بازی Clair Obscur: Expedition 33 دقیقا از زمان معرفیش، علیرقم آنکه شخصا به ژانر RPG علاقهای ندارم، مرا تحت تاثیر خود قرار داد. این اثر شباهتهای عظیمی به Baldur’s Gate 3 دارد اما با این حال بهقدری در توسعهی این بازی وسواس و خلاقیت زیادی به کار رفته که جز لذت و تجربهای جدید، چیز دیگری در آن نخواهید یافت.
بازی Clair Obscur: Expedition 33 توانسته منتقدین و کاربران راضی کند، کسب متا ۹۲ و یوزر ریت (نمره کابران) ۹.۷ گویای همه چیز است اما نکتهی اصلی این است که این اثر توسط ۳۰ نفر از کارمندان سابق یوبیسافت خلق شده و همین دلیل کافی است تا Expedition 33 با Assassin’s Creed Shadows مقایسه شود. پیروز این میدان Sandfall Interactive بود چرا که متای ۸۱ و یوزر ریت ۶.۳ AC Shadows گویا است. از بحث اصلی یعنی نقد و بررسی بازی Clair Obscur: Expedition 33 در مجله بازار دور نشویم پس در ادامه همراه من باشید.
بازی Clair Obscur: Expedition 33، یک AAA یا اثر اول یک استودیو؟
این اثر از آن نظر جالب است که با ۳۰ نفر توانسته یک بازی در سطح AAA را توسعه دهد. این قضیه جایی جالبتر میشود که میبینید Clair Obscur: Expedition 33 اولین اثر این استودیو است. مشخصا وجود اشتیاق، خلاقیت و دیدگاهی روشن میتواند تا حد بالایی در کیفیت کار خروجی تاثیر بگذارد البته که میتوانم در این مورد، این را هم اضافه کنم که قوانین و چارچوب یوبیسافتی هم در کار نیست. ایده این بازی به بازیهایی مانند Persona یا Final Fantasy بسیار شبیه است و آن را تبدیل به آثار JRPG (بازیهای RPG که ژاپنی هستند) کرده است. سازندگان فرانسوی Clair Obscur: Expedition 33 در تلاش بودند که بتوانند تلفیقی از نوستالژی و نوآوری را رقم بزنند، بهشخصِ، معتقدم که نه خوب بلکه فوقالعاده در این امر موفق شدهاند.
داستان بازی Clair Obscur: Expedition 33 هم روایتی فوقالعاده است. شاید یکی از گیراترین و جالبترین داستانهایی که حداقل امسال با آن مواجه شدم، داستان این بازی بهحساب آید که عملا قلب تپنده آن است. فرض کنید در جهانی قرار دارید که ۶۷ سال پیش دنیا یک فاجعه را از سر گذرانده است و شما در شهری زندگی میکنید که مانند پاریس است. در این گیر و دار موجودی به نام Paintress هر سال با نقاشی یک عدد نفرینشده بر بومی جادویی، عددی را مشخص میکند. این عدد هر چه که باشد، هر کس سنش با آن عدد برابر شود تبدیل به خاکستر و گلبرگ میشود اما شوک اصلی داستان اینجا نیست بلکه داستان از جایی جالبتر میشود که هر سال از این عدد یکی کاسته میشود. این کاسته شدن عدد در هر سال باعث شده که بشریت رو به انقراض قرار گیرد اما در سالی که عدد ۳۳ نقاشی میشود، گروهی به نام Expedition 33 بر میخیزد تا این چرخهی مرگبار را متوقف کنند و بشریت را نجات دهند.
صادقانه درباره آن میتوان بگویم که داستان بازی Expedition 33، جذاب و تکاندهنده است چرا که شما در این اثر عمقی احساسی را میتوانید به خوبی ببینید. در Expedition 33 شما در نقش فردی به نام Gustave قرار میگیرید که همراه با خواهر خواندهاش Maelle و یک سری افراد دیگر، پا در سفری طولانی و پر مخاطره میگذارند. در Expedition 33 هر شخصیت داستان و انگیزهی خاص خود را دارد که از طریق دیالوگهای عمیق، کاتسینهای سینمایی و تعاملات صمیمی برای شما برملا شده و احساس درک شدن آنها به شما منتقل میشود. داستان Expedition 33 دقیقا به موضوعاتی چون مرگ، فقدان، خانواده و نقش هنر در مقابله با مرگ میپردازد که همین موضوع باعث میشود که شما بر اساس تجربههای شخصی و ایجاد علاقه به این دست از موضوعات فلسفی مشابه، عمیقا با آن ارتباط برقرار کنید.
