قسمت هشتم سریال قهوه پدری، یک قسمت کاملا ساده و معمولی بود که با ندیدن آن چیزی را از دست نخواهید داد، از اینرو طبق روال گذشته در مجله بازار به سراغ نقد و بررسی قسمت هشتم سریال قهوه پدری خواهیم رفت تا به علت این موضوع پی ببریم.
هشت قسمت است که از سریال قهوه پدری مهران مدیری میگذرد، این سریال نهتنها در روند داستان پیشرفت نمیکند، بلکه به مراتب درحال پسرفت کردن است. همین موضوع که داستان بعد از گذشت هشت قسمت، شکل نگرفته است اولین مسئله مهمی محسوب میشود که باید به آن پرداخت، این اتفاق نشان دهندهی این است که نویسنده سریال اصلا به بخشهای مختلف داستان توجه نکرده و صرفا فقط چند داستان مرتبط تحویل داده است؛ با وجود این مشکل اساسی واقعا جای سوال خواهد بود که چرا آقای مهران مدیری با آن کارنامهی قوی در زمینهی کمدی، چنین اثر ساده و لودگیوارنهای را ساخته است.
قسمت ۸ قهوه پدری به خوبی نشان خواهد داد که هرچه پای این سریال بنشینید، از وقت گذاشتن برای دیدن این اثر پشیمان خواهید شد. اصلا روی قسمتهای سریال کار نشده است و انگار نه انگار که برای این سریال هزینههای زیادی صرف شده است؛ این حجم از بیتوجهی به چشمان بیننده واقعا یک حرکت خطا میباشد، زمانی که مخاطب انتخاب میکند، ساختهی یک کارگردان بزرگ را ببیند، از او انتظار دارد و میخواهد که یک اثر خوب تماشا کند، نه یک اثر ساده که اصلا ژانر و داستان آن مشخص نیست. این موضوع دقیقا بزرگترین مشکل سریال Father’s Coffee خواهد بود، کارگردان و بازیگران نام آشنایی که در ضعیفترین کار خود قرار دارند.
هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان قسمت ۸ سریال قهوه پدری را لو میدهد.
یک قسمت، یک بازیگر
سریال قهوه پدری در قسمت هشتم، بیشتر روی شاخ یک نقش غیر اصلی میگشت و تمام تمرکز آن روی بال و پر بخشیدن به این کاراکتر بود، تا اندازهای این موضوع خوب پیش خواهد رفت، به این علت که هم بازیگر نقش نازگل و هم نقشهای مقابل او کاملا در کنار هم ترکیب خوبی را تشکیل دادهاند اما مشکل اساسی این موضوع نیست، بحث اصلی که در این میان شکل خواهد گرفت، این خواهد بود که بعد از گذشتن هشت قسمت، چرا نباید نقشهای اصلی این قابلیت را داشته باشند که به اندازهی یک نقش دوم باعث خنده گرفتن از بیننده شوند، این قضیه یکی دیگر از مشکلات سریال قهوه پدری است.
این امر نشان دهندهی این خواهد بود که مشکل جای دیگری است، ضعف اصلی سریال قهوه پدری در داستان سرایی و نداشتن دیالوگهای خندهدار است؛ این اتفاق باعث خواهد شد تا سریال از ریتم یک اثر کمدی خارج شود و تبدیل به یک سریال ساده شود که فقط درحال پیش رفتن به سمت قسمت آخر خودش است. در کنار این مسئله نیز باید به انتخاب بازیگران سریال قهوه پدری نقد داشت، بازیگرانی که برای این سریال انتخاب شدهاند، توانایی این را ندارند که از بیننده خنده بگیرند، این قضیه فقط مربوط به قسمت ۸ سریال قهوه پدری نمیشود و از اولین قسمت سریال از مشکلات آن محسوب میشود.
