حدود سه سال از انتشار فصل اول سریال مورد انتظار و محبوب Arcane: League of Legends می‌گذرد و حالا در سال ۲۰۲۴ شاهد عرضه‌ی سه‌پرده‌ای فصل دوم آرکین در شبکه‌ی نتفلیکس (Netflix) هستیم؛ آیا فصل دوم یا حداقل قسمت اول از سیزن ۲ سریال آرکین ارزش تماشا کردن را دارد؟ برای کسب اطلاعات بیشتر و موشکافی قسمت ۱ فصل ۲ سریال Arcane همراه مجله بازار باشید.

قبل از اینکه به سراغ مقدمه‌ی این مطلب برویم و به نقد و بررسی قسمت اول از فصل دوم سریال Arcane بپردازیم، بایستی بگویم که ما در مجله بازار قرار است بعد از انتشار و تماشای هر قسمت از این سریال، نقد، تحلیل، موشکافی و بررسی آن اپیزود را در بازار مگ آپلود کنیم؛ به همین خاطر اگر از طرفداران مجموعه‌ی Arcane: League of Legends هستید، حتما روزی یک‌بار هم که شده به مجله سر بزنید و از آخرین مطالب نقد و بررسی‌محور این سریال آگاه شوید. همانطور که می‌دانید، سال‌ها است که صنعت بازی‌های ویدیویی یا همان هنر نسل هشتم از جریانات نسل هفتمی همانند «سینما و انیمیشن» پیشی گرفته و موفقیت‌های گسترده‌تری را هم کسب کرده است؛ به همین خاطر طبیعی است که تهیه‌کنندگان جهانی، واسطِ «سه‌راهروی سینما، انیمیشن و بازی‌های ویدیویی» شوند و آثار اقتباسی را بسازند که بتوانند با بهره‌وری از آن‌ها به پول‌سازی بیشتری نیز دست‌یابند.

نقد سریال From | شهر تسخیر شده

بعضی مواقع یک‌سری از این آثار اقتباسی همانند سری فیلم‌های Assassin’s Creed با چانه بر زمین کوبیده شده و بعضی اوقات نیز محصولاتی همانند Arcane باعث سرافرازی بازی اصلی‌شان مثل League of Legends می‌شوند. «اقتباس کردن صحیح» امری ریسکی است که از پس هر استودیویی بر نمی‌آید اما خوشبختانه استودیوهای رایت گیمز (Riot Games) آمریکایی و فورتیچه (Fortiche Production) فرانسوی، موفق شده‌اند که با همکاری Netflix، یک سریال خوش‌ساخت را خلق نمایند و حداقل در فصل اول خودشان عالی عمل کرده و رکوردهای این شبکه پر مخاطب را جابه‌جا کنند، رکوردهایی که حتی باعث برهم خوردن امتیازات سریال محبوب کره‌ای بازی مرکب (Squid Game) شدند و طرفداران زیادی را به خود جذب کردند. آیا فصل دوم Arcane می‌تواند همانند فصل اولش ظاهر شود؟ و بسیاری از بزرگ‌سالان را علاقه‌مند به خود کند؟ با چیزی که از اپیزود اول این سیزن تماشا کرده‌ام بایستی بگویم «بله» می‌تواند این کار را انجام دهد.

هشدار اسپویل: در ادامه ممکن است داستان قسمت ۱ فصل ۲ آرکین و گوشه‌هایی از فصل اول این سریال لو رود.

