سریال قهوه پدری قسمت چهارم به شما چیز جدیدی نشان نخواهد داد و بههمان منوال گذشته، داستان خیلی ساده و کند درحال پیش رفتن است؛ برای همین در این قسمت از مجله بازار به سراغ نقد و بررسی قسمت چهارم خواهیم رفت تا بدانیم در این قسمت چه رخ داده است.
چهارمین قسمت از سریال قهوه پدری هم پخش شد و همچنان مثل سه قسمت قبلی هیچ تغییری در آن ندیدهایم، هنوزم عدهای از افراد معتقد هستند که این سبک مهران مدیری است و سریالهایی که او میسازد در چند قسمت اول شکل نمیگیرد، اگر بخواهیم این حرف طرفدارن مهران مدیری را تایید کنیم، باید همچنان منتظر بمانیم و یک طنز لودگی را تماشا بکنیم؛ با اینکه چهار قسمت از سریال قهوه پدری گذشته است هیچ کمدی خاصی از آن ندیدهایم، مشکل اصلی در سناریو نویسی سریال است. سریال قهوه پدری کمترین دیالوگ کمدی را دارد و اگر چند تن از کمدین محبوب کشور در آن حضور نداشتند، پروندهی سریال در همان یکی دو قسمت اول بسته شده بود.
باید بگویم که این دلیل طرفدارن مهران مدیری میتوانستیم تا چندین سال گذشته به عنوان یک فکت درنظر بگیریم اما هماکنون این دلیل دیگر قابل قبول نیست، در روزگاری که روزانه فیلمها و سریالهای جدید از شبکههای مختلف پخش میشود اگر یک اثر جدید نتواند خودش را در یکی دو قسمت اول ثابت کند، پروندهی آن اثر نمنم بسته خواهد شد و آن ساخته محو میشود، نمونهی ایرانی اگر بخواهم برایتان مثال بزنم، سریال گردن زنی یکی از فاجعههای شبکه نمایش خانگی بود که خیلی زود کارش تمام شد، درست است که ژانر این دو سریال خیلی باهم تفاوت دارند اما اصل موضوع یکی است و بیننده انتظار آن را دارد که جذب سریال شود و موقع تماشا از آن لذت ببرد.
هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان قسمت چهارم سریال قهوه پدری را لو میدهد.
یک اثر کاملا عادی و معمولی
پس از اینکه در اواخر قسمت سوم سریال قهوه پدری جهانگیر تصمیم گرفت با خانوادهاش به بانکی که همسرش در آنجا کار میکند دستبرد بزند، با مخالفت همسرش روبهرو شد و او آنها را از این کار منع کرد، با این که جهانگیر و فرزنداش دست به دست هم داده بودند تا این کار را انجام دهند اما سیمین همچنان مخالف آنها بود تا زمانی که گل سر سبد سریال آقای میخچالچی وارد داستان میشود، شما این ورود آقای میخچالچی را اولین سکانس کمدی سریال درنظر داشته باشید تا باهم ببینیم در این قسمت چند سکانس خندهدار وجود داشت. زمانی که آقای میخچالچی به سیمین حکم مزایده منزل سکونت آنها را نشان میدهد، سیمین به ناچار میپذیرد که با خانوادهاش در دزدی از بانک همراه شود.
اولین سکانسی که در قسمت چهار قهوه پدری شاید موجب خندهی شما شود، همین سکانس جواد رضویان با لهجهی خاصش خواهد بود، در این سکانس میخچالچی با آن نوع همدردیش یک سکانس قابل قبول کمدی را ایفا کرد. زمانی که سیمین با خبر حضورش در سرقت به خانه میرود، جهانگیر با تقسیم وظایف مثلا استارت دزدی را میزند و به هر یک از فرزندان مسئولیتی میدهد؛ جهانگیر برای این که بتواند با اطمینان خاطر بیشتری سرقت را به پایان برساند، دوباره به سراغ اون میرود تا از او مشورت بگیرد، سکانس میان سام درخشانی و جهانگیر را تماشا کنید، چه برداشتی خواهید کرد، از نظر من کاراکتر اون ضعیفترین نقشی است که مهران مدیری در تمام ادوار دوران بازیگریاش ایفا کرده است.
واقعا درک این شخصیت سخت است و بهمعنای واقعی کلمه این شخصیت یک نقش بیاهمیت و مبتذل در سریال است. علاوه بر آن نقش روبهروی مهران مدیری یعنی سام درخشانی واقعا کاراکتری دارد که نهتنها از بیننده تا الان خندهای نگرفته است بلکم روی مخ مخاطب با شخصیتش رفته است. من در نقد قسمتهای قبلیام به این موضوع بارها اشاره کردم، آقای درخشانی برای این نقش اصلا انتخاب درستی نیستند؛ علاوه بر این شخصیت جهانگیر ادیب یک شخصیت شریف دلنشین نیست، اگر به دنبال یک کاراکتر شریف دلنشین هستید، نمونهی بارز و درجهی یک آن شخصیت آقای شرافت با بازی فرهاد اصلانی در سریال هیولا است.
