سریال قهوه پدری قسمت یازدهم، آغاز نیم فصل دوم این اثر خواهد بود، گفتنی است که این قسمت نسبت به اپیزود‌های گذشته از نظر کمدی فعال‌تر است و خنده‌ی بیشتری را می‌تواند از بیننده بگیرد، از این رو برای اینکه به علت این موضوع پی ببریم، در این بخش از مجله بازار به سراغ نقد و بررسی قسمت یازدهم قهوه پدری خواهیم رفت.

سریال قهوه پدری را می‌توان آخرین ساخته‌ی مهران مدیری در سال ۱۴۰۳ محسوب کرد، اگر بخواهم کاملا بی‌طرف سریال قهوه پدری را به عنوان یک مخاطب قضاوت کنم، باید بگویم: این سریال ۲۰ قسمتی اصلا روی ریتم خود سوار نیست و هرزگاهی که به ریتم و روند ایده‌آل خود می‌رسد، در کمترین زمان ممکن از آن خارج می‌شود و روبه افول می‌رود. این تنها یک نمونه از مشکلات سریال قهوه پدری مهران مدیری به حساب می‌آید، نظر کلی من نسبت به این ساخته‌ی مهران مدیری منفی است و آن را ضعیف‌ترین ساخته‌ی ایشان در کارنامه‌ی هنری‌شان می‌دانم، این موضوع صرفا به کارگردانی او مربوط نمی‌شود و باید اضافه کنم، شخصیت «اون» در سریال قهوه پدری، ضعیف‌ترین کاراکتری است که مهران مدیری آن را بازی کرده است.

نقد سریال جان سخت؛ قسمت سوم | زدی باید بخوری

اساس این اثر روی ضعف‌های متعدد سوار است و این مسیر مانند یک نمودار، از پایین به بالا و از بالا به پایین درحال حرکت است، سریال گاهی شما را سوار بر یک  ریتم ایده‌آل می‌کند و به این باور می‌رساند که قرار است مسیر سریال به همین منوال پیش برود اما به یک آن همه‌چیز بهم می‌خورد و طوری این نمودار سقوط می‌کند که تمام عقبه‌ی سریال بهم می‌ریزد، این سقوط دوباره باعث خواهد شد تا شما برای رسیدن به آن ریتم مناسب چندین قسمت را پشت‌سر بگذارید، همچنین این روند نامنظم و فرسایشی در مسیر سریال باعث این خواهد شد که مخاطب از تماشای آن خسته و ناامید شود و در نهایت به دلیل بالا و پایین‌های بیش از حد، از تماشای سریال صرف نظر کند.

این مطلب مقداری از داستان قسمت یازدهم قهوه پدری را لو می‌دهد.

رسیدن به ناهید با کمک نسترن

نقد سریال قهوه پدری قسمت یازدهم

در قسمت دهم قهوه پدری، پس از اینکه خانواده‌ی ادیب وانت آقای فاضلی را به صورت پنهانی با کمک ملیسا برمی‌دارند، به سراغ جابه‌جایی خاک‌های زیرزمین می‌روند؛ در حین کار وانت توسط آقای میخچالچی دزدیده می‌شود تا سر از کار این خانواده در بیاورد اما از آنجایی که شخصیت ایشان از آنچنان هوشی برخوردار نیست که متوجه‌ی کار آن‌ها شود، فقط به آن‌ها مشکوک می‌ماند. در قسمت یازدهم سریال قهوه پدری، میخچالچی برای اینکه بیشتر به بیزنس مشکوک خانواده‌ی ادیب پی ببرد، به سراغ ایرج می‌رود تا از او اطلاعات بگیرد اما او بی‌خبر از همه‌جا در کف کانکس نگهبانی بی‌هوش افتاده است، چرا؟ چون شب قبل توسط آقا جهانگیر و خانومش بی‌هوش شده بود تا آن‌ها بتوانند کار خودشان را بدون هیچ مانعی انجام دهند.

رونق گرفتن کافه نازگل به مذاق آقای میخچالچی و خانومش خوش نیامده است، از این رو آن‌ها بیشتر به کسب و کار آن‌ها مشکوک شده‌اند، برای همین به سراغ آن‌ها می‌روند تا سر از کارشان در بیاورند اما از آنجایی که ضریب هوشی ایشان آنچنان بالا نیست، چندان موفق نمی‌شوند و دست خالی باز می‌گردند، این بخش از قسمت یازدهم سریال قهوه پدری مربوط به آقای میخچالچی می‌شود. در طرف دیگر ماجرا در زیرزمین کافه اتفاق‌های جالبی افتاده است که در روند سریال تاثیر گذار است، زمانی که سعید و اون درحال کندن تونل هستند، سعید می‌گوید که من پارچه‌ی سفیدی دیدم که احساس می‌کنم کفن است، برای همین با اون دوباره به عقب بر می‌گردند تا ببینند این پارچه سفید چیست؟ بعد از اینکه اطراف پارچه را می‌کنند، با یک شی گران قیمت مواجه می‌شوند، به همین خاطر دیگر دست از کندن می‌کشند تا یک چاره‌ای بی‌اندیشند.

