قسمت هفتم سریال قهوه پدری چیزی شبیه به مطرب‌ خانه بود تا یک سریال نمایش خانگی، باید ‌پذیرفت ناتوانی در‌ داستان‌ پردازی همچنان ضعف اول سریال قهوه پدری است، برای همین در این پخش از مجله بازار به سراغ نقد و بررسی قسمت هفتم سریال قهوه پدری خواهیم رفت تا مشکل کار را پیدا کنیم.

سریال قهوه پدری باید این قضیه را بپذیرد که دیگر قرار نیست در دل مخاطب جای بگیرد، کاش شبکه نمایش خانگی ایران مانند برخی از کشورهای دیگر از این سیستم استفاده کند که اگر آن سریال بازدید خوبی نگرفت، حتما نباید تا انتها ادامه پیدا کند و در همان ابتدا به کار خودش پایان دهد تا مبالغ کلان برای سریال‌های کوچک بیهوده خرج نشوند. سریال Father’s Coffee برای جا شدن در دل مخاطب نیاز به یک معجزه بزرگ دارد که بعید می‌دانم در این سریال همچین معجزه‌ای وجود داشته باشد.

نقد سریال The Day of the Jackal | مرد هزارچهره

سریال قهوه پدری آنی نبود که مخاطبان تصورش را می‌کردند، این سریال اصلا شبیه به ساخته‌های پیشین مهران مدیری نبود و به چیزی جز یک اثر مبتذل نمی‌توان آن را تشبیه‌اش کرد. بدتر از همه‌ی این‌ها خراب شدن کاراکترهایی هستند که در این سریال به اشتباه قرار گرفته‌اند و اگر این نقش‌ها در یک اثر دیگر بودند به تنهایی می‌توانستند کار را در بیاورند. سریال قهوه پدری قسمت هفتم به ما نشان داد که این اثر پوچ‌ترین ساخته‌ی مهران مدیری است و قرار نخواهد بود که هیچ پیشرفتی داشته باشد و قسمت به قسمت بدتر می‌شود.

هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان قسمت هفتم سریال قهوه پدری را لو می‌دهد.

نقد قسمت هفتم سریال قهوه پدری

رقصندگی به‌جای سریال !

هفتمین قسمت سریال قهوه پدری هم به اتمام رسید و هیچ پیشرفتی در روند او مشاهده نکردیم، آیا واقعا پیش از شروع ساخت این سریال به داستان و فیلم‌نامه‌ی او دقت نکرده بودند؟ این سریال هیچ چیزی برای ارائه ندارد، حتی اگر سکانس‌های کمدی آن را باهم جمع کنیم، اندازه‌ی یک فیلم کوتاه هم نمی‌شود چه برسد تبدیل به یک سریال ۲۰ قسمتی شود. سریال قهوه پدری قسمت ۷ به خوبی نشان داد که این سریال دیگر ارزش نگاه کردن ندارد و تماما هدر دادن وقت است. در قسمت هفتم سریال قهوه پدری دیگر کار از کار گذشته بود و اصلا شبیه به کمدی نبود.

در قسمت هفتم سریال قهوه پدری بیشتر شاهد مطربی بودیم تا تماشای سریال، بیش از پنج دقیقه از یک اپیزود ۴۰ دقیقه‌ای صرف رقص شده بود، بیش از هفت الی هشت دقیقه صرف کندن تونل شده است، بیش از شش الی هفت دقیقه گفت و گو با اون و ناصر تونل طول کشیده است و… درواقع شما بیش از نیمی از این اپیزود را مشغول تماشای پوچی هستید تا دیدن سریال، فیلم‌نامه سریال قهوه پدری اصلا برای خودش الگوی مشخصی ندارد و همین طور معمولی درحال پیش رفتن است، اصلا چنین ساخته‌ای ارزش ساختن نداشت که این حجم از سرمایه هزینه آن بشود.