قسمت اول فصل دوم آرکین

فصل اول سریال به مکان‌های «بالا و پایین» یا همان «جهان‌های زیرین داستان‌های فانتزی‌وار کودکی‌مان» می‌پرداخت و از تفاوت‌های اجتماعی، سیاسی و انسانی سخن می‌گفت؛ تفاوت‌هایی که باعث شدند جلوه‌های بی‌نظیری در این سریال ثبت شود و در تاریخ این صنعت باقی بمانند. من بعد از تماشای این قسمت، باری‌دیگر دریافت کردم که روحیه‌ی سرکش‌طور «انسانی‌مان» عاشق به ارضاء رسیدن «انقلابی‌اش» است، به‌طوری که آثار انقلابی و میدانی خوش‌ساخت را به‌خوبی حفظ کرده و در جریان آن قرار می‌گیرد و کم‌تر به شیوه‌های آثار «انسانی» می‌پردازد؛ درواقع فکر می‌کنم خوی قدرتی «آدمی‌مان» این چنین باشد، برایتان می‌شود ساعت‌ها مثال زد و از محصولات مشابه انقلابی‌محور صحبت کرد، برای مثال می‌توانم به انیمه اتک ان تایتان (Attack on Titan) و سری Spider-Man: Across the Spider-Verse و حتی Game of Thrones اشاره کنم؛ شاید در نگاه اول به این فکر کنید که این‌ها تماماً با یک‌دیگر تفاوت دارند؟ اما بایستی بگویم که در زیر شاخه‌هایشان، مثل یک‌دیگر به بحث «انقلاب‌گرایی و قهرمان‌محوری» می‌پردازند و به همین خاطر است که سال‌ها نیز بگذرد باز هم در یاد و خاطرات تماشاگرانشان ماندگار می‌مانند.

نقد فصل دوم سریال Arcane | به‌‌جریان قسمت دوم

فصل اول Arcane با خط داستانی‌های زیادی به پایان می‌رسد و شخصیت‌های «آزاد» بسیاری را رها می‌کند؛ ما در فصل اول شخصیت‌هایی مثل سیلکو (Silco)، وندر و دوستان پاوودر (Powder) را از دست دادیم و تماشا کننده‌ی مرگ شخصیت‌های فرعی بسیاری بودیم. وندر که به‌عنوان پدر خوانده‌ی پاوودر یا همان جینکس (Jinx‌) و وای یا وایولت (Vi) شناخته می‌شد، توسط دوست صمیمی‌اش سیلکو کشته شد البته بیشتر به‌خاطر کمک اشتباهی پاوودر بود که به جان خودش را از دست داد؛ پاوودر با گوش نکردن حرف وای (خواهر تنی‌اش) باعث شد که انسان‌های خوب بسیاری بمیرند و جریان قدرت را به دستان سیلکو بسپارند؛ این اشتباه توانست کلمه‌ی «جینکس» (جینکس به معنای نحس است) را خلق کند که از دهان وایولت به پاوودر گفته شد و قلب او را به آتش کشید.

در همین نقطه بود که پاوودر دچار چند بیماری روانی شده بود، چون دیگر هیچ عزیزی نداشت که بتواند به آن تکیه کند و اعتماد کامل را به او داشته باشد، از طرفی Powder پدر و مادر واقعی خودش را از دست داده و از سوی دیگر نیز باعث کشته شدن وندر، زخمی شدن خواهرش و کشته شدن دوستانش شده بود؛ درواقع پاوودر قصد ثواب کردن را داشت اما اشتباه کرد، شخصاً این فکر را می‌کرد که در ثوابش کباب شده و مقصر اصلی او نیست، به همین خاطر در آن سن خاص کودکی، تحمل این شدت از درد و سختی را نداشت و باعث بوجود آمدن بیماری‌های مختلفی همچون «اختلال روانی آتش‌افزایی، پارانویا و اسکیزوفرنی شد.» آیا سریال به درک عمیق شخصیت‌های پارادوکسی می‌پردازد؟ بایستی بگویم که بله؛ بیایید به دوران وندر و سیلکو که دوست صمیمی یک‌دیگر بودند نگاهی بیندازیم، هردوی آن‌ها این هدف را داشتند که دو شهر زائون و پیلتوور را با یک‌دیگر متحده کرده و تاج قدرت را بر سر خودشان بگذارند یا حداقل پیلتوور را شکست داده و زائون را به استقلال برسانند؛ همانطور که می‌دانید دو شهر زائون و پیلتوور به‌ترتیب، به‌شهرهایی «پایینی و بالایی» معروف هستند، زائون شهری فلک‌زده و آشوب‌محور است که معادن زیادی دارد و پیلتوور شهر ثروت‌مندان و دانشمندان است که از زائون در جهت پیشرفت خودشان سواستفاده می‌کنند.

