با تاکشی کیتانو بیشتر آشنا شوید؛ از پلیس خشمگین تا شمشیرزن نابینا
تاکشی کیتانو (Takeshi Kitano) متولد ۱۸ ژانویهی سال ۱۹۴۷ در در ژاپن و شهر توکیو است. او یک بازیگر، کارگردان، نویسنده، مدل فشن و شخصیت تلویزیونی ژاپنی است که به خاطر چابکی و مهارت خارقالعادهاش در هر دو زمینهی کمدی و درام شناخته شده است.
کیتانو در طبقهی کارگر در توکیو چشم به جهان باز کرد. او در ابتدا قصد داشت مهندس شود، اما در سال ۱۹۷۲ دانشگاه را رها کرد تا به کسبوکار نمایش بپردازد. با دوستش کانکو کیوشی، یک تیم کمدی محبوب به نام Two Beats تشکیل داد و پس از آن اغلب تحت عنوان Beat Takeshi فعالیت میکرد. آنها ابتدا در کلوبهای شبانه اجرا میکردند، اما خیلی زود به تلویزیون ژاپن راه یافتند و با حرکات نمایشی بیادبانه و گاهی اوقات نامناسب، در سطح کشور به محبوبیت دست یافتند. کیتانو در اواخر دههی ۱۹۷۰ به حرفهی بازیگری وارد شد. او در یک سریال تلویزیونی به نام Super Superman و در چند فیلم بازی کرد. در سال ۱۹۸۳ او در کنار دیوید بویی و تام کانت در اولین فیلم انگلیسیزبان خود به نام Merry Christmas, Mr. Lawrence ظاهر شد.
کیتانو در سال ۱۹۸۶ به دلیل ورود غیرمجاز به دفتر یک مجله و حمله به کارکنان آن در یک اختلاف بر سر صحت ادعاهای منتشرشده دربارهی زندگی شخصیاش دستگیر شد. همان سال او میزبان برنامهی «قلعه تاکشی» (۱۹۸۶-۱۹۸۹) شد که در آن شرکتکنندگان باید در یک سری چالشهای فیزیکی کمدی شرکت میکردند. این برنامه در نسخههای خلاصهشده در سطح بینالمللی پخش شد. کیتانو اولین تجربهی کارگردانی خود را در سال ۱۹۸۹ با فیلم «پلیس خشن» (Violent Cop) آغاز کرد، که در آن نقش اصلی را بر عهده داشت. این فیلم با «هری کثیف» (Dirty Harry) اثر کلینت ایستوود مقایسه شد و اولین فیلم در یک سری از فیلمهای حماسی و جنایی بود که شامل Boiling Point (۱۹۹۰) و Sonatine (۱۹۹۳) میشد. او همچنین فیلمنامههای این فیلمها و آثار بعدیاش را خودش مینوشت.
کیتانو علاوه بر حضور در برنامههای تلویزیونی و درگیری با فرایند فیلمسازی، ستوننویس روزنامه و استنداپ کمدین هم بود. او چندین رمان و یک مجموعه داستان کوتاه به نام «شونن» (۱۹۹۲؛ پسر) منتشر کرد. کیتانو همچنین خاطراتی دربارهی چند دوره از زندگی خود نوشت، از جمله کیدو آساکوسا، فیلمبرداری شده در سال ۲۰۰۲، دربارهی کودکی خود در توکیو.
حالا میخواهیم مهمترین فیلمهای تاکشی کیتانو را معرفی کنیم. او یکی از فیگورهای بزرگ و مهم سینما در ژاپن دوران مدرن بوده که در غرب و دیگر نقاط جهان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. فیلمهای او ترکیب جذابی از کودکی، نوستالژی، شهرنشینی، مافیا، جرم و جنایت و موسیقی است.
Hana-Bi (1997) .8
این فیلم که در فهرست ۱۰۰ فیلم موردعلاقهی آکیرا کوروساوا قرار دارد، قویترین کار تماتیک و زیباییشناختی تاکشی کیتانو است. در «هانا-بی» یا Fireworks، او نقش یک پلیس سختگیر به نام نیشی را بازی میکند که فرزندش را از دست داده و همسرش (کایوکو کیشیموتو) به دلیل سرطان خون در حال مرگ است. علاوه بر مشکلات خانوادگی، نیشی همکار جوانترش را میکشد و همکار/دوستش، کارآگاه هوریبه را به شدت مجروح میکند. نیشی همچنین توسط یاکوزا به دلیل بدهیهای پرداختنشده تحت تعقیب است. در بخشهای زیبایی از فیلم، کارآگاه هوریبه که اکنون روی ویلچر است، به توصیهی نیشی به نقاشی میپردازد. نقاشیهای درخشان کیتانو در طول استراحت پس از تصادف نزدیک به مرگ در این بخشها ظاهر میشود.
هانا-بی عموماً به خاطر تعادل در میان عناصر سینمای کیتانو مورد ستایش قرار میگیرد: خشونت شدید و لطافت بسیار کنار هم قرار میگیرند. تاکشی کیتانو دو مضمون بصری را در این فیلم دنبال میکند: گلها و آتشبازی که معنای آشکار هر دو از طریق المانهای زیباییشناختی منحصر به فرد منتقل میشود. با داستانی به شدت ساده و فرمی به غایت پیچیده، این فیلم بهترین و بزرگترین اثر کیتانو و یکی از زیباترین فیلمهای تاریخ سینمای ژاپن است.
