امسال به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد پخش انیمه One Piece، استدیو Toei در اقدامی دور از عادت، به عنوان هدیه این نقطه عطف، قسمت خاصی از وان پیس را تحت عنوان One Piece: Fan Letter منتشر کرده است.
به لحاظ فنی و از منظر روایی، Fan Letter یک قسمت فیلر محسوب شده و اگر بخواهم با شما روراست باشم، دیدن یا ندیدن این قسمت هیچ تأثیری روی جریان داستان One Piece و سفر مانکی.دی.لوفی نداشته و میتوانید بدون دیدن این قسمت بهراحتی از ادامه ماجراجوییهای کلاه حصیریها لذت ببرید. با تمامی این اوصاف اغراق نیست اگر بگویم اگر هر کسی که در حال مطالعه این مقاله است خود را ذرهای طرفدار مجموعه وان پیس میبیند؛ واجب است که هرطورشده این قسمت کوتاه ۲۴ دقیقهای را ببیند. مهم نیست وقایع آن خیلی عقبتر از وقایع فعلی انیمه اتفاق میافتد، مهم نیست داستان آن اثری روی داستان اصلی One Piece ندارد و حتی اصلاً مهم نیست که هیچکدام از شخصیتهای کلیدی آن اسم ندارند. انیمه One Piece: Fan Letter یک نامه عاشقانه به طرفداران این سری است و بهتر است با مجله بازار همراه باشید تا کامل تشریح کنیم که چرا این قسمت کوتاه ۲۴ دقیقهای یکی از بهترین آثار مستقل دنیای وان پیس به شمار میرود.
One Piece: Fan Letter دقیقاً قبل از به هم پیوستن دزدان دریایی کلاه حصیری بعد از دو سال گذر زمان و در جزیره شابوندی اتفاق میافتد. این قسمت روایت قصه شخصیتهایی است که اصولاً در وان پیس خیلی ما مخاطبین به آنها توجه نمیکنیم. افراد عادی و سربازان نیروی دریایی ردهپایینی که در جزایر مختلف اقیانوس پنج تکه دنیای وان پیس زندگی میکنند. از نظر ما، آنها خیلی اسم و رسمی ندارند و اگر به ابعاد عظیم وان پیس باشد خیلی از این افراد باید بیش از هر چیز، حواسشان جمع باشد که حین نبرد شخصیتهای هیولاوار داستان بلایی به سرشان نیاید.
قصه انیمه One Piece: Fan Letter قصه اینچنین افرادی است. دختر نوجوان رویابافی که نه یک، بلکه صد دل عاشق دزد دریایی محبوبش، نامی است. او میخواهد هرطورشده نامهای که برایش نوشته را به او برساند. در طرف دیگر افرادی را داریم که در میخانه واقع در کوچهای تنگ و تاریک از شهر جمع شدهاند و سر این که کدام شمشیرزن در دنیا قویترین است با هم دیگر بحث میکنند. سربازی از نیروی دریایی نیز در گوشهای از این میخانه ایستاده و یادآور خاطرات حضورش در جنگ مارینفورد است؛ جایی که شهامت لوفی در مقابله با موانع پیش رو و تلاش بیانتهایش برای نجات برادرش هنوز روی او تاثیر زیادی دارد و دوست دارد بداند آن کلاه حصیری شجاع حاضر در جنگ، بعد دو سال غیبت کجاست. One Piece: Fan Letter با قصه کوتاه این افراد شروع شده و همه آن ها را در لحظه حیاتی به هم پیوستن کلاه حصیریها و خروج از شابوندی به هم وصل میکند و همینجاست که هنر داستانگویی آن مشخص میشود.
ایده اصلی One Piece: Fan Letter ایده سادهای است. «کلاه حصیریها چه تأثیری روی مردم عادی دنیای وان پیس دارند؟» طبیعتاً بعد از آشوبی که لوفی در هر جزیرهای که به آن میرسد راه انداخته و مردم آن جزیره را نجات میدهد زندگی آن افراد به نوعی دگرگون شده و احتمال زیاد قدردان لوفی هستند. One Piece: Fan Letter در مورد همچین چیز پیشپاافتادهای نیست. شخصیتهای این قسمت هیچ کدام به صورت مستقیم با لوفی ارتباطی ندارند و به گونهای نیست که کلاه حصیریها آنها را نجات داده باشند. ایده اصلی داستان در عمل بسیار سادهتر و شیرینتر است. رابطه شخصیتهای این داستان با کلاه حصیریها بسیار شبیه به رابطه یک طرفدار و سلبریتی مورد علاقهاش است. افرادی که صرف تلاش و مقاومتی که در مقابل موانع از خود نشان میدهند؛ افراد دیگر را تحت تاثیر خود قرار داده و منبع الهام آنها میشوند.
