کپکام علاقهی زیادی به ساخت بازیهایی دارد که محوریت آنها جهان فانتزی و اژدهایان باشد. بازیهایی که عمق زیادی از تعادل فانتزی را رعایت میکنند. در ادامه با نقد و بررسی بازی Dragon’s Dogma 2 همراه بازار مگ باشید.
زمانی که اسم بازیهای فانتزی به میان میآید احتمالا نام و آشناهای زیادی به ذهنتان خطور خواهد کرد؛ اسامی مانند ویچر، اسکایریم و حتی دیگر بازیهای کپکام یعنی مانستر هانتر اما چیزی که این وسط برای ما بهعنوان یک گیمر اهمیت دارد ساختاری است که بتواند ما را به اوج فانتزی بودن برساند و فضای ریتمیک Dungeons & Dragons را رعایت کند.
همانطور که احتمالا میدانید بوردگیم Dungeons & Dragons یا همان دیانددی معروف، مادر بازیهای نقشآفرینی محسوب میشود که مرتبطترین اثر به این جهان، بازی بالدرز گیت ۳ است که جدیدا هم نیز منتشر شده و جزء بهترین بازیهای سال ۲۰۲۳ شناخته میشود.
بازی Dragon’s Dogma 2 هم از این قاعده جدا نیست و این اثر هم با تمام روحیات و ساختارهای دلپذیر نقشآفرینی ادغامسازی شده است و ترکیب منحصربهفردی بوجود آورده است. نمیخواهم بیش از حد و اندازه به این بازی پر و بال دهم اما چیزی که واضح است یقینا دسترنج زیادی دارد که پشت آن لحاظ شده است. زمانی که پای تجربهی Dragon’s Dogma 2 مینشینیم و آن را با یکدیگر پشتسر میگذاریم، حس و حالی ما را فرا میگیرد که نمیخواهیم به همین زودیها آن را رها کنیم.
بگذارید کمی متفاوتتر این موضوع را برایتان باز کنم، فرض کنید اثری در فرنچایز The Lord Of The Rings یا همان ارباب حلقهها در حوزه بازیهای ویدیویی طراحی و ساخته شده است، این بازی اگر یک بازی با کیفیت باشد و همانند Middle-earth: Shadow of Mordor عمل کند، صد در صد مخاطبینی را جذب خود مینماید که به همین راحتیها از آن جدا نمیشوند و میخواهند هربار که پای تجربهی بازی ارباب حلقهها مینشینند با جزئیات جدید و زیادی روبرو شده و تجربهی غنی از رمز و راز فانتزی را بدست آورند.
در بررسی بازی دراگنز دگما ۲ این موضوع را متوجه شدم که این اثر فلسفه متفاوتی در پس زمینه خود دارد
همین موضوع برای بازی Dragon’s Dogma 2 هم صدق میکند، زمانی که پای این بازی نشستم و آن را برای نقد و بررسی انتخاب کردم؛ به این موضوع پی بردم که جهان بازی چقدر با موارد زیاد و پویایی پر شده است که هرکدام از این موارد میتوانند به ما تجربهی لذتبخش و زیادی را ارائه دهند. هر بخش فلسفهای دارد و اگر چیزی بکار رفته است، دلیلی پشت این موضوع خوابیده است.
زمان، زمان مثال زدن است؛ فرض کنید شما هم همانند من پای بازی دراگنز دگما ۲ نشستهاید، تمام هوش و حواستان سرگرم این اثر شده است و با دوستان خود در رابطه با آن صحبت میکنید. یک جایی میرسد که از خود این سوال را میپرسید: «چرا الفها نیستند؟» میدانم، الفها در بازی Dragon’s Dogma 2 حضور دارند اما نیستند، در اینجا به معنی عدم حضورشان نیست، به این معنی است که ما نمیتوانیم شخصیت خود را از نژاد الفهای خوش برورو بسازیم بلکه صرفا میتوانیم از دو نژاد شخصیت خود را خلق کنیم.
