نیما جاویدی با ساخت سریال “آکتور” نشان داده که کارگردان و نویسندهای ماهر است که به ارزشهای مخاطبانش اهمیت میدهد. او به طور آرام و بدون جلبتوجه زیاد، موفق شده یکی از برترین سریالهای موجود در پلتفرمهای VOD ایرانی را خلق کند. گروه بازیگری برجسته، فیلمنامهای پر از پیچشها و تغییرات غیرمنتظره، مهارت در گریم و فیلمبرداری حرفهای، همهوهمه دستبهدست هم دادهاند تا “آکتور” به یکی از بهترین سریالهای کنونی تبدیل شود.علی (با بازی نوید محمدزاده) و مرتضی (با بازی احمد مهرانفر) دو بازیگر تئاتر بااستعداد v هستند که هنوز به شهرت نرسیدهاند و کمتر کسی آنها را میشناسد. بااینحال، مهارت زیادی در بازیگری دارند و از طریق حضور در مراسمها و اجراهای غیررسمی امرارمعاش میکنند. تا اینکه با یک شرکت آشنا میشوند که پیشنهادی دریافت میکنند که زندگیشان را تحت تاثیر قرار میدهد.شرکت مذکور به آنها مأموریت میدهد تا در پروندههای مختلف نقشهای متفاوتی را بازی کنند و به خواستههای سفارشدهندگان شرکت برسند.
برای مثال، اگر میخواهند بدانند که آیا منشی یک دکتر به مواد مخدر اعتیاد دارد یا نه علی و مرتضی به همراه آلما (با بازی هستی مهدوی فر) نقش دو معتاد به مواد مخدر را بازی میکنند تا به منشی نزدیک شوند و حقیقت را کشف کنند.این ماجراها ادامه مییابد و هر بار علی، مرتضی و آلما در موقعیتهای جدید و با نقشهای تازهای روبهرو میشوند که باعث رخدادن اتفاقات جذابی میشود.در همین حال، زندگی شخصی مرتضی و عشق او به سارا (با بازی سها نیاستی)، مادر علی و دخترخالهاش مریم، و آلما نیز هر کدام با پیچیدگیهای خاص خود درگیر هستند. اگرچه علی و مرتضی در کارشان مدام نقش بازی میکنند، اما اطرافیان آنها نیز بهنوعی دیگر در زندگی واقعی نقشآفرینی میکنند.
صمدیان (با بازی هومن برقنورد)، صاحب مغازه و کارفرمای سارا، برای او نقش بازی میکند و کارگر خانهاش را بهعنوان مادرش جا میزند. هر کسی برای دیگری نقش بازی میکند، حتی مادر علی برای علی، وحید برادر مرتضی برای مریم و نازی (با بازی هانیه توسلی) برای علی، و حتی ابراز عشقها نیز به شکل یک بازی در میآید.
دغدغههای بهجای سنارییست
در کنار این موضوعات، هر قسمت یا هر دو قسمت سریال به یک معضل یا ناهنجاری اجتماعی اشاره دارد که علی، مرتضی و آلما در قالب ماموریتهای خود با آنها مواجه میشوند. موضوعاتی از قبیل اعتیاد، سالمندان، کلاهبرداران حرفهای، زندگی مهاجران افغانستانی و مسائل دیگر که هر کدام به نوبه خود جالب و قابلتوجه هستند.
در سینمای ایران، مفهوم نقش بازیکردن یا بهاصطلاح “بازی در بازی” سابقهای طولانی دارد. علاوه بر چند فیلم پیش از انقلاب، برای نسلهای گذشته، فیلم سینمایی «پرده آخر» ساخته واروژ کریم مسیحی محصول سال ۱۳۶۹ یادآور موقعیتی مشابه سریال آکتور است. در این فیلم، کامران میرزا (با بازی داریوش ارجمند) یک گروه نمایشی دورهگرد را استخدام کرده و به خانه میآورد تا با اجرای نمایشهایی، زن برادرش فروغالزمان (با بازی فریماه فرجامی) را به جنون بکشاند و ارث برادرش را تصاحب کند. حتی در سالهای اخیر، شهاب حسینی فیلمی به نام “ساکن طبقه وسط” ساخت که در آن ۳۸ نقش متفاوت را بازی کرد.
در سریال آکتور، موقعیت چالشی سه نقش اصلی، یعنی علی، مرتضی، و آلما، آرزوی هر بازیگر حرفهای است که میخواهد تواناییهای خود را به نمایش بگذارد. انصافاً نوید محمدزاده، احمد مهرانفر و هستی مهدوی فر بهخوبی از عهده این نقشها برآمدهاند. بازیگران دیگر چون هانیه توسلی، هومن برقنورد، سها نیاستی، گلاره عباسی، فریده سپاه منصور، مجید پتکی، مهراوه شریفینیا، آرش فلاحتپیشه و دیگران نیز بهخوبی در این گستره از بازیگری نقشآفرینی کردهاند.
مشکل بزرگ سریال اکتور
مشکل اصلی سریال آکتور شاید در فیلمنامه و نیاز دراماتیک قصه در قسمتهای ابتدایی باشد. هنوز به طور کامل باورپذیر نیست که علی و مرتضی برای امرارمعاش روزانه و نگهداشتن تماشاخانهای که اجاره کردهاند، دست به چنین ریسک بزرگی بزنند و وارد موقعیتهای خطرناک و حساسی شوند. برای ورود به چنین چالشی و همکاری با شرکتی مانند این، نیاز به یک انگیزه قویتر و یا احساسیتر است. مثلاً یکی از عزیزان علی در خطر باشد و بهدستآوردن پول برای او حیاتی و الزامیتر از موقعیت کنونی باشد.
برخی مواقع در داستانها یا فیلمها، چند نفر از روی تفریح یا علاقه دست به کاری میزنند و ناخواسته وارد یک ماجرای بزرگ و پیچیده میشوند که اساساً انتظارش را نداشتند. اما در سریال آکتور با چنین موقعیتی روبرو نیستیم. در حالت مخالف، شخصیتها در شرایطی قرار میگیرند که برای رهایی از تنگنای مالی یا مشکلات مشابه، مجبور به پذیرش ریسکهای بزرگ و خطرناک میشوند.
در سریال آکتور، موقعیتی میان این دو حالت را شاهد هستیم؛ نه آنقدر تفریحی و سرخوشانه، و نه آنقدر مجبور و بی راهحل. به همین دلیل، در چند قسمت ابتدایی این تعارض برای بیننده به وجود میآید که چرا شخصیتها باید چنین کاری انجام دهند. با پیشروی داستان و پررنگتر شدن ماجراهای عشقی شخصیتها، بیننده بهتدریج با قصه همراه میشود. از این نقطه به بعد، موتور پیشبرنده مجموعه روشن میشود. میتوان گفت از اپیزود حضور در آسایشگاه خاص به بعد، سریال بهخوبی اوج میگیرد.
از منظر کارگردانی، فضاسازی، میزانسن و جهان تصویری، سریال آکتور در سطح استاندارد و قابلقبولی قرار دارد و حتی میتوان آن را با نمونههای خارجی مقایسه کرد. همین موضوع باعث شد که در جشنواره فرانسوی «سریز مانیا» جایزه بهترین سریال بخش رقابت اصلی را به دست آورد.
نظرات