انیمه One Piece: Fan Letter در ساختار روایی خود به یک نکته خیلی خوب توجه دارد. آن هم این است که این داستان در بطن دنیای وان پیس اتفاق افتاده و بود و نبودش اثری ندارد. به همین دلیل تک تک شخصیتهایی که در این قسمت برای بار اول میبینیم هیچ کدام اسمشان مشخص نیست. دختر مو نارنجی که از ابتدای داستان میخواهد نامه طرفداریاش را به نامی برساند صرفاً یک دختر مو نارنجی است. اسم او معلوم نیست و مشخصاً بعید است بعد از این قسمت هم او را در هیچ جای وان پیس ببینیم. این در مورد برادران در حال خدمت در نیروی دریایی، افراد حاضر در میخانه، فرمانده احساساتی قرارگاه شابوندی و صندوق دار کتابفروشی شهر، تماماً صادق است. این افراد صرفاً آدمهایی هستند که در یک قسمت عادی وان پیس در پس زمینه دنیای آن قابل شناسایی نیستند. اما حالا که این قسمت وان پیس در مورد احساسات آنهاست، شاید نیازی به اسم نداشته باشند، ولی قطعاً نیاز به یک شخصیت پردازی درست و جریان روایی قدرتمند دارند و این جاست که Fan Letter حساب خود را از تمامی قسمتهای دیگر جدا میکند.
بهترین مثال برای این قضیه، دخترک ۱۵ سالهای است که به نوعی شخصیت اصلی این داستان است. با وجود بی نام و نشان بودن، از همان نگاه اول میتوان فهمید او به دزدان دریایی کلاه حصیری علاقه زیادی دارد. پوسترهای جایزه تک تک اعضای این خدمه روی دیوار اتاق وی مثل پوستر قهرمانان یک تیم ورزشی به هم متصل شده و مرکز همه آنها نیز پوستر نامی است که جدا از همه یک درخشش خاص دیگری دارد. او مشخصاً از طرفداران نامی است. موهایش مثل نامی نارنجی است. مثل نامبی لباس ملوانی با خطوط آبی به تن دارد و حتی مثل نامی نیز عاشق کشیدن نقشه است. منتها دختر داستان ما تنها فرزند یک عمده فروش معمولی در یکی از مناطق جزیره شابوندی است. خبری از ماجراجوییهای باورنکردنی نیست و با تمام احترامی که او برای الگوهایش قائل است، او قدرت خاص و حتی هدف خاصی برای رفتن به این چنین ماجراجوییهایی را ندارد. قد کوتاه او علی رغم ۱۵ سال سن داشتن بیش از پیش این ضعف بدنی او را نشان میدهد. یک شخصیت پردازی خارقالعاده ساده ولی عالی که صرف علائم تصویری به مخاطب منتقل شده و خیلی وابسته به روایت متنی نیست.
داستان او از جایی شروع میشود که همزمان با فرارسیدن روزی که کلاه حصیریها بعد از دو سال غیبت به هم ملحق میشوند (قضیه ۳D2Y) شست این دختر زودتر خبردار شده و سعی میکند با نوشتن نامهای برای نامی مثل طرفداران پروپاقرص، احساساتش را به او منتقل کند. جلوتر نیز میفهمیم دلیل علاقه وی به نامی این است که در دنیای به شدت پرتنش وان پیس دیدن این که یک دزد دریایی بدون قدرت بدنی یا میوههای شیطانی موفق شده تا این حد مطرح و درخشنده باشد منبع الهامی برای دختر داستان شده و او را هر روز به جلو هل میدهد؛ این که او نیز میتواند یک روز بدون داشتن قدرت خاصی، روی دنیا تاثیر بگذارد. همچین آمیزه مختلفی از احساسات، باعث شده شخصیت پردازی همین یک شخصیت طی این ۲۴ دقیقه به زیبایی تمام به دل مخاطب بنشیند.