پیچشهای داستانی بازی که بهخوبی هم کار شدهاند را که کنار بگذاریم و با تصمیمگیریهای اخلاقی بازی روبهرو میشویم که فوقالعاده است و من را وادار کرد تا به مسائل مختلفی فکر کنم و ببینم که آیا در زندگی شخصی و واقعی خودم هم توانایی گرفتن چنین تصمیماتی دارم یا خیر. کاتسینهای بازی با کیفیت بصری خود و کارگردانی استثناییاش حتی بازیکنان بیحوصله را مجذوب خود میکنند و تا حد زیادی شما را تشویق میکند که گیمپلی نوبتی آن را نادیده بگیرید. پیشتر هم گفتم و باز هم تاکید میکنم که این بازی اگرچه الهاماتی دارد و مشابه آثار دیگری است اما هویتی منحصربهفرد دارد و هرگز احساس تقلید یا بازسازی از اثر دیگری را منتقل نمیکند.
چقدر سرعت واکنش داری؟
گیمپلی Clair Obscur: Expedition 33 از خلاقانهترین سیستمهای مبارزاتی است که شاید شاهد باشید. در واقع گیمپلی Expedition 33 ترکیب مکانیکهای نوبتی (Turn-based Strategy) و سرعت عمل است که تجربهای پویا و استراتژیک را رقم میزند. نمیتوان آن را «یکی از بهترین سیستمهای مبارزهای نوبتی تاریخ» دانست بلکه میتوان «بهترین سیستم مبارزهای نوبتی تاریخ» دانست البته این نظر شخصی من است. شما میتوانید در طول نبردها از اقداماتی مانند جاخالی دادن (Dodge)، دفع حملات (Parry) و اجرای کمبوهای زنجیرهای استفاده کنید که شباهتهایی به آثاری مانند Paper Mario و Sekiro دارد.
طبعاً اگر در یک بازی، گروهی به سوی سر مقصود حرکت میکنید، خیلی بهتر میشود که هر شخصیت دارای سبک مبارزهی منحصربهفردی باشد یعنی مانند Clair Obscur: Expedition 33 باشد. شخصیتهای مختلفی در این بازی متفاوت عمل میکنند، مثلا Lune با استفاده از جادوهای خود میتواند دشمنان را تارگت کرده و سپس این تارگت را برای حملات قدرتمندی مصرف کند اما فرد دیگری مانند Maelle با تغییر حالتهای مختلف، تواناییهای متفاوتی را به کار میگیرد. درواقع سیستم Action Points این بازی به شما امکان خواهد داد که مهارتهای خود را مدیریت و شخصیسازی کنید، همین امر باعث شده که به نبردها عمق استراتژیک بیشتری بخشیده شود. سیستم هدفگیری آزاد (Free Aim) هم در Clair Obscur: Expedition 33 از پارامترهای مهمی است که اجازه هدف قرار دادن نقاط ضعف دشمنان را فراهم میسازد، یعنی میتوانید بر اساس نقطه ضعف و آسیبپذیری (مانند آسیبپذیری در برابر آتش یا یخ) دشمنان به آنها حمله کنید که Clair Obscur: Expedition 33 را تبدیل به تجربهای شبیه به بازیهای ریتمیک میکند.
اما نقاط ضعفی هم در بازی دیده میشود. دنیای Expedition 33 ساختار خطی دارد و مسیرهای فرعی آن عمق چندانی ندارند، که ممکن است برای بازیکنانی که به دنبال اکتشاف گسترده هستند، ناامید کننده باشد و کمی از ارزش این اثر بکاهد. مورد دیگر درباره Expedition 33 تاکید بیش از حد آن بر مکانیکهای بیدرنگ خواهد بود که ممکن است برای طرفداران سنتی JRPG کمی آزاردهنده باشد. البته که محتوای جانبی و چالشهای پایان بازی مانند باسهای اختیاری و مناطق مخفی، تلاشهایی هستند که تجربه Expedition 33 را برای همه مناسبتر و غنیتر میکنند.
جهانی خیرهکننده با الهام از Belle Époque
بازی Expedition 33 در دنیای با تم Belle Époque دنبال میشود. در واقع Belle Époque دورهای است در تاریخ کشور فرانسه میان سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۹۱۱۴ که به پاریس زیبا مشهور است. Expedition 33 با الهام از این دوره و با بهره گیری از Unreal Engine 5، به معنای واقعی کلمه یکی از زیباترین بازیهای سال ۲۰۲۵ را ارائه داده است. طراحی هنری بازی ترکیبی از زیبایی و زوال را به تصویر میکشد و محیطهایی مانند جزیرهی چهرهها، میدان نبرد فراموششده و شهر ویرانشدهی Lumière، پر از جزئیات و رمز و راز هستند که بازیکن را به کاوش دعوت میکنند.
درباره گرافیک این بازی، چه بگویم باشکوه، چه بگویم شاهکار یا چه بگویم خیرهکننده، در هر صورت حس میکنم در حقش کم لطفی کردهام اما کلمهی جدید دیگر پیدا نمیکنم تا آن را توصیف کنم. هر منطقه بازی از صخرههای ساحلی شبیه Giants Causeway تا غارهای یخی و جنگلهای آفتابگیر بازی اکسپدیشن ۳۳، با دقت و زیبایی طراحی شده است. تجربه گرافیکی من از اکسپدیشن ۳۳ جسارت بالای آن بود که حس آشنایی و در عین حال تازگی را به من نجوا میکرد. در کلیر اوبسکار: اکسپدیشن ۳۳ با استفادهی هوشمندانه از تضاد نور و تاریکی در کنار سایر جلوهای نوری پیشرفته، در کنار انیمیشنهای روان و جذاب این بازی را تا سطح AAA بالا برده است.
