سازندگان دث استرندینگ با استفاده از نوآوریهای مختلف در ساخت این بازی توانستهاند اثری متفاوت و با کیفیت را در اختیار گیمرها قرار دهند. البته این اثر نمیتواند همهی گیمرها را راضی کند و با توجه به سبک خاص خود طرفداران خاصی دارد. با نقد و بررسی بازی Death Stranding همراه مجله بازار باشید.
ایجاد نوآوری و استفاده از موارد جدید در تمامی کارها دارای چالشهای بسیاری است. به همین سبب سازندگان زیادی در حوزه بازیهای ویدیویی سعی میکنند تا با الگو برداری از آثار موفق، بازیهایی را منتشر کنند که صرفا در مارکت فروخته شوند و جیبشان را پرکنند. کوجیما از دسته افرادی است که در آثار خود به دنبال استفاده از نوآوری است. میتوان گفت دث استرندینگ یک اکشن ماجراجویی متفاوت است که لذت بردن از آن وابسته به سلیقهی گیمرها است. بازیکنان پس از تجربهی Death Stranding به دو دسته تقسیم میشوند، دسته اول ساعات زیادی را با علاقه به تجربه بازی مینشینند و دسته دوم در همان ساعات آغازین بازی به فکر حذف کردن آن از روی سیستمشان میافتند.
داستان Death Stranding
داستان بازی جایی شروع میشود که به دنبال انفجارهایی با نام Voidout ارتباط مناطق مختلف آمریکا باهم قطع شده است. به واسطهی این انفجارها ارتباطی بین دو دنیا برقرار میشود، همین موضوع باعث میشود که بشریت در خطر انقراض قرار بگیرد. شما در نقش سم پورتر باید تلاش کنید تا ارتباط را میان بخشهای مختلف آمریکا برقرار کنید. شبکهی کایرال یا همان اینترنت خودمان در دنیای دث استرندینگ به واسطهی ارتباطی که با برزخ دارد از معقولهی زمان خارج است، به همین دلیل انسانها میتوانند حجم عظیمی از اطلاعات را در کسری از ثانیه رد و بدل کنند. از نظر داستانی Death Stranding دارای پشتوانهی قویی است. شخصیتهای مختلف درون بازی پیشینهی داستانی مناسبی دارند، این موضوع موجب میشود تا ارتباط گرفتن با داستان دث استرندینگ جذاب باشد. همچنین کوجیما توانسته است حسوحال یک دنیای آخرالزمانی را به خوبی منتفل کند.
قبل از انتشار دث استرندینگ گیمپلی بازی با شک و تردیدهای بسیاری همراه بود و اهل رسانه انتقادات زیادی به کوجیما بابت عدم نمایش گیمپلی به صورت کامل انجام دادند. به طورکلی گیمپلی Death Stranding به سه بخش تقسیم میشود. این بخشها عبارتند از انتقال بسته، مخفیکاری و نبرد با دشمنان که تمرکز اصلی بازی روی بخش انتقال بسته است. یکی از موارد مهم در بازی سازوکار تعریف شده برای مکانیک حرکت سم در شرایط مختلف است. برای مثال پارامترهایی مانند میزان باز، تجهیزات استفاده شده، سرعت حرکت و عبور از رود دارای پارامترهایی هستند که تاثیرات متفاوتی در روند بازی دارند. مثلا زمانی که سم برای مدت طولانی در سفر باشد به راحتی در زمان عبور از رود درون آب میافتد.
بخش آنلاین Death Stranding
راه رفتن برای مدت طولانی در بازی شاید برای بسیاری از گیمرها عملی خسته کننده تلقی شود اما در جبههی مقابل این موضوع برای گیمرهایی که با دنیای بازی ارتباط خوبی برقرار کردهاند موضوعی سرگرم کننده محسوب میشود، البته راه رفتن در مسیرهای مختلف با ابزارهای متفاوتی هم به مرور همراه میشود. درست از که پیش از این هم در بازیهایی مانند دارک سولز ارتباط غیر مستقیم گیمرها را با یک دیگر برای هشدار به هم دیده بودیم اما این موضوع در بخش آنلاین دث استرندینگ به صورتی روایت میشود که اثر کوجیما را به یکی از متفاوتترین بخشهای آنلاین بازیهای ویدیویی تبدیل میکند.
در بخش آنلاین دث استرندینگ میتوان بعد از اتصال هر منطقه به شبکه کایرال سازههای گیمرهای دیگر را در نقشه مشاهده کرد. دیدن سازههای دیگر بازیکنان در نقشه بازی موجب میشود سفرهای آسانتری را تجربه کنیم. همچنین موضوع اشتراکگذاری سازهها در بین بازیکنان به جملهی ارتباط دوباره که شعار دث استرندینگ محسوب میشود حقیقت میبخشد. تصور کنید در یک سفر طولانی هستید که مسیر آن به کوهستانی برفی برخورد میکند و بستههای شما در حال آسیب دیدن است، در همین حین ناگهان سازهای را میبینید که در وسط این کوهستان یخی تنها برای کمک به سایر بازیکنان ساخته شده است. این سازه عملا باعث میشود تجهیزات شما از فرسودگی صد در صد نجات یابند و خودتان هم بتوانید مدت کوتاهی را در آن استراحت کنید.