وندر و سیلکو آیا مقدمه‌ی وای و جینکس در سریال آرکین هستند؟

شخصیت های سریال آرکین

همانطور که اشاره کردم، وندر و سیلکو هدف استقلال‌محور خودشان را داشتند اما در نهایت دچار پارادوکس «رویایی» شدند؛ پارادوکسی که خبر از تطابق نداشتن این دو شخصیت نسبت به یک‌دیگر می‌داد؛ سیلکو اعتقاد داشت که برای آزادی زائون می‌بایست یک جنگ بسیار بزرگ با پیلتوور را تدارک دید و اهمیتی ندارد که چقدر و به چه میزان، آدم بی‌گناه در این نبرد کشته می‌شوند اما ایدئولوژی کرکتر وندر اینگونه نبود، او دوست نداشت برای بدست آورد آزادی دست به هرکاری بزند، به همین خاطر دچار یک درگیری طولانی‌مدت شده و دوستی‌شان را از بین بردند. سیلکو تبدیل به شخصیتی کینه‌ای شد که برخلاف جوکر که دوست نداشت بتمن شهر را از بین ببرد، سیلکو تمام تلاش خود را می‌کرد تا وندر که بتمن شهر شده بود را شکست داده و از پا در بیاورد و همین اتفاق نیز به بهترین شکل ممکن رقم می‌خورد و سیلکو یادگاری وندر یعنی پاوودر یا همان جینکس را به‌عنوان فرزند خوانده‌ی خود قبول می‌نماید.

داستان سریال Arcane از اینجا به‌بعد به دو جهش متفاوت تبدیل می‌شود؛ جهشی که به میان رابطه‌ی سیلکو و Powder می‌پردازد و آن جهش دیگر، به شهر بالا یعنی پیلتوور اشاره می‌کند، شهری که حالا وایولت نیز در آن زندانی شده و بواسطه‌ی کیتلین (Caitlyn Kiramman) به سراغ ماموریت‌های شخصی و جمعی‌اش می‌رود. کیتلین در این پاراگراف داستانی به‌عنوان یک شخصیت معمولی معرفی می‌شود اما در ادامه‌ی داستان و به‌خصوص در فصل دوم، تبدیل به کرکتری می‌شود که حداقل آن را در پنج شخصیت بسیار مهم سریال قرار می‌دهد؛ کیتلین به‌عنوان دختر خانواده ثروتمند Kiramman، به‌جای اینکه به وظایف سیاسی‌اش بپردازد، جزء گروه «پلیس» شهر پیلتوور شده است، حالا که به خانواده‌ها اشاره کردم بگذارید به بحث سیاسی و جادوگری این شهر نیز مطالعه‌ای بیندازم. تقریبا چند صد سال پیش، شهر زائون و پیلتوور و دیگر کشورهای همسایه‌شان، دچار یک نبرد خونین میان جادوگران و مردمان عادی شدند، به‌دلیل کم جمعیت بودن گستره‌ی ساحره‌ها، مردمان عادی در این جنگ تنگاتنگ پیروز شده و کشورهایشان را باز پس گرفتند، به همین خاطر است که شخصیت سیاسی Heimerdinger مخالف «هکس‌تک» و بحث جادو در پیلتوور است.

نقد فصل اول سریال Silo | زندگی در اعماق زمین

کلیت شهر پیلتوور هم با شورای سیاسی شهر که تشکیل شده از خاندان‌های قدرتمند و ثروتمند پیلتوور است مدیریت و رهبری می‌شود؛ درواقع هرکدام از این خاندان‌ها ویژگی‌ها و عناصر اختصاصی خودشان را دارند اما در مجموع همه‌ی آن‌ها با رویه‌ی سیاسی کثیفی حرکت می‌نمایند. مهم‌ترین عامل شهر هم، بحث «دانش و دانشمندان» است، به همین خاطر در اولویت طراحی Arcane به‌شدت با این تالیف روبرو می‌شویم که چقدر ثروت‌مندان به‌دلیل داشتن ثروت‌شان می‌توانند به سوق‌دهی علم‌محورشان برسند و کارهایشان را سریع‌تر جلو ببرند، در همین جا هم سریال آرکین یک پارادوکس زیبا را معرفی می‌نماید که در «محدودیت‌ها و بی‌پولی» هم می‌توان دست به کارهایی زد، اینجا است که شخصیت جِیس وارد داستان می‌شود و «هکس‌تک» را معرفی می‌کند؛ هکس‌تک چیست؟ هکس‌تک سنگی جادویی است که در گذشته به‌وسیله‌ی یک جادوگر پنهان به جِیس داده شده و جیس بواسطه‌ی آن به قدرت، دانش و اقدامات زیادی رسیده است.