البته زیبایی One Piece: Fan Letter به این جا ختم نشده و تنوع این احساسات هم نقش اساسیای بازی میکنند. داستان فقط در مورد شخصیتهایی نیست که به کلاه حصیریها به چشم الگو نگاه میکنند. مردم عادی که گوشه یک میخانه در حال بحث بر سر مشخص کردن قویترین شمشیرزن دنیا هستند نیز به نوعی طرفدار محسوب میشوند. زن صندوقداری که به خاطر از دست دادن کنسرت سولکینگ (بروک) اشک از چشمانش جاری است هم یک نوع طرفدار بوده. حتی فرمانده نیروی دریایی که از شدت بامزه بودن چوپر زباناش بند آمده و دلش نمیآید کلاه حصیریها را دستگیر کند نیز اینجا طرفدار محسوب میشود. قصه این طرفداران و احساسات متفاوت از یکدیگر ولی بامزهشان هست که کلیت One Piece: Fan Letter را تشکیل میدهد.
One Piece: Fan Letter تمام این احساسات ستودنی یا بامزه را در نیمه اول این قسمت ۲۴ دقیقهای جمع کرده و در نیمه دوم آن آن ها را به طرز هنرمندانهای به یکدیگر پیوند میدهد و داستانی منسجم از شخصیتهایی تشکیل میدهد که به طرز دورانگارانهای به سفر اصلی کلاه حصیریها و حرکتشان از جزیره شابوندی وصل میشود. شاید انیمه One Piece: Fan Letter روی کاغذ یک ایده نسبتاً جالب باشد ولی این نحوه اجرا است که آن را متمایز میکند. تلاش ناامیدانه دخترک برای رساندن نامهاش به نامی یا احساس قدردانیای که سرباز نیروی دریایی برای لوفی دارد به خوبی در جریان این داستان به مخاطب منتقل میشوند که وقتی داستان این دو شخص به هم گره خورده و برای مدت کوتاه چند دقیقه مجبور میشوند در آشوب شابوندی، هنگام رسیدن خدمه لوفی و درگیری شان با پاسیفیستاها، با همدیگر مسیر خود را پیدا کنند میتوان فهمید چقدر نویسندگی این قسمت دقیق و روی هدف است. هیچ دقیقهای از داستان هدر نرفته و تمام لحظههای کمدی و جدی به طور زنجیروار و با انرژی تمام به هم وصل میشوند.
البته این پیوند زنجیروار وقایع و اتفاقات به هم که در انتهای قسمت به اوج خود میرسند (آن هم اوجی که به هیچ وجه از قسمتی در مورد طرفداران عادی انتظار نمیرفت) باعث بروز این مشکل شده که مخاطب فرصت نفس کشیدن ندارد. به نوعی مشخص است کارگردان با محدودیت ۲۴ دقیقهای قسمت به طور کامل روبرو بوده و تمام تلاش خود را کرده که بهترین استوری برد ممکن برای تعریف قصه خود در این ۲۴ دقیقه را داشته باشد. نتیجه کاملاً موفقیت آمیز است ولی باید حتماً حواستان جمع باشد. برخلاف انیمه اصلی، One Piece: Fan Letter صبر نمیکند تا شما همه جزئیات صحنه را درک کنید. من مواردی را دیدم که مخاطب متوجه نشده در میانه داستان، دخترک جفت نامه رمز عملیات و نامه خودش را در کیف مامور نیروی دریایی جا میگذارد و فکر میکنند او نامه اشتباهی را برداشته است و آخر داستان کمی گیج میشوند. البته که طبیعی است. در یک سکانس یک ثانیهای شما باید این اطلاعات را متوجه میشدید.
به اضافه همه اینها، انیمه One Piece: Fan Letter پر از اشاره به وقایع و شخصیتهای مختلف دیگر One Piece هم هست. با این که دزدان دریایی کلاه حصیری شخصیتهای اصلی این قسمت نیستند ولی در سرتاسر این داستان کوتاه میتوان آن ها را مشاهده کرد. فلش بک هایی که به رویداد جنگ مارینفورد از دیدگاه سربازان عادی نیروی دریایی به نمایش در آمده نیز بی نهایت خارق العاده هستند و عظمت این جنگ پرآشوب را بیش از پیش به تصویر میکشد. با این که One Piece: Fan Letter تنها ۲۴ دقیقه طول میکشد و چیز جدیدی نیز به داستان اضافه نمیکند، صرف این که وقایع را از یک زاویه دیگر نشان میدهد باعث شده تا دنیای وان پیس خیلی گستردهتر، عمیقتر و واقعیتر شود. امری که محقق شدن آن در داستان اصلی که تنها از زاویه شخصیتهای اصلی روایت میشود چندان ممکن نبود.