درست است که سیستم لایک هیچگونه پاداش خاصی را به بازیکنان ارائه نمیکند اما میتوان در این بخش فلسفهی کمک کردن بدون داشتن انتظار را مانند دنیای واقعی درک کرد. برقراری ارتباط آنلاین در دث استرندینگ تجربهی جالبی را رقم میزند، به ویژه بعد از دریافت لایکها از بازیکنان این تجربهی جالب دوچندان میشود و شما را ترغیب میکند تا سازههای مفیدتر دیگری بنا کنید.
نبردها در Death Stranding
اپیزودهای چهاردهگانه Death Stranding گاهی اوقات شامل نبردهای اکشن هم میشود، هرچند این نبردهای پرهیجان تنها در بخش کوچکی از گیمپلی ۵۰ ساعته بازی قرار دارند. در داستان سم در موقعیتهای مختلفی ناچار به رویارویی با موجودات و انسانهای منحصر بهفرد است. برای مثال با ورود به کمپ میولها توسط سنسورها ردیابی میشوید و باید به صورت گروهی به مبارزه بپردازید. باید توجه کنید که سم دارای توانایی بازگشت به زندگی است و بعد از هربار کشته شدن در منطقهای که کشته شده احیا میشود، با این وجود برای پس گرفتن تجهیزات و بستهها باید به سراغ کمپ دشمنان بروید.
بعد از اپیزود چهارم دردث استرندینگ شاهد حضور اسلحههای مختلف هستیم که تجربهی اکشن متفاوتی را به گیمپلی میبخشند. سازندگان بازی تلاش کردهاند تا مراحل کامل اکشن را در داستان به شکلی قرار دهند که بازیکنان بعد از طی کردن مسافتهای طولانی دقایقی را هیجانزده شوند. هرچند حضور دشمنان باعث شده تا نبردهای خوبی را شاهد باشیم اما میتوان گفت حضور مراحل بیشتری که دارای نبرد هستند در بازی خالی از لطف نبود. در دو اپیزود پایانی بازی گیمپلی وجود ندارد و شاهد پایان بندی سینمایی هستیم.
در بخش گرافیک بصری Death Stranding حرفی برای زدن باقی نمیگذارد و همه چیز با استفاده از موتور بازیسازی دسیما به بهترین شکل ممکن دیده میشود. دنیای دث استرندینگ یکی از زیباترین دنیاها در بازیهای ویدیویی به حساب میآید. جزئیات گرافیکی بازی شما را مجذوب خود میکند، این جزئیات همیشه در تمامی بخشها قابل رویت هستند. برای درک بهتر این موضوع تنها کافی است تا با موتور سیکلت وارد منطقهی بیتیها شوید تا سرعت تغییر محیط و بیرون ریختن مادهی Tar شما را غافلگیر کند. همچنین در زمان حمله بیتیها و زمانی که گیزرها سعی دارند تا شما را به مبارزه با کچرها ببرند با جزئیات بالایی شاهد حرکت این موجودات هستیم.
در بخش صداگذاری دث استرندینگ به خوبی عمل میکند. موسیقیهای بازی احساسات را به خوبی منتقل می کنند و همچنین صداگذاری شخصیتها به بهترین شکل ممکن انجام می شود. بازی Death Stranding تجربهای متفاوت است که نمیتواند همه را راضی نگهدارد به همین دلیل یا به یکی از طرفداران آن تبدیل میشوید یا یکی از دشمنانش که حتی بهطور کامل هم تجربهاش نمیکنید. در صورتی که تجربهی بازی برایتان لذت بخش باشد نمیتوانید هیچوقت آن را فراموش کنید. اگر شماهم به دنبال تجربههای جدید و متفاوت هستید بیشک دث استرندینگ میتواند انتخاب هوشمندانهای برایتان باشد.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
داستان متفاوت و خوب | شخصیت پردازی بد آنتاگونیست |
گراقیک بصری چشمنواز | مشکلات هوشمصنوعی |
قابلیت ارتباط آنلاین | طراحی نامناسب موتور |
صداپردازی و شخصیت پردازی عالی |
کوجیما = خلاقیت
باور کنید یکی از بهترین بازی های عمرم نبود بلکه بهترین بازی عمرم بود و اثری غیر قابل تکرار.
حتی دث استرندینگ ۲ یا ۳ یا ۴ و… هم اگر از لحاظ تمام المان ها از دث استرندینگ بهتر باشد (که با شناختی که از کوجیما دارم حتما بهتره) ولی بی شک مثل دث استرندینگ نمیشه و دی اس بی شک تکرار نشدنی ست.
درستترین حرف راجب اینه بازی اینه یا عاشقش میشی یا ازش متنفر میشی. که من عاشقش شدم تجربشو به کسایی که دنبال شاهکارهای کوجیما هستند پیشنهاد میکنم