در سوی دیگر قصه، اخبار حول محور «نانا» و «بیژبیژ» می‌چرخد، حال این دو نفر کیستند؟ نانا و بیژبیژ، ناهید خانم و آقای فاضلی هستند که به صورت پنهانی باهم ازدواج کرده‌اند، این خبر برای همه شوکه کننده بود، حتی مخاطب‌های سریال، زمانی که ملیسا دختر آقای فاضلی این خبر را می‌شنو‌د از حال می‌رود، چون آخرین کسی که تصورش را می‌کرد با پدرش ازدواج کند، ناهید خانم است. این ازدواج برای سریال یک اتفاق خوب محسوب می‌شود، چون با این ازدواج احتمالا نقش حامد وکیلی (آقای فاضلی) در سریال بیشتر شود، چرا؟ چون ناهید خانم تمامی اتفاق‌هایی که تا الان برای خانواده ادیب رخ داده است را برای او تعریف کرده، از این رو آقای فاضلی که خودش یکی از افراد مشکوک به خانواده‌ی ادیب بود، در جریان جزئیات کامل قرار گرفته است.

بیشتر شدن کمدی در قسمت یازدهم

نقد سریال قهوه پدری قسمت یازدهم

در قسمت یازدهم سریال قهوه پدری، سکانس‌های خنده‌دار سریال در مقایسه با قسمت‌های پیشین بیشترند، علت این اتفاق به این دلیل است که نقش کمدین‌های اصلی سریال بیشتر شده است و همین امر باعث افزایش سکانس‌های خنده‌دار سریال خواهد شد. اگر واقع بینانه بخواهیم محاسبه کنیم، سریال قهوه پدری، سه کمدین اصلی دارد و آن‌ها کسی نیستند، جز؟ حامد آهنگی، حامد وکیلی و جواد رضویان؛ علت اصلی اینکه قسمت یازدهم کمی سرحال‌تر نسبت به مابقی قسمت‌های سریال است، حضور بیشتر این بازیگران محسوب می‌شود. اگر نقش این کاراکتر‌ها در سریال بیشتر شود، باعث خواهد شد تا سکانس‌های خنده‌دار در سریال افزایش یابد، از طرفی این موضوع می‌تواند به دیگر بازیگرها نیز کمک کند تا در رودر رویی با این عزیزان از مخاطب خنده بگیرند.

پیش‌نمایش: از سریال یل (اسپین‌آف پوست شیر) چه می‌دانیم؟

هنوزم که هنوز است انقدر ایفای نقش برخی از بازیگران بد می‌باشد که چشم به آن‌ها عادت نکرده است، علت اصلی آن هم شخصیت پردازی ضعیف سریال محسوب می‌شود. یرای نمونه بدتر از شخصیت اون ( مهران مدیری) کاراکتر بهار (بیتا سحرخیز) است، واقعا باید تشکر کرد که حداقل نقش این شخصیت در سریال کم است، اصلا هیچ درکی نمی‌توان از این شخصیت داشت، کاراکتر باید طوری طراحی شود که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند اما این شخصیت بقدری مبتذل و لوده است که نه‌تنها نمی‌توان با آن ارتباط گرفت بلاکم دل‌تان می‌خواهد سکانس‌های این بازیگر را رد کنید. پیش‌تر هم در نقدهای پیشین اشاره کرده بودم که شخصیت پردازی و انتخاب بازیگران سریال قهوه پدری از اساسی‌ترین مشکلات آن است و هرچه جلوتر می‌رویم با این مشکل بیشتر روبه‌ر‌و خواهیم شد.

قسمت یازدهم سریال قهوه پدری در مقایسه با قسمت‌های پیشین خودش کمی بهتر است، اگر مابقی قسمت‌های باقی مانده نیز این مسیر را طی کنند و یک ریتم ثابت داشته باشند، می‌توانند این اثر را با یک پایان خوب به اتمام برساند اما اگر سریال بخواهد طبق منوال گذشته بی‌ثبات به مسیر خودش ادامه دهد، این اثر به یک فاجعه‌ای تبدیل می‌شود که نه شروع خوبی داشته است و نه پایان، من به شخصه دوست دارم که این‌طور نباشد چون در سریال واقعا بازیگران خوبی ایفای نقش می‌کنند و برای این کار در تلاش هستند اما چه باید کرد که مشکل کار ریشه‌ای است. در پایان نیز مثل‌ نقدهای پیشین باید بگویم: این نقد فقط مربوط به قسمت ۱۱ سریال قهوه پدری می‌شود و به قسمت‌های آینده آن ارتباطی ندارد.

Loading