه با Violet Evergarden که روی رشد احساسی شخصیت اصلی تمرکز دارد، انیمه فریرن طنز و تعاملات گروهی بیشتری ارائه میدهد. در برابر رقبای معاصر مانند Demon Slayer یا Jujutsu Kaisen، که روی اکشن و جلوههای بصری پرزرقوبرق متمرکزند، انیمه فریرن رویکردی مینیمال و احساسی دارد که مخاطبان خاصتری را جذب میکند.
البته در مقایسه با Made in Abyss که آن هم دنیای فانتزی عمیقی دارد، انیمه فریرن از نظر احساسی ملایمتر و کمتر تاریک باشد اما هر دو در خلق دنیایی غنی و شخصیتهای چندلایه موفق هستند. در نهایت، انیمه فریرن در بازار شلوغ انیمههای ۲۰۲۳-۲۰۲۴، با رویکرد غیرمتعارفش، جایگاهی منحصربهفرد برای خود ساخته است که با کم و کیفش نمیتوان دقیقا آن را با هیچ انیمه خاصی مقایسه کرد. این انیمه در واقع شاید استانداردی برای قیاس باشد.
چشمانداز آینده و مانگا Frieren
مانگای Frieren: Beyond Journey’s End، که از آوریل ۲۰۲۰ در مجلهی Weekly Shōnen Sunday منتشر شده است، تا مارس ۲۰۲۵ به ۱۴ جلد رسیده و بیش از ۲۴ میلیون نسخه فروش داشته است. این مانگا جوایز معتبری مانند Manga Taishō و Kodansha Manga Award را دریافت کرده و به دلیل داستانسرایی غیرکلیشهای و هنر زیبای تسوکاسا آبه مورد تحسین قرار گرفته است. انیمه تا پایان آرک امتحان جادوگری، تقریبا تا جلد ۷ مانگا را پوشش داده و به منبع اصلی وفادار مانده است که با تغییرات جزئی برای بهبود ریتم و تاکید بر لحظات احساسی، منتشر شده است.
با اعلام انتشار فصل دوم Frieren برای ژانویه ۲۰۲۶، انتظار میرود داستان به آرکهای بعدی مانگا مانند آرک امپراتوری طلایی بپردازد که عمیقتر به گذشتهی فریرن و چالشهای جدید گروه میپردازد. با توجه به موفقیت فصل اول و فروش بالای مانگا، احتمالا Madhouse بودجهی بیشتری برای فصل دوم فریرن اختصاص خواهد داد که میتواند کیفیت بصری و عمق داستان را ارتقا دهد. چالشی که در فصل دوم وجود خواهند داشت، حفظ تعادل بین ریتم آرام و جذابیت برای مخاطبان عام است که تیم سازنده باید به آن توجه کند.
در انتهای تماشای این انیمه بنظرم آمد که از نظر فرهنگی، انیمه فریرن پتانسیل تبدیل شدن به یک اثر کلاسیک، مشابه Fullmetal Alchemist یا Hunter x Hunter را دارد، مخصوصا اگر بتواند در فصلهای بعدی تنوع بیشتری در داستانسرایی و توسعهی شخصیتهای فرعی ارائه دهد. هرچه باشد این انیمهها هم با مضامین خاص خود توانستند جایگاه خود را یافته و چراغ راهی برای سایر انیمهها باشند. حال انیمه فریرن در جهانی که همه تمرکزها بر ریتم، اکشن و مبارزه است، توانسته سرفصل جدیدی را آغاز کرده و مخاطبین عام و خاص زیادی را به خود جلب کند.
انیمه فریرن در ابتدا و انتها
انیمه فریرن، انیمهای است که به صبر و تامل شما پاداش میدهد. این اثر با داستانسرایی احساسی، شخصیتپردازی عمیق، کیفیت بصری و موسیقایی فوقالعاده، نهتنها یک انیمهی فانتزی، بلکه یک تفکر عمیق بر زندگی، مرگ و ارزش لحظات زودگذر است. هرچند ریتم کند نیمهی اول و توسعهی ناکافی برخی شخصیتهای فرعی، ممکن است برای برخی مخاطبان چالشبرانگیز باشد اما عمق مضامین، دینامیک شخصیتها، و جادوی بصری Madhouse، این انیمه را به تجربهای فراموشنشدنی تبدیل کردهاند.
برای مخاطبانی که به دنبال اکشن بیوقفهاند، شاید انیمههای پرهیجانتری مانند Demon Slayer مناسبتر باشند اما اگر آمادهگی برای سفری احساسی و فلسفی که تا مدتها در ذهنتان میماند دارید، Frieren: Beyond Journey’s End را با یک فنجان چای در محیطی آرام و با تمرکز کامل و البته با قلبی باز تماشا کنید.این انیمه نهتنها یک اثر هنری بلکه یادآوری است که در دنیای پرسرعت امروز، گاهی باید مکث کرد و قدر لحظات کوچک را دانست. تجربیاتتان را از این انیمه با ما در میان بذارید.
نظرات