الفها به این دلیل که منزوی هستند و در مکان بسیار دوری در نقشه بازی زندگی میکنند ارتباط زیادی را با شما نخواهند داشت و برای صحبت کردن با این موجودات، نیاز به این خواهید داشت که زبان «الفها» را بلد باشید یا یک همراه برای خود استخدام کنید تا بتوانید با آنها برقراری ارتباط مد نظرتان را انجام دهید. با این حال اگر تمام سعی و تلاش خودتان را هم بکنید آنطور که باید نمیتوانید حسی را رد و بدل نمایید چرا که ذات الفها در جهان بازی Dragon’s Dogma 2 ساختاری سرد دارد و از اجتماعات دیگر موجودات دوری میکنند.
شما در طول بازی Dragon’s Dogma 2 میتوانید شخصیتتان را از دو گروه «انسانها» یا «جانوران» بسازید و از این دو گروه برای شخصیسازی کرکترتان استفاده کنید؛ خیلی خلاصه به این مبحث پرداختیم که چرا بازی دراگنز دگما ۲ سعی کرده است فانتزی متفاوتی را ارائه دهد و برای هر ابعاد خود، فلسفه و پیشینهی داستانی را خلق نماید. الفها در این جهان موجودات منزوی هستند پس بهتر است سربهسرشان نگذارید و به خودتان با همان دسترسیهایی که دارید بپردازید. برای اینکه «موضوع منزوی بودن الفها و نبودن کنترل الفها را بهتر و بیشتر متوجه شوید» پیشنهاد میکنم مطلب زیر را حتما مطالعه کنید.
حالا بیایید کمی از مقدمات این مطلب دور شویم. بیشتر باید به آثار فانتزی بپردازیم و این را باز کنیم که چرا تجربهی بازی Dragon’s Dogma 2 میتواند جذاب باشد. بازیهای بزرگی در طول این سالها ساخته شدهاند که به جهانهای فانتزی مختلفی میپردازند. بازیهایی مثل اسکایریم و ویچر که آنچنان شما را در عمق خود میبرند که بیرون آمدن از آنها، آنچنان راحت نخواهد بود. درست است که تا به اینجا مثالهای مشابه زیادی به میان آوردهام اما از همین اول بگویم که دو بازی The Witcher و Dragon’s Dogma 2 قابل قیاس نیستند و بهتر است دارگنز دگما را با اثری همانند اسکاریم مقایسه کنیم.
بتسدا شرکت بزرگی است اما به همانقدر نیز کپکام عظمت دارد. کپکامی که رزومهی خوبی در ساخت بازیهای نقشآفرینی (RPG) در اختیار دارد و تا بهحال جزء متحول کنندهترین شرکتهایی شناخته میشود که در این سبک و سیاق آثار زیادی را به بازارهای جهانی روانه کرده است. آثاری که هرکدام از آنها ویژگیهای خاصی را به مخاطب معرفی میکنند که در هیچ یک از بازیهای فانتزی پیدا نمیشوند. پس در مرحلهی اول برای اینکه بتوانید با Dragon’s Dogma 2 ارتباط برقرار کنید تا از آن لذت ببرید، این موضوع مهم خواهد بود که از سبک بازی و بازیسازیهای Capcom خوشتان بیاید.
حماسهای جاودانه از اژدهایان Dragon’s Dogma 2
تقریبا ۱۳ سال از نسخه اول دراگنز دگما که توسط ایتسونو و تیمش ساخته شده بود و باعث شد ما با جهان این بازی آشنا شویم میگذرد. در همان اوایل Dragon’s Dogma متدها، الگوریتمها و ایدههایی را استفاده میکرد که برای آن زمان به شدت جذاب محسوب میشد البته اگر در سال ۲۰۲۴ سراغ تجربهی نسخه اول بروید احتمالا آنچنان که باید با آن ارتباط برقرار نخواهید کرد. Dragon’s Dogma 2 فرصتی دوباره برای تیم توسعهدهنده Devil May Cry به حساب میآمد تا آن الگوریتمها و سیستماتیکهای بینظیر گیمپلی را در نسخهی دوم با فضا و ایدهآلی بهتر اجرا نماید.
شاید باورتان نشوند اما این اتفاق بهخوبی رقم خورد و ما در بازی Dragon’s Dogma 2 شاهد ساختاری هستیم که مشابه آن را تنها در نسخهی اول خودش دیده بودیم و نسخهی دوم با رعایت مواردی بهتر و بروزرسانی گیمپلی خود و ارائهی جهانی بینظیر، دنیایی «۱۰۰» ساعته را در اختیار ما قرار میدهد.