مگومی ایشیتانی، انیماتور و کارگردان جوانی است که از اواسط آرک وانو به هیئت تولید کننده انیمه وان پیس پیوست. او که پیش از این روی دیگر انیمههای Toei Animation کار میکرد، با اولین سمت کارگردانی خود در قسمت ۹۵۷ وان پیس ثابت کرد که استعداد، ذوق و پشتکاری که او برای One Piece میگذارد چنان خارق العاده و ویژه است که بعد از آن طرفداران نمیتوانستند برای قسمتهای بعدی که این خانم کارگردانیاش را بر عهده داشت صبر کنند. بعد از ساخت اوپنینگ ۲۵ و ۲۶ انیمه وان پیس و کارگردانی قسمت ۹۸۲ و قسمت افسانهای ۱۰۱۵ دیگر شکی نبود که مگومی ایشیتانی یکی از ستارههای تیم ساخت انیمه وان پیس به حساب میآید و طرفداران از همان زمان منتظر مشارکت بیشتر او در ساخت قسمتهای انیمه بودند. One Piece: Fan Letter ششمین مشارکت مگومی ایشیتانی در ساخت وان پیس است و کارگردانی این قسمت به صورت تمام با او بوده.
مهارت وی در خلق صحنههای نفس گیر، ایجاد تعادل بین کمدی و لحظات جدی، خلق استوری بردهای جذاب با روند پیوسته و گیرا و در نهایت جمع آوری و استفاده درست از انیماتورهای ارشد است که او را به همچنین غولی در دنیای انیمه تبدیل کرده و همه این موارد در انیمه One Piece: Fan Letter خود را به زیبایی تمام نشان میدهند. مخصوصاً در سکانس شگفت انگیز نبرد مارینفورد که جدا از بازنگری دوباره به این واقعه مهم از یک نگاه جدید موفق به روایت قصه زیبا و کوتاه خود در آن شده که به طرز شگفت انگیزی مخاطب خود را تحت تاثیر قرار میدهد. این امر مهم بدون انیمیشنهای بی نقص، صداگذاری پراحساس تک تک شخصیتها، انتخاب و میکس دقیق موسیقیهای متن و کارگردانی همه جانبه تیم سازنده ممکن نمیشد و همین است که باعث شده علی رغم ایده نه چندان خاص و بسیار ساده این قسمت، One Piece: Fan Letter تا این حد تاثیرگذار و دوست داشتنی باشد. در نهایت از سادهترین ایدهها نیز میتوان با یک اجرای مناسب یک شاهکار خلق کرد.
حقیقتاً این موضوع مرا به یاد One Piece: Film RED میاندازد. جدیدترین انیمه سینمایی وان پیس که سال ۲۰۲۲ به سینما آمد. وجود دختر شنکس، اوتا، و حضور خود او در فیلم، همراه با موسیقی خواننده مطرح Ado در طول فیلم، اولین فیلم موزیکال این سری بعلاوه این مورد که این اولین فیلم وان پیس بود که آنتاگونیست آن دوست قدیمی لوفی به حساب میآمد تا هر دشمن معمولی دیگر باعث شده بود این فیلم به شدت خاص به نظر برسد و طرفداران تا حد زیادی برای آن هیجان زده باشند. نتیجه نهایی هر چند قابل قبول بود ولی آنچنان در حد هیجانی که قبل از عرضه فیلم به وجود آمده بود ظاهر نشده بود. این تا حد زیادی به نحوه اجرای ایده مخصوصاً در حوزه نویسندگی بازمیگشت. One Piece: Fan Letter کاملاً عکس این داستان است. یک ایده ساده که اقتباس از یک رمان فرعی و ناشناخته از دنیای وان پیس بوده حالا با نویسندگی صحیح و کارگردانی محشر مگومی ایشیتانی به اثری تبدیل شده که هرچند دیدن آن در مقیاس کلی وان پیس اجباری نیست ولی اثر نهایی چنان کار زیبا و ارزشمندی از آب درآمده که در انتها باید بگویم دیدنش بر همه طرفداران وان پیس واجب است. بالاخره هر چه نباشد این یک نامه طرفداری برای همه طرفداران وان پیس در این سالهاست.
منبع: مجله بازار
اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید
میشه بگید این فسمت قسمت چندمش است
این قسمت کاملا مجزا هست و صرفا باید اسمش رو سرچ کنید