بازی Control ساخته کمپانی فنلاندی رمدی که آثار بزرگی مانند الن ویک را در کارنامه‌ی خود دارد از دسته بازی‌هایی محسوب می‌شود که بدون داشتن داستانی جذاب و پیچیده به واسطه‌ی گیم‌پلی نوآورانه ارزش تجربه کردن را دارد. با نقد و بررسی بازی Control همراه مجله بازار باشید.

کمپانی رمدی که پس از انتشار الن ویک مدت زمان زیادی بود که اثری را عرضه نکرده بود در مراسم ای ۳ سال ۲۰۱۸ بدون هیچ‌ اعلام قبلی اثر جدید خود را با نام کنترل به نمایش عموم گذاشت. آن طور که در تریلر به نظر می‌رسید باید در انتظار یک اثر سوم شخص شوتر می‌نشستیم که با داستان عجیب و غریب و گیم‌‌پلی جدیدش قصد داشت مدت زمان نسبتا طولانی بازیکنان را مشغول خود کند.

شروع داستان بازی Control

داستان بازی Control از جایی آغاز می‌شود که جسی فیدن، یک زن جوان تازه کار در حین صحبت کردن با کسی در ذهنش در یک برج در منتهن نیویورک را باز می‌کند و وارد آن می‌شد. این برج مرکز نیرو‌های فدرال آمریکا است که در روند بازی از آن با نام قدیمی‌ترین خانه هم یاد می‌شود. درست است که مرکز فدرال بودن این ساختمان اهمیت خاصی ندارد اما نکته‌ی مهم جایی است که فعالیت‌های نامتعارف زیادی در این مکان در حال انجام است. قدیمی‌ترین خانه محل انجام تحقیقات روی تمامی مواردی است که ناشناخته یا ماورالطبیعه هستند. به صورت ساده هرچیزی که دانشمندان نمی‌توانند برای آن دلیل علمی پیدا کنند را به این مکان منتقل می‌کنند تا با انجام آزمایشات و تحقیقات مختلف از چرایی آن مطلع شوند.

این که دلیل حضور جسی در این مکان چیست موضوعی است که باید در روند بازی از آن مطلع شوید. طبق شواهدی که در شروع داستان با آن روبرو می‌شویم صدایی که در ذهن جسی با او صحبت می‌کند او را  به این ساختمان می‌کشاند و از او می‌خواهد سمت ریاست این مکان را به عهده بگیرد. جسی بدون هیچ‌گونه مخالفتی این مسئولیت را برعهده می‌گیرد و اسلحه‌ سازمانی را که یکی از مهم‌ترین نشانه‌های ریاست است را برمی‌دارد. با برداشتن اسلحه ماجراجویی بی‌سروته جسی در این ساختمان آغاز می‌شود. در شروع بازی به این موضوع هم اشاره می‌شود که این برج محل برخورد بعد‌های زمانی و مکانی مختلف هم هست. دست بردن در بعد‌های مختلف توسط اعضای سازمان باعث شده عواملی ناشناخته به این ساختمان وارد شود. وقتی جسی پایش به قدیمی‌ترین ساختمان باز می‌شود عامل ناشناخته‌ای با نام هیس کنترل تمامی امور را در دست گرفته است و شکل و شمایل ساختمان را تغییر داده. حالا جسی باید تلاش کند تا در این آشفته بازار شرایط را به حالت قبلی خود بازگرداند.

با شروع سفرتان در این ساختمان بی‌سر و ته رفته رفته با اعضای قدیمی فدرال برخورد می‌کنید که هرکدام وظایف متفاوتی را بر عهده دارند و در صورتی که به خوبی به صحبت‌هایشان توجه کنید می توانید به ماجراهای پشت پرده‌ی این ساختمان نچندان دوست داشتنی پی‌ببرید. به عنوان نمونه دکتر کسپر که بارهای زیادی هم با او روبه رو می‌شوید، یک دکتر نیمه دیوانه است که اگر علاقه‌مند هستید با محیط اطرافتان بیشتر آشنا شوید و اصطلاحات رایج در آن را یادبگیرید باید به صحبت‌هایش به خوبی گوش کنید. یکی از مشکلاتی که Control با آن دست و پنجه نرم می‌کند طراحی انیمیشن ضعیف بعضی از کرکترها است. البته اگر بخواهیم دقیق‌تر به این موضوع نگاه کنیم طراحی کرکتر اصلی بازی‌ یا همان جسی‌هم خیلی خوب نیست و انیمیشن‌های صورتش گاهی عجیب و غریب به نظر می‌رسند.