برای نقد و بررسی Dragon’s Dogma 2، کمی باید به عقبتر برگردیم و از ریشه به این موضوع نگاه کنیم. سبکهای زیادی ترکیب شدهاند تا این بازی شکل بگیرد و به سرانجام خود برسد. سبکهایی مثل مترویدوانیا، سولزلایک و فانتزی، از عواملی هستند که دستبهدست هم میدهند تا چنین بازی به رقم بنشیند و به اهداف زیرساختی و طراحی خود برسد. همهی این موارد را کنار بگذاریم، بازی پر شده از مکانیکها، بهینهسازیها و پازلهایی است که ارزش این اثر را نسبت به قبل، چندین و چند برابر میکنند. تا جایی که شما اگر تجربهی پیشینهای نیز نداشته باشید میتوانید از تجربهی Dragon’s Dogma 2 لذت ببرید و تنها شرطی که این میان وجود دارد این است که با مدل بازیهای کپکام آشنا باشید یا بتوانید با این تم بازیها ارتباط برقرار کنید.
این شرط مهم است، چون بازی پر از رفت و برگشتهایی است که میبایست برای جلو بردن داستان از این مدل روایت بهرهگیری کنید و بارها و بارها در طول تجربهتان به نقاط مختلف جهان بازی سفر کرده و ماموریتهایی که به شما سپرده شده را به ختم برسانید و تکمیل کنید. به خاطر همین صادقانه بیان میکنم که هرچه بیشتر علاقهمند به سبکها و زیرشاخههای فانتزی و گشتوگذاری باشید، دراگونز دوگما ۲ بهتر میتواند نظر شما را جلب خود کرده و شما را به عنوان بازیکن انتخاب کند.
سیستم دیزاین متفاوت است!
نکتهی جالبی بود؟ «این نکته که بازی شما را انتخاب می کند نه شما بازی را» چون درباره یک اثر نقشآفرینی و فانتزی صحبت میکنیم بهنظر من این مورد هم شایان است که بایستی ادبیات ما هم نگاهی فانتزی به عنصرهای این سبک داشته باشد؛ همانطور که در سری فیلمها و داستانهای هری پاتر، این «چوب دستیها» بودنند که صاحب خویش را انتخاب میکردند، میتوانیم از این المان استفاده کنیم و با این بینش جلو بیاییم که داستان دراگنز دوگما ۲ هم چنین چیزی در روحش دارد و این دراگنز دوگما است که شما را انتخاب میکند و شما باید صبور باشید و ببینید آیا جذب این انتخاب میشوید یا خیر.
سیستم دیزاین در این مدل بازیها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند، این ویژگیها را نمیتوانیم در هر بازی ببینیم و عنصرهای تلفیقی را بهخوبی مشاهده کنیم. اما Dragon’s Dogma 2 محصولی است که میتوانیم به آن بهعنوان یک کلاس درس برای فانتزیبازان و طراحان اکوسیستم فانتزیمحور، نگاه کنیم. همانطور هم که قبلا اشاره کردیم، بازی Dragon’s Dogma 2 یک احساس درونی در مخاطب ایجاد میکند که این موضوع را زمانی درک خواهد کرد که پای دیگر عناوین مشابه مینشیند؛ وقتی اتفاق بیفتند تفاوتها بهخوبی احساس خواهند شد.
توسعهدهندگان «Dragon’s Dogma 2» اتفاقات آن را در جهانی موازی با نسخهی اول میبینند. این مورد باعث شده است تا برخی رویاروییها و در کل مناسبات جهان بازی، حس تجربهی متفاوتبرانگیزی را نسبت به شماره اول این اثر، به گیمر انتقال بدهد. این موضوع را میتوانم با این عنوان جواب دهم که خود کپکام هم در مراحل ابتدایی و افتتاحیهی شروع بازی، هیچ شمارهای بعد از نام Dragon’s Dogma نزده است و آن را با این پرده که این شماره، دنبالهی قسمت قبلی است معرفی نمیکند چرا که همانطور که اشاره کردیم، دراگنز دگما ۲ جهانی موازی است و با نسخهی اول فرق دارد.