در مجموع اگر بخواهیم سریال قهوه پدری را در این هشت قسمت خلاصه کنیم و یک نظر کلی راجعبه آن داشته باشیم، در باب این موضوع میتوان اینطور بیان کرد که سریال قهوه پدری آنی نبود که مخاطبان از عوامل آن انتظار داشتند، زمانی که به نام کارگردان سریال و بازیگران آن نگاه میکنیم، از آنها انتظار داریم، سریالی را تماشا کنیم که در کمدی بینظیر باشد و لحظه به لحظهی آن را سکانسهای خندهدار تشکیل دهد، نه اینکه سریال پر شود از سکانسهایی که در آن لودگی موج میزند، همچنین سریال اصلا تکلیفش با خودش مشخص نیست و داستان قابل حدس شده است.
در قسمت ۸ سریال قهوه پدری چه رخ خواهد داد؟
داستان قسمت هشت از جایی شروع خواهد شد که خانوادهی ادیب برای این که بتوانند کار تونل کندن خودشان را در زیرزمین کافه پیش ببرند و خانم فرامزی متوجهی کار آنها نشود، تصمیم میگیرند تا سعید را با نازگل دختر خانم فرامزی بیرون بفرستند تا سعید به یک بهانهای نازگل را سرگرم کند اما نازگل خیال میکند که سعید از او خوشش آمده است و میخواهد به او پیشنهاد ازدواج دهد، برای همین نازگل پیش قدم میشود و میگوید قصد ازداوج ندارم، چون او تصور میکند که ایرج عاشق او است اما خبر ندارد که دل ایرج پیش سپیده دختر آقای ادیب گیر کرده است.
بعد از این که سعید عملیات خودش را با موفقیت به پایان میرساند و از آمدن نازگل به کافه جلوگیری میکند، خانوادهی ادیب در زیرزمین کار خودشان را تا اندازهای پیش میبرند اما اوضاع در طبقهی بالا خوب پیش نمیرود و آنها ازش بیخبرند. در همین حین یک بالاگر که کافهها را معرفی میکند، به کافه نازگل میآید تا نظرش را دربارهی این کافه بگوید و آن را در صفحه مجازی خودش معرفی کند، بعد از این که این بالاگر کافه را ترک میکند و نظرش را راجعبه این کافه میگوید، خبرش به گوش خانم فرامزی میرسد و او به سراغ آقای ادیب میرود چون این بلاگر کافهی آنها را بدترین کافه معرفی کرده است و خانم فرامزی از او میخواهد این قضیه را هرچه زودتر درست کند.
داستان در سریال قهوه پدری قسمت هشتم به همین منوال پیش خواهد رفت، قسمتهایی که در کافه میگذرد هیچکدام سکانس قابل توجهی ندارد که بشود در مورد آن صحبت کرد یا چیزی گفت؛ تنها سکانسهایی که میتوان به عنوان پلانهای کمدی در قسمت ۸ قهوه پدری معرفی کرد، مربوط به سکانسهای نازگل میشد و الا هیچ سکانس دیگری در این قسمت نبود که خندهی خاصی داشته باشد. در پایان همه باید بگویم سریال قهوه پدری تا به این لحظه اصلا عملکرد خوبی نداشته است و هرچه بیشتر اینطور پیش برود، لطمه به پیشنیه هنرمندان آن خواهد خورد، سر انجام طبق روال مطالب قبلی نیز باید به این موضوع اشاره کنم که این نقد، فقط مربوط به قسمت هشت و قسمتهای پیشین سریال قهوه پدری میشد و اصلا به قسمتهای آتی مرتبط نمیشود.
یعنی بی سروته ترین..بی محتواترین..وببخشید..البته. مزخرف ترین سریالی که دراین ۵۰سال دیدم..واقعا متاسفم برای مهران مدیری
این مدیری چرا انقد چندش اور شده
کاش جداقل خود مدیری با این گاراکتر چندش اور نبود توی این سریال واقعا با دیدنش با اون رفتارای حال بهم زن نصف محبوبیتش تبدیل ب تنفر شده
چرا نظرات منو پاک کردید
افتضاح
تمام سریالهای جدید فوقالعاده بی سر و ته و با یک پایان افتضاح هستند حیف وقت و نت ما
آخرین مهران سینما هم تمام شد…