شخصیت ها و داستان آرکین

در ادامه‌ی داستان ویکتور و جیس با یک‌دیگر آشنا می‌شوند، از آن طرف ماجرا نیز جیس با کیتلین رابطه‌ی عاشقانه دارد اما زمانی‌که سود خود را در مل می‌بیند، تقریبا از کیتلین فاصله می‌گیرد، از سوی دیگر هم یک شخصیت مرموز به داستان سریال اضافه می‌شود که انگار با «گرگینه‌ها» ارتباط دارد یا حتی ممکن است که جادوگر مخفی پیلتوور، از نوع منفی‌اش باشد. پسر بچه‌ای به نام «اکو» هم رسم داستانی خود را ترسیم کرده و در شهر زائون به‌جای وندر نشسته است و به راه «وای» کمک می‌کند. این وسط هم دو خواهر Vi و Powder به کشمکش میفتند تا حدی که پاوودر به اوج اختلالات روانی‌اش می‌رسد و با دستان خود، سیلکو را از بین می‌برد و شخصیت جینکس را برای همیشه انتخاب می‌کند، اینکه آیا دوباره با شخصیت Powder روبرو می‌شویم یا خیر مشخص نیست اما این موضوع صددرصد مشخص است که پاوودر می‌خواهد انتقام سیلکو را از تمام باعث‌وبانی‌هایش بگیرد و حتی خواهر خود را هم به دار آویزان نماید. این مورد را هم می‌بایست بگویم که هنوز مشخص نیست که چه کسی بر صندلی قدرت سیلکو نشسته است، آیا جینکس وارث قدرت او است یا یار وفاداراش به‌عنوان جانشین سیلکو بر تخت پادشاهی زائون نشسته است.

نقد سریال The Last of us | فصل اول

اگر یادتان نرفته باشد، سکانس آخر فصل اول Arcane با جلسه‌ی شورای شهر پیلتوور و شلیک موشک جینکس به پایان می‌رسد، آیا این شلیک به هدف نشسته است؟ قبل از هرچیزی بایستی بگویم که سازندگان به‌خوبی توانسته‌اند که میان پروتاگونیست‌ها و‌ آنتاگونیست‌های سریال یک «پرده‌ی» باریک بکشند، پرده‌ای که ممکن است تا حدی زیادی نتوان بین آن‌ها را مشاهده کرد یا حتی تشخیص داد؛ کرکترها هرکدام‌شان خوبی‌ها و بدی‌های خود را دارند، در نظر اول این موضوع کاملا منطقی است که مردم شهر زائون برای استقلال خود بجنگند و در نظر دوم نیز، این مورد کاملا روشن است که اگر پیلتوور ظالمانه با مردم زائون برخورد نمی‌کرد همه‌چیز روند بهتری داشت و اینگونه با قضیه‌ی «ضد استعمارگری و شورش» روبرو نمی‌شدند، این وسط هم باید اشاره کنم که هم در زائون «خوب و بد» وجود دارد و هم در پیلتوور «تا دل‌تان بخواهد منفی و مثبت» وجود دارد، به همین خاطر است که می‌گویم خالقان آرکین به‌خوبی توانسته‌اند نگرش شخصیت‌ها را حفظ کنند و به جهت‌دهی‌های متعددشان بپردازند. در مجموع باید بگویم که هر دو طرف تا حدی حق دارند که از خودشان دفاع کنند اما هرچیزی راه و روش «درست‌تری» دارد و باید دید که راه و روش «درست‌تر» آرکین چگونه برای ما بیان می‌شود.