برای برخی بازیکنان شاید این موضوع جالب بهنظر نیاید که ما میتوانیم علاوهبر شخصیسازی ظاهر کرکترمان، از این ویژگی در قابلیتهای شخصیت مورد نظرمان استفاده کرده و بهرهگیری کنیم. برای مثال من یک انسان را انتخاب میکنم که میخواهم ظاهری ساده داشته باشد و این الگوی ساده روی بقیهی فیچرهای شخصیت، تاثیری نگذارد تا بتوانم آنگونه دوستدارم شخصیت خود را به ظاهر مد نظر خود برسانم اما شاید از زاویهی دیگر این سوال در ذهنم ایجاد شود، «شخصیسازی کرکتر که صرفا یک ظاهر را به ما بدهد چه فایدهای دارد؟»
به همین خاطر است که کپکام این انتخاب را کرد و بهجای اینکه همانند دیگر بازیهای مشابه، صرفا شخصیسازی کرکتر را به شما بدهد، سیستمی را نیز طراحی کند که شما بتوانید با استفاده از این سیستم دیزاین، راهنمایی شوید و کرکتری را خلق نمایید که هم از لحاظ ظاهری مد نظر شما باشد و هم بتواند موارد و ویژگیهایی که دوست دارید را در دل شخصیتتان جاسازی کند. این فرآیند یکی از مواردی است که میتواند خلاقیت استودیو کپکام را به جهان ثابت کند و این را نشان دهد که سازندگان چقدر در مسیر نوآوری قدم گذاشتهاند و چه تلاشها و فکرهایی کردهاند که بتوانند به ساختار خود برسند.
عجیب هم بهنظر نمیرسد، تا دلتان بخواهد بازار بازیهای ویدیویی پر شده از بازیهای فانتزی است که چیز زیادی برای ارائه ندارند، در نتیجه و در این موقعیت، محصولی «برنده و قهرمان» بازار میشود که تفاوتهای شدت برانگیز و تحولآفرینی را باطن و ظاهر خود رقم بزند و تشکیل دهد؛ بهحدی که این تفاوتها را در همان ساعات ابتدایی بازی مشاهده کنیم و از این اتفاق مثبت، نهایت لذت را ببریم. به همین دلایل است که تا الان بارها و بارها به این اشاره کردهایم که بازی Dragon’s Dogma 2 تجربهای را در سبک فانتزی به شما ارائه میدهد که در هیچ یک از اثرهای مشابه نمونهی آن وجود ندارد.
Dragon’s Dogma 2 را با دیگر بازیهای مشابه دستهبندی نکنید
در گذشته هم به این موضوع اشاره کردم که بهتر است Dragon’s Dogma 2 را با دیگر آثار مشابه دستهبندی نکنید و آن را در یک جریان دیگر قرار بدهید. چرا که بازیهای خوب فانتزی مانند اسکایریم، در حالحاضر جزء بازیهای قدیمی محسوب میشوند که سیستمدیزاین نسبتا فرسودهای را در سال ۲۰۲۴ دارند و برای زمان خودشان خوب بودهاند، نه الان. به همین خاطر بهتر است Dragon’s Dogma 2 را در قلب خود نگه دارید تا بازی عرضه شود که بتوانید آن را در کنار این اثر بگذارید و تفاوتها را اندازهگیری کنید.
بازی Dragon’s Dogma 2 همانند نسخهی پیشین داستان Arisen و سفرش را روایت میکند که برای دفاع از سرزمین خود میجنگد. داستان بازی اول یک روایت معمولی بود که تاثیر خاصی را روی مخاطب نمیگذاشت اما این قضیه برای نسخهی دوم فرق دارد. Dragon’s Dogma 2 از شخصیتهای اصلی و فرعی جذابی استفاده میکند و کشش و روایت داستانی را بهخوبی جلو میبرد. این اتفاق بهلطف پویاتر شدن انتخابها و البته مسیر هر ماموریت، جان تازهای میگیرد. بهجز این موارد، توجه به المانهایی همچون زمان، محل وقوع و حتی زمان انجام هر ماموریت از جمله مواردی هستند که این ترکیب را کاملتر میکنند.