روح کار، امضای کار و مهر اتمام
موسیقی و صدا در هر بازی یکی از برجستهترین جنبههای آن اثر است. موسیقی متن این کلیر اوبسکار: اکسپدیشن ۳۳ با وسواس خاصی و بهخوبی با محیط بازی و تمهای احساسی و تاریک آن همخوانی دارد. موزیکهای ارکسترال اکسپدیشن ۳۳ با تاکیدی که بر سازهای زهی، پیانو و مخصوصا آکاردئون فرانسوی دارد، فضایی منحصربهفرد خلق کرده است که تم پاریس زیبا را تکمیل میکند. فراموش نکنید که صداپیشگی بازی نیز در سطحی استثنایی قرار دارد. دیالوگهای باکیفیتی که در بازی اکسپدیشن ۳۳ وجود دارد، به شخصیتها جان بخشیده و حس همذاتپنداری را تقویت کرده است. Cox که از صداپیشگان اصلی اکسپدیشن ۳۳ است، بهعنوان اولین نقشآفرینی خود در یک بازی ویدیویی، فوقالعاده عمل کرده است و بهخوبی حس سرگردانی، ترس و امید را بازی شما میسازد.
کسپدیشن ۳۳ همانطور که بالاتر به آن پرداختیم مشابه آثاری مانند Final Fantasy، Persona و Lost Odyssey است و توانسته خود را در کنار بزرگان قرار داده و حتی تبدیل به بزرگ سبک شود. اکسپدیشن ۳۳ با وجود شباهت به JRPGها، به دلیل ترکیب حس و حال غربی خود و خلاقیتهای منحصربهفردش، هرگز تقلیدی به نظر نمیرسد. اکسپدیشن ۳۳ در مقایسه با Baldur’s Gate 3 که آزادی عمل گستردهای ارائه میدهد اما اکسپدیشن ۳۳ رویکردی متمرکزتر و خطیتر دارد که ممکن است برای برخی بازیکنان محدودیت محسوب شود، همین تمرکز استودیو Sandfal اجازه داده تا روی کیفیت داستان و گیمپلی تمرکز کنند.
این که اکسپدیشن ۳۳ را «یکی از بهترین داستانهای RPG در تاریخ بازیهای ویدیویی» بدانیم یا خیر کاملا سلیقهای است و استفاده از چنین عنوانی برای این اثر به انتخاب شما بستگی دارد اما توانسته با روایتی احساسی و جهانی سورئال، بازیکنان را به خود جذب کند، همچنین الهام از فرهنگ فرانسه و دورهی Belle Époque، به بازی هویتی متمایز بخشیده که آن را از دیگر JRPGها متمایز میکند.
آیا بازی Clair Obscur: Expedition 33 ارزش تجربه دارد؟
بازی اکسپدیشن ۳۳ ارزش تجربه دارد اگر بازیهای نقشآفرینی را میپسندید، داستان عمیق برایتان اهمیت دارد یا گیمپلی استراتژیک و طراحی بصری نقش مهمی دارد و به همین خاطر اکسپدیشن ۳۳ تجربهای است که نباید از دست داد. این بازی یک اثر AAA نیست اما چیزی از یک بازی AAA کم ندارد الخصوص آنکه توانسته با تیمی کوچک این عملکرد خارقالعاده را نشان دهد. چه به دنبال یک ماجراجویی احساسی باشید و چه بخواهید سیستم مبارزهای نوآورانه را تجربه کنید، این بازی شما را ناامید نخواهد کرد چرا که با ترکیب نوستالژی و نوآوری، خود را اثبات کرده و آیندهی روشنی را برای Sandfall Interactive نوید میدهد.
اگر بگویم بهترین بازی سال اکسپدیشن ۳۳ است، تعجب نخواهم کرد. استودیوهای مستقلی در سال ۲۰۲۵ عملکرد خوبی داشتهاند اما Sandfall Interactive گل اصلی ماجرا است. من این بازی را بهترین بازی RPG نوبتی میدانم چرا که حس میکنم داستانِ بهتری از Baldur’s Gate 3 دارد و بهخوبی میتواند به آن رقابت کند. این بازی نهتنها یک دستاورد موفق برای Sandfall Interactive محسوب میشود بلکه یک شاهکار هنری است که در تاریخ بازیهای ویدیویی ماندگار خواهد شد. در آخر ماجرا هم پیشنهاد میشود که اکسپدیشن ۳۳ را تجربه کنید.
نقاط قوت | نقاط ضعف |
---|---|
داستان عمیق و احساسی | محدودیت در اکتشاف |
سیستم مبارزهی خلاقانه | عدم اعتدال سختی بازی |
طراحی بصری خیرهکننده | تاکید بیش از حد بر مکانیکهای بیدرنگ |
مدت زمان متعادل |
نظرات