تغییرات قدیمی‌ترین خانه پس از ورود هیس

بعد از تماشای تریلرهای کنترل این طور تصور می‌شد که عامل ناشناخته هیس موجب می‌شود در تمام لحظات ساختمان تغییر شکل دهد و همه‌چیز تغییر کند که پس از انتشار بازی مشخص شد اینگونه نیست. با ورود هیس به ساختمان قسمت‌هایی از آن دستخوش تغییراتی می‌شود اما جسی با رسیدن به نقاطی مشخص به نام کنترل پوینت می‌تواند هیس را از آن قسمت‌ها پاک کرده و ساختمان قدیمی را به شکل عادی‌اش بازگرداند. کنترل پوینت‌ها همچنین کاربرد‌های دیگری مانند استفاده به عنوان چک پوینت و حتی قابلیت فست ترول کردن را هم دارند که روند سفر کردن در نقاط مختلف ساختمان را سریع‌تر می‌کنند.

نقشه بازی Control به اضافه‌ی ناخوانا بودن تشخیص محیط‌های مختلف را با اختلاف سطح بسیار دشوار کرده است. قابلیت زوم و جابجایی بین نقشه‌ی طبقات در بازی وجود ندارد و به واسطه‌ی این موضوع که داستان در ساختمانی چند طبقه روایت می‌شود بهتر است خودتان را برای حفظ کردن نقشه  طبقه‌های مختلف آماده کتید تا در راهروها و طبقه‌های ناشناخته گم‌وگور نشوید.

با وجود این‌که نقشه‌ بازی نمی‌تواند کمک ویژه‌ای در طول مسیر به‌ شما بکند بازگشت دوباره به مکان‌های قبلی به دلیل طراحی زیبا و منحصر به فرد مکان‌های مختلف کاری لذت بخش محسوب می‌شود. در حالی که بازی صرفا در یک ساختمان چند طبقه جریان دارد سازندگان موفق شدند در همین مکان محدود تنوع محیطی بسیاری را ایجاد کنند. به عنوان مثال در طول روند بازی در محیط‌هایی که معماری خشک و قدیمی دارند قرار می‌گیرید و سپس با تغییر یک طبقه به معدن سنگی می‌رسید که ستاره‌ها در آسمان تیره و تار آن می‌درخشند. گاهی با محیط‌های پیچیده و تودرتو سروکار خواهید داشت و گاهی در اتاق‌هایی ساده قرار می‌گیرید. البته با وجود تنوع محیطی بسیار بالا هنوزهم فقدان محیط‌های تاثیرگذار در روند بازی حس‌ می‌شود.

سیستم مبارزاتی بازی Control

سلاحی که جسی پس از ورود به ساختمان آن را برداشت تنها سلاح او در تمام بازی است. این سلاح پنج نوع حالت مختلف و همچنین تیر بی‌نهایت دارد. در شروع داستان جسی کار خود را با یک کلت معمولی آغاز می‌کند و رفته رفته با انجام ماموریت‌های اصلی و فرعی به ندرت نیروهای مختلف و آیتم‌ها برای ارتقاء سطح سلاحش در دسترس قرار می‌گیرد. اسلحه سازمانی پس از کمی استفاده به سرعت داغ می‌کند و باید برای مدتی منتظر سرد شدنش بمانید، البته جای نگرانی نیست چرا که در این میان می‌توانید برای نابودی دشمنان از نیروی‌های شخصی جسی استفاده کنید. به‌ غیر از سلاح سازمانی جسی نیروهای شخصی دارد که با ورود به ساختمان خود را نشان می‌دهند، او می‌تواند با استفاده از نیروهایش اجسام را بلند کند و به سمت دشمنان پرتشان کند یا حتی با استفاده از آن‌ها سپری موقتی بسازد.

باید در نظر داشته باشید که هر بار استفاده از این قابلیت‌ها بخشی از نوار انرژی جسی را خالی می‌کند، به طورکلی کنترل سیستم‌مبارزاتی جدی دارد و نمی‌توان به راحتی در آن پیش روی کرد. در بازی سیستم‌احیای سلامتی خودکار وجود ندارد و برای احیای سلامتیتان می‌بایست از پس از کشتن دشمنان دانه‌های آبی که از آن‌ها می‌افتند را بردارید. نوار انرژی اما به صورت خودکار پر می‌شود و نیاز به انجام کار خاصی نیست.

یکی از نقاط پر رنگ Control بی‌شک سیستم‌مبارزات آن است. رمدی توانسته با ایجاد هماهنگی در استفاده از نیروهای شخصی جسی و حالات سلاح سازمانی یک شوتر سوم شخص منحصر به فرد را در اختیار بازیکنان قرار دهد. این سیستم‌مبارزاتی شباهت‌هایی به بازی کوانتوم بریک دارد اما همچنان سازندگان برای این بازی خلاقیت زیادی را خرج کرده‌اند و چیز متفاوتی از آب در آورده‌اند.