بازی در ابتدا یک گوهر مکانیکی را در اختیار شما قرار میدهد و شما را مجبور به این میکند این مکانیک و ساختار را بیاموزید و بعد از آن، خواهید دیکه چقدر رها شدهاید و چه میزان درگیر تنشهای بازی شدهاید و این المانها قاعدهای را بوجود میآورند که جذابیت بازی را هربار بیشتر از قبل میکنند. احتمالا چون بازیهای فانتزی جهان بزرگی دارند این احساس را بکنید که همانند دیگر آثار قدیمی، Dragon’s Dogma 2 هم بعد از مدتی خسته کنند شود اما بعد از هربار تجربهی بازی به این درک خواهید رسید که قضیه جدیتر از این حرفها است.
این موضوع چه معنایی دارد؟ معنایش این است که بازی بهدلیل پویایی بالایی که دارد میتواند کشش داستانی را آرامآرام به شما تزریق کند و نگذارد که در جهان عظیم بازی گرفتار مواردی همچون ندانستن شوید و رهاشدگی بیارزشمانندی را تجربه کنید. به همین دلیل است که Dragon’s Dogma 2 را دوستداشتم و خط داستانی را بهخوبی درک کردم و توانستم با جزئیات آن ارتباطات زیادی را درک کرده و آنها را ادامه دهم. گاهی اوقات که درگیر بازی میشدم، این را با خود مرور میکردم که ساعاتی قبل چه اتفاقاتی افتاد که نتیجهاش چنین چیزی شد.
این رفتار برای من یکی از موارد جذابی بود که بدست آوردم. در ایران آنچنان که باید و شاید Dragon’s Dogma 2 شناخته نشده است و این بازی معمولا بهعنوان یک حاشیه دیده میشود که اگر اثری برای تجربه نداشتید سراغش بروید اما بگذارید این پیشنهاد را به شما بدهم که کار را جدیتر از این بگیرید و اگر میخواهید سراغ یک اثر بروید حتما Dragon’s Dogma 2 را انتخاب نمایید و ساعتهای زیادی را درگیر آن شوید.
دراگنز دگما ۲ یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۴ است
سال ۲۰۲۴ بهنظرمن سال خوبی برای جهان بازیهای ویدیویی محسوب میشود، جهانی که هر روز شاهد پیشرفت آن هستیم و هر بار اتفاقات جدیدتری در آن رقم میخورد، اما بر خلاف یکسری از سالهای میلادی که شاهد آن بودیم، حداقل تا الان سال ۲۰۲۴ سال خوبی برای گیمرهای جهان محسوب میشود. البته این موضوع زمانی صدق میکند که بازیهای ریمستر و ریمیک را کنار بگذاریم و صرفا به آثاری بپردازیم که از صفر خلق شدهاند و محتوای جدیدی را ارائه میدهند.
از زمانی که نسل نهم بازیهای ویدیویی هم آغاز شده است، بیشک با یکی از نسلهای تکراری در حیطهی بازیهای ویدیویی آشنا شدهایم، نسلی که بهجای اینکه به مباحث جدید و بازیهای جدید بپردازد، آثار قدیمی را ریمیک، ریمستر یا ریبوت میکند و چیز جدیدی را معرفی نمیکند. دقیقا اینجا است که بازیهایی مثل Dragon’s Dogma 2 باید به میان بیآیند و الگوی جدیدی را معرفی نمایند که من از این موضوع بسیار خوشحال هستم و کپکام را بابت چنین اتفاقی تحسین میکنم. تا به اینجا هم بازی Dragon’s Dogma 2 از لحاظ تجاری آمار موفقیتآمیزی را داشته است، بهحدی که کپکام به شدت تیم سازنده را تحسین کرده است.
این همه از خوبیهای بازی دراگنز دگما ۲ گفتیم، موقعیت این رسیده است که به نکتههای منفی بازی هم بپردازیم. هوش مصنوعی پاونها خطاهای مختص به خود را دارد و فرمانپذیری همیشه در بهترین شرایط قرار نمیگیرد؛ اما این بازی آنقدر با مکانیکهای مختلف سمت شما حرکت میکند که شاید در بعضی مواقع این نکته را بتوانید فراموش کنید و صرفا به تجربهی بازی و ادامه دادنش فکر نمایید. شاید برایتان جالب باشد که بازی Dragon’s Dogma 2 حالت شروع مجدد یا همان New Game ندارد و این موضوع برای کسانی که عاشق دوباره بازی کردن یک اثر با کیفیت هستند، بسیار بد بنظر میآید؛ این احتمال وجود دارد که در آیندهای نزدیک این بروزرسانی در دسترس کاربران قرار بگیرد و شاهد حضور «بازی مجدد» در بازی باشیم.