تبدیل از طنز به لودگی
چرا لودگی؟ زمانی که جهانگیر برای بازدید به بانک میآید، آقای میخچالچی به سراغ او میآید و با یک حرف راجعبه دزدی جهانگیر بهم میریزد، این سکانس یکی از سکانسهای رومخی قسمت چهار قهوه پدری است، انقدر در این سکانس سام درخشانی بعد ایفای نقش میکند که اصلا چیزی شبیه به کمدی نیست و سریال با لودگی پیش میرود، تا اینجا فقط سکانس اولیه جواد رضویان را برای خنده داشتیم، سکانس بعدی هم مربوط به میخچالچی میشود که کارمندان بانک را برای خوردن کیک دور هم جمع میکند و بعدش چند دیالوگی با همسرش دارد، این دومین سکانس خنداره دار قسمت چهار است که باز هم گیرندهی خنده جواد رضویان است.
دیگر سکانس بعدی که باعث خنده خواهد شد، مچگیری حامد آهنگی از جهانگیر در اتاق سرور است، حامد آهنگی واقعا نقش این نگهبان را کمی که شیرین میزند را قشنگ بازی میکند و واقعا دلنشین است و مخاطب دوست دارد که او را بیشتر در سریال ببیند؛ آخرین سکانسی که شاید باعث خنده در قسمت چهارم قهوه پدری شود، سکانس پایانی حامد آهنگی با سام درخشانی و ژاله صامتی است، زمانی که جهانگیر به دنبال لوکشینی نزدیک به بانک میگردد، سیمین ایرج نگهبان محل را برای پیدا کردن یک لوکشین خوب معرفی میکند و با جهانگیر به سراغ آن میروند، با چندین دیالوگی که بین آنها رد و بدل میشود، خندههایی از مخاطب گرفته میشود که آنهم به وسیلهی حامد آهنگی است.
پیش از اینکه به سراغ جمعبندی قسمت چهارم سریال قهوه پدری برویم، باید بگویم که در این قسمت جای ستارهی کمدی سریال حامد وکیلی واقعا خالی بود، کاش شاهد سکانسهای بیشتری از او در سریال باشیم تا کمتر طنز لودگی خانواده ادیب را تماشا کنیم. در آخر باید بگویم این واقعا قابل قبول نیست که از یک سریال چهار قسمت بگذرد و فقط چندین سکانس خنده دار آنهم کمتر از انگشتان یک دست مشاهده کرد؛ اگر سریال قهوه پدری بخواهد همینطور پیش برود نفسهای آخرش را خواهد کشید، در پایان لازم است که بگویم این مطلب فقط مربوط به قسمت چهارم سریال قهوه پدری میشود و به قسمتهای دیگری مربوط نمیشود.
آخ گفتی واقعا سریال چرتی است وقتی دیدم از مهران مدیری کارگردان این سریال هست گفتم آخ جون چه سریالی اما واقعا رو مخه بد رو مخمه
یعنی بی مزه تر و رو مخ تر از این سریال ندیدم خصوصا زن میخچالچی با اپن میمیک صورت و حرف زدنش که واقعا چندش آور و جوری رو اعصابه که آدم میخواد تلویزیون رو بکوبه به دیوار
سلام
دقیقا حرف دل بیننده را زدین
از مهران مدیری بعید بود
قبلاً هم گفتم که دوران مهران مدیری به سر آمده و ایشان باید از فکر کارگردانی بیرون بیاید . آن زمان که ایشان بر سر زبان ها افتادند زمانی بود که با گروه حرفه ای اعم از نویسندگان و بازیگران فعالیت داشتند.مهران مدیری از الان تا آخر عمر خود دیگر نمی تواند سریال طنزی بسازد چون معتقد است که همه آثار با ارزش گذشته به خاطر هنر ایشان بوده. متاسفانه غرور و تکبر و خود شیفتگی ایشان باعث افول کارشان شده.مدیری با این طرز تفکر دیگر نمی تواند مهران مدیری بشود
استقبال مردم از کارهای مدیری و گروهی که بعد از برنامه نوروز ۷۲ و ساعت خوش به تلویزیون آمدند به این دلیل بود که از کارهای ضعیف تلویزیون مثل برنامه بعد از خبر و جنگ هفته در دهه شصت فاصله گرفته بودند و دیگر خبری از کلیشه هایی مثل تمسخر لهجه و لودگی و لوس بازی نبود.متاسفانه مدیری بعد از این همه سال درجا و عقب گرد داشته و رو به یک سری سوژه های شکست خورده آورده که به شدت هم از سوی مردم پس زده شده است