همه‌چیز از پوستر فصل اول و دوم سریال مشخص است؟

در پوستر فصل اول Arcane: League of Legends می‌توانید رابطه‌ی محافظ‌کارانه‌ی بین وای و جینکس را مشاهده کنید، رابطه‌ای که هنوز «وای از پاوودر» محافظت کرده و پاوودر تا تبدیل شدن به جینکس فاصله‌ی زیادی دارد، زمانی هم که در این جریان تبدیل به جینکس می‌شود هنوز دوست دارد که توسط خواهرش وای حمایت شده و از روند منفی‌اش جلوگیری نماید، این می‌شود که جینکس در پوستر فصل اول آرکین در بغل وای دیده شده و با یک چشم مشاهده می‌شود؛ اصولا در دنیای تصویرپردازی‌ها، تک چشم‌های این چنینی که با حالتی ترس‌وار خیره شده‌اند، به درگیری با اهریمنان اشاره می‌کنند. از سوی دیگر نیز دقت کنید که جینکس روبرو شما قرار دارد و وای به پشت شما ایستاده و جینکس را بغل کرده است و این موضوع به آن محتوایی اشاره می‌کند که باعث برهم خوردن میانه‌ی رابطه‌شان شده است؛ اگر تعجب نمی‌کنید این را هم اضافه کنم که حالت «مو» پاوودر کلمه‌ی انگلیسی «جینکس» را پوشش داده و همین مورد حرف‌های بنده را تایید می‌نماید.

اما در پوستر سیزن دوم Arcane: League of Legends قضیه کاملا برعکس است، این‌بار جینکس با چشمانی دو طرفه «ترکیبی از خشم/حسادت و عشق/شرمساری» کرکتر «وای» را به آغوش خود گرفته است، در همین مورد نیز می‌توان گفت که وای قرار است تبدیل به شخصیتی شود که جلوی جینکس می‌ایستد، حالا اینکه پیروز میدان نبرد می‌شود یا خیر، بحثی است که می‌بایست تا پایان فصل دوم آرکین منتظر آن بمانیم و پاسخ سوال‌مان را بیابیم ولی در حالت کلی، یک پارادوکس طراحی وجود دارد؛ آن چیست؟ آن چشمان وای نسبت به چشمان جینکس است. در پوستر فصل اول، جینکس نگاهش به لنز دوربین نیست اما روبرویش را مشاهده می‌کند اما در پوستر فصل دوم، وای به قلب خواهرش نگاه می‌کند، درواقع این تصویرسازی می‌تواند این پیام را به ما برساند که وای تصمیم دارد در کنار جینکس بماند اما با سیاست عمل کرده تا «قلب خواهر» خود را باز پس گیرد و دوباره او را پاوودر صدا کند؛ اینکه این اتفاق میفتد یا خیر مشخص نیست و صرفا تحلیلی بر این ماجرا است.

داستان سریال آرکین

شروع فصل دوم آرکین دقیقا از همان شلیک آتشین جینکس است، این شلیک جان بسیاری از افراد از جمله تعدادی از اعضای اصلی شورا را گرفته است؛ یکی از این اعضا، مادر کیتلیتن بوده است؛ مادری که تا به امروز تمام سعی و تلاش خود را کرده بود تا کیتلین را وارد سیاست نماید و او را به عنوان جانشین خود معرفی کند اما کیتلین همیشه از این اتفاق خوشش نمی‌آمد و به سمت و سویی دیگر حرکت می‌کرد. حالا که او در حال‌حاضر مادر خود را به خاطر تنش‌های شهر زائون از دست داده و جینکس و گروه سیلکو را مقصر این تنش می‌داند، می‌خواهد انتقام مادرش را گرفته و بر تخت جانشینی او بنشیند. در طول سکانس‌های اولیه‌ی سریال بارها و بارها شاهد طراحی تراژدی‌های مختلفی هستیم و احساسات متعددی را کسب می‌کنیم اما در نهایت به تراژدی زیبای مرگ و تصاویر سیاه و سفید کیتلین می‌رسیم.