تمامی این مسائل را کنار بگذارید و به این موضوع با خودتان فکر کنید، آیا شما تا این قسمت توانسته‌اید چیزی از شخصیت اون (مهران مدیری) درک کنید؟ من خودم به شخصه هیچ چیزی از این کاراکتر در سریال دریافت نکرده‌ام که بخواهم آن را درک کنم، واقعا این نقش در سریال قهوه پدری یک نقش کاملا اشتباه و بیهوده است. جناب مدیری علاوه بر این که به تولیدات پیشین خودش در ساخت سریال پشت پا زد و یک اثر بد را تولید کرد، در عرصه‌ی بازیگری هم این کار‌ را انجام دادند و یک نقش اشتباه‌ را پذیرفتند و آن را ایفا کردند.

نقد قسمت هفتم سریال قهوه پدری

در قهوه پدری قسمت ۷ چه گذشت؟

داستان در قسمت ۷ سریال قهوه پدری از جایی شروع خواهد شد که خانواده جهانگیر کافه‌ی خودشان را افتتاح کرده‌اند، از آنجایی که مقصود این خانواده چیز دیگری است و آن‌ها قصد دارند از این حرکت به عنوان پوششی برای کندن تونل استفاده کنند؛ این افتتاحیه را خیلی شلوغ نکردند و فقط تعدادی ناچیز از آشنایان را به این مراسم دعوت کرده‌اند اما قضیه برای خانواده‌ی ادیب آن‌طور‌که فکرش را می‌کردند رقم نمی‌خورد و ایرج عاشق دلخسته‌ی سپیده تمام برنامه‌ریزی‌های آن‌ها را با گروه رقص خودش بهم می‌ریزد، اصل داستان قسمت هفتم سریال قهوه پدری حول محور این موضوع می‌چرخد و هیچ چیز دیگری در آن رخ نمی‌دهد.

۸ سریال ایرانی که بزودی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شوند

بالاتر هم راجع‌به این موضوع گفتم که اگر سریال قهوه پدری یک فیلم کوتاه بود شاید ارزش تماشا پیدا می‌کرد اما با این وضعیت فقط یک وقت تلف کردن خواهد بود. در قسمت هفتم شما فقط درحال تماشای یک اتفاق هستید، عدم موفقیت در کندن تونل خب مشخص خواهد شد این خانواده توانایی این را ندارند که آن تونل را حفاری کنند و یک دزدی بزرگ از بانک انجام دهند، این موضوع کاملا لو رفته است که خانواده ادیب با راه انداختن کافه به درآمدی خواهند رسید که دیگر نیاز به دزدی ندارند و با آن درآمد بدهی‌های خود را پرداخت می‌کنند، این سطح از سادگی سناریو واقعا نوبر است.

هفت قسمت از سریال قهوه پدری گذشت و هیچ عامل محرکی برای خنده‌ی ثابت در آن پیدا نشد، فقط در هر قسمت ریز خنده‌هایی گرفته خواهد شد که اگر آن‌ها هم نبودند ژانر این سریال فقط یک لودگی ساده و پرهزینه می‌شد؛ سریال قهوه پدری در‌ قسمت هفت خودش هیچ چیزی به ادامه‌ی داستان اضافه نکرد و انقدر این روند کند پیش می‌رود که مخاطب را خسته می‌کند. من در نقدهای پیشین به این موضوع اشاره داشتم که یکی از اساسی‌ترین مشکلات سریال قهوه پدری انتخاب اشتباه بازیگران است، علل خصوص خانواده‌ی ادیب که تمامی آن‌ها گزینه‌های اشتباهی هستند؛ در پایان هم طبق روال گذشته بگویم که این نقد فقط مربوط به قسمت هفتم و قسمت‌های گذشته‌ی سریال قهوه پدری می‌شود و هیچ ارتباطی به قسمت‌های آتی ندارد.

Loading