گرافیک بازی جذاب است
موتور گرافیکی RE در مسیر دشواری قرار داشت و این سوال را بوجود میآورد که آیا این موتور بازی سازی میتواند چنین اثری را با این وسعت زیاد خلق کند یا خیر؛ اما جواب مثبت است و این نرمافزار با سربلندی زیادی از خروجی و نتیجه کار بیرون آمده است. فریمریت گاهی اوقات افت دارد و در پلتفرمهای کنسولی گرافیک بازی نامتعادل بهنظر میرسد و بعضی اوقات این را خواهیم دید که NPCها آنچنان که باید جزئیات و داستان خوبی را به ما ارائه نمیدهند، این مورد شاید گاهی اوقات به ذوق بزند اما چیزی از کیفیت و عمیق بودن بازی Dragon’s Dogma 2 کم نمیکند.
اگر بخواهم صادقانهتر بگویم، بازی در پلتفرم رایانههای شخصی به بهترین شکل ممکن اجرا میشود اما در کنسولهای بازی آنطور که باید اجرا نمیشود. به همین خاطر کاربران کنسولی بهتر است دو تا سه ماه دیگر صبر کنند و بعد از آن به سراغ خرید این اثر بروند چرا که از لحاظ فنی، بازی Dragon’s Dogma 2 نمیتواند در کنسولهای بازی آنطور باشد که انتظار داشتیم اما در PC ارائهی خوبی را از خود به نمایش میگذارد.
به شخصیتهای اصلی و فرعی اشاره کردیم و این را گفتیم که این بازی در این زاویه خوب عمل میکند اما خوب عمل کردن گاهی اوقات کافی نیست و میبایست فراتر به میان بیآید و حضور خود را اعلام کند؛ به همین خاطر شخصیتپردازی بازی Dragon’s Dogma 2 میتوانست بهتر باشد و کمی دقیقتر به جزئیات بپردازند و این مدل را با پاونها همگامسازی کنند و بدین شکل نباشد که صرفا یک کرکتری را بسازیم و وارد بازی شویم و با شخصیتهای مختلفی روبرو شویم که در ابتدا خوب هستند اما بعد از گذشت مدتی برایمان معمولی میشوند.
در کلیت ماجرا سیستماتیک و مکانیک بازی Dragon’s Dogma 2 آنچنان خوب است که میتواند نکات منفی را از دید شما خارج سازد و شما را بهخوبی و به بهترین شکل ممکن سرگرم Dragon’s Dogma 2 کند. جهان بازی، گرافیک، داستان و تم و رنگ فانتزی این اثر، یک تکامل منحصربهفرد را در اختیار شما قرار میدهند که این وسط نکات منفی هم وجود دارد که بهتر است به آنها توجهی خاصی نداشته باشید.
بازی Dragon’s Dogma 2 توانست میانگین نمره ۸۶ از ۱۰۰ را در وبسایت متاکریتیک ثبت کند و از لحاظ تجاری و هم آماری موفقیت بسیار خوبی را تجربه نماید. اگر شما همانند من علاقهی زیادی به تجربهی بازیهای نقشآفرینی و فانتزی دارید، بازی Dragon’s Dogma 2 را صد در صد تجربه کنید.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
جهان عظیم و پر جزئیات | دیالوگها بعد از مدتی خاصیت خود را از دست میدهند |
تحول در سبک فانتزی | شخصیتپردازیها در طی زمان افت میکنند |
تفاوتسازی و غنیسازی آثار نقشآفرینی | هوش مصنوعی گاهی اوقات بد میشود |
شخصیتهای خوب اصلی و فرعی | بد بودن اجرای بازی روی کنسولها |
گرافیک و فضاسازی زیبا و چشمنواز | |
المانهای جذاب نقشآفرینی و گشت و گذار در محیط |
نظرات