نقد سریال The ۱۰۰ | صدترین آخرالزمان؟

حالا که کیتلین و وای به‌عنوان دو دوست بسیار صمیمی در کنار یک‌دیگر قرار گرفته‌اند؛ سازندگان به‌خوبی از این موقعیت استفاده کرده و کیتلین را برای پیشنهاد به وای، جهت پیوستن به گروه‌بان‌های شهر پیلتوور می‌فرستند، پیشنهادی که در نهایت باعث ناراحتی وای شده اما در آخر دوباره با یک‌دیگر آشتی می‌کنند. این درگیری احساسی میان وای و کیتلین و رد پیشنهاد کیتلین، نشان دهنده‌ی «گیج بودن» وای است، وای نمی‌داند که دقیقا چه کاری باید انجام دهد و چگونه شخصیت خواهرش را به پاوودر برگرداند اما از طرفی دیگر، خشم کیتلین بر او غلبه کرده است و احتمالا شاهد اعمال‌هایی می‌شویم که باعث برهم ریختگی بعضی از شخصیت‌ها می‌شوند، چرا؟ چون کیتلین با تمام شبکه و افرادی که در اختیار دارد، کرکتری بی‌تجربه محسوب می‌شود و ممکن است با خشمی که دارد نتواند داستان خودش را به خوبی به اتمام برساند مگر اینکه گروه او در کنترل خشمش یاری‌اش کنند، درواقع کیتلین همانند یک شمشیر دو لبه می‌ماند که ممکن است باعث باخت همگان شده یا یک پیروزی ارزشمند را کسب نماید اما اعتقاد دارم که او پروتاگونیست اصلی سریال آرکین نمی‌باشد.

اما از هکس‌تک چخبر؟ بگذارید به این سوال پاسخ ندهم تا خودتان به سراغ سریال بروید و کمی در رابطه با این سوال فکر کنید؛ هکس‌تک دیگر آن سنگ اختصاصی نیست که در دستان یک‌نفر باشد، این سنگ پخش شده و ممکن است از هر جهتی برون‌ریزی کند و آسیب‌های شدیدی را به بدنه‌ی شهرها و کشورها وارد نماید؛ درواقع یکی از درگیری‌های بزرگ جیس همین موضوع است اما این قضیه امیدوار کننده است که جیس فرمول هکس‌تک را در اختیار دارد و می‌تواند با استفاده از آن در مقابل شروران و موجودات مخوف شهر زائون مقابله کند. در قسمت اول بیشتر از هر قسمت دیگری به ارزش «جیس» در داستان‌گویی پی بردیم، درواقع انگار جیس نیز همانند بسیاری از شخصیت‌های آرکین بر روی یک شمشیر دو لبه حرکت می‌کند که ممکن است در یک طرف آن، سیاهی ببیند و در طرفی دیگر نیز به سمت سفیدی حرکت نماید، باید دید و صبر کرد که جیس با همکاری کیتلین و وای به چه انتخاب‌ها و اهدافی می‌رسد و چگونه از چالش‌های پیش‌آمده جلوگیری کرده و باعث نجات جهان آرکین می‌شود یا شاید هم برعکس، خود جیس این پتانسیل را دارد که تبدیل به یک آنتاگونیست بسیار باهوش شده و بقیه‌ی افراد را به چالش بکشد.

انیمیشن آرکین

خاندان مل هم یکی از بزرگ‌ترین خاندان‌های سریال آرکین محسوب می‌شوند که از قبلیه‌ای دیگر به شهر پیلتوور آمده‌اند؛ از آنجایی که مادر مل در آخرین جنگ خود شکست خورده است، برای سنگ‌های هکس‌تک به پیلتوور آمده تا با همراهی دخترش قدرت خود را افزایش دهد اما حداقل تا قسمت اول از فصل دوم آرکین، ماموریت مادر مل خروجی خوبی ندارد جزء اینکه در پایان‌بندی این اپیزود جان چند نفر را نجات می‌دهد، به جز این مورد، خود شخصیت مل نیز با مادرش مخالف است و همین امر موجب عقب‌کشی مادرش می‌شود. مل حالا که به‌عنوان «سخنران سیاسی شورای شهر» فعالیت می‌کند، به‌شدت در خطر جانی قرار دارد و در اواسط سریال هم به این موضوع اشاره شده و یک عملیات ترورمحور نیز اجرا می‌شود اما مل جان سالم بدر برده و زنده می‌ماند.

 

طراحی و تصویرسازی سریال همانند فصل اول، به‌شدت با کیفیت است و اتمسفر غلیظ و پر محتوایی را به ما می‌رساند. درواقع مثل فصل اول، بسیاری از جزئیات، ایستراگ‌ها و فکت‌های داستانی، در جزئیات گوشه‌وکنار محیط انیمیشنی سریال قرار گرفته‌اند و قصه‌ی خودشان را می‌گویند. اگر در سکانس مقدماتی قسمت اول آرکین، تنها دو شخصیت وای و کیتلین رنگی و سه‌بعدی هستند، نشان دهنده‌ی عمق و ارتباط این دو شخصیت با یک‌دیگر است، همچنین این اشاره را می‌کند که «مرگ عزیزان» باعث دوری از جهان اطراف می‌شود و تنها عزیزانی که زنده مانده‌اند می‌توانند ما را از سیاهی-رازآلودی پیرامون‌مان نجات دهند.

موسیقی و بحث صداگذاری Arcane: League of Legends هم در سطح بسیار خوبی قرار دارد و در موقعیت‌های مناسبی نیز به گوش‌مان می‌رسند؛ طراحی‌ها، گرافیک، هویت بصری، زاویه‌ها و تک‌تک جزئیات به‌کار گرفته شده به‌خوبی ظاهر شده و باعث به جریان افتادن پیام‌های کارگردانِ اثر می‌شوند. لانگ‌شات‌ها و تصاویر کلوز هم تا حد به‌جایی استفاده شده‌اند؛ یکی از اعتقادهای شخصی من نسبت به آرکین این است که این سریال انیمیشنی، در تلاش است که به‌خوبی روانشناسی رنگ‌ها را رعایت کند، برای مثال؛ رنگ قرمز در شخصیت وای، نشان دهنده‌ی شخصیت خشمگین‌طور او است، شخصیتی که ممکن است «زود» عصبانی شود و حرف‌های زیادی را هم بزند اما در کلیت ماجرا چیز خاصی به‌دل نداشته باشد. این مبحث روانشناسی رنگ‌ها به‌خوبی در جزئیات کار استفاده شده و بهره‌برداری می‌شوند.

بررسی بازی Dragon Age: The Veilguard | جان تازه اژدهایان

شخصیت‌ها حالا به دو عنصر «آب و آتش» رسیده‌اند، در یک لبه ممکن است خود را از پرتگاهی به پرتگاه دیگر بیندازند یا باعث نجات دیگر عنصرهای شهر شوند؛ برای مثال، شخصیت جیس به‌جز بحث نجات مردم و گسترش علم، برای رفیق خود یعنی «ویکتور» نیز نگران است و حتی گهگاهی هم به وضعیت کیتلین فکر می‌کند، درواقع جیس در یک گودال به‌ظاهر نورانی طلوع کرد اما در اعماق آن پرتاب شد و قرار است با کمک دیگران، خود و «دیگران» را هم نجات دهد؛ همین اتفاق برای تک‌تک شخصیت‌های سریال رقم خورده است و باید ببینیم که چه بر سر وای، جینکس، کیتلین، مل، اکو و دیگر کرکترهای مهم این فرنچایز می‌آید. این را هم اضافه کنم که در طول تماشای قسمت اول از فصل دوم Arcane، شاهد حضور مستقیم جینکس نیستیم و بایستی تا قسمت بعدی این سریال صبر کنیم.

به‌نظر شما قسمت اول از فصل دوم سریال Arcane: League of Legends چطور بوده است؟ آیا فصل اول و دوم سریال آرکین ارزش تماشا کردن را دارند؟ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.

Loading