Sonatine (1993) .7
Sonatine تاکشی کیتانو را از یک چهرهی مشهور ژاپنی به یک فیلمساز بینالمللی قابل احترام تبدیل کرد. اگرچه فیلم از نظر تجاری ناموفق بود، اما توجه بینالمللی را به خود جلب کرد. کیتانو نقش موراکاوا، یک یاکوزا را بازی میکند که در جنگ بین گنگسترها گیر افتاده است. موراکاوا خسته از دنیا به دنبال راهی برای خروج است. به همین دلیل، به او پیشنهاد میشود تا یک اختلاف گنگستری را در اوکیناوا حل کند.
وقتی او و اعضای دیگر یاکوزا در تیراندازی گیر میافتند، یک اقامتگاه ساحلی را تصاحب میکنند. فیلم نوعی ساختارشکنی از ژانر یاکوزا در ژاپن است که البته در فیلمهای دیگر کیتانو نیز تکرار میشود. اهداف و رفتار موراکاوا همیشه مبهم است و این باعث میشود مخاطب با جدیت بیشتری فیلم را دنبال کند. این فیلم برخی از جنبههای ناشناختهی سبک زندگی گنگستری را نشان میدهد و افسانههای مربوط به مردانگی و شجاعت آنها را آشکار میکند.
Kikujiro (1999) .6
پلات داستانی Kikujiro بسیار مینیمال است. ماسائو پسر یتیم نه سالهای است که هرگز مادرش را ملاقات نکرده و به گفتهی او در دوردستها کار میکند. پسرک با مادربزرگش زندگی میکند و با جستجو در خانه، آدرس خانهی مادرش را پیدا میکند. او با پول اندک و بدون ایدهای از فاصلهی مکانی، پا به سفر میگذارد. پسرک وقتی توسط برخی از خلافکاران مورد حمله قرار میگیرد، توسط یکی از دوستان مادربزرگش نجات مییابد. مادربزرگ از شوهر قمارباز و دست و پا چلفتیاش، «کیکوجیرو» (تاکشی کیتانو) میخواهد که ماسائو را پیش مادرش ببرد. Kikujiro مانند یک فیلم جادهای بسیار احساسی و عاطفی است و در عین حال بازتابی است از جهانبینی کیتانو که فرم خشونتآمیز و داستان لطیف در آن مشهود است.
داستان فیلم تقریباً هیچ خشونت یا تنش دراماتیکی ندارد. این فیلم بسیار شاعرانه است، اما همچنین شامل عناصر غیرمعمول کیتانو است: ایستادنهای طولانی، نگاههای خالی، شوخیهای فیزیکی خندهدار و غیره. فیلم علیرغم حواشی دون کیشوتوار آن، به طرز زیبایی به ترومای تربیت بدون مادر اشاره میکند. Kikujiro با موسیقی جادویی جو هیسایشی، یک کمدی بینظیر با مایههایی از ملانکولی است.
Zatoichi (2003) .5
تکرار جادویی یک سری افسانهای مانند فیلمهای زاتویچی بسیار دشوار است. ستارهی مشهور، شینتارو کاتسو، بین سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۸۹ در ۲۶ فیلم نقش یک سامورایی نابینا را بازی کرد که مهارت شگفتانگیزی در شمشیرزنی داشت. تاکشی کیتانو به طور کامل جوهر اصلی این سری را بیرون کشید و آن را با ویژگیهای مخصوص خود ترکیب کرد تا یکی از بهترین فیلمهای سامورایی در قرن جدید به وجود بیاید.
زاتویچی اسرارآمیز و خاموش در ژاپن پس از دوران فئودالیسم، به شهری میرسد که در آن دو گروه یاکوزا در حال جنگ هستند. یکی از گروهها رونینی به نام هاتوری (تادانوبو آسانو) را استخدام کرده است که برای درمان همسر بیمار خود به پول نیاز دارد. زاتویچی ناگهان خود را در میان درگیریها میبیند، با شمشیر خاص و ویژهاش که درون یک عصا پنهان شده است. این فیلم سرشار از صحنههای اکشن شگفتانگیز با لحظاتی عجیب و غریب است و به عنوان سرگرمکنندهترین فیلم کیتانو شناخته میشود.
A Scene at the Sea (1991) .4
A Scene at the Sea یک فیلم فوقالعاده دربارهی یک جوان ناشنوا است که به موجسواری علاقهی بسیاری دارد. این فیلم بین دو اثر از تاکشی کیتانو قرار دارد. اولی یک فیلم گنگستری آزاد (Boiling Point) است و دیگری یک کمدی اسلپاستیک گیجکننده (Getting Any) است. A Scene at the Sea بر خلاف اکثر فیلمهای کیتانو، فیلمی دربارهی سکون و آرامش است. تصور اینکه تاکشی کیتانو بتواند اینقدر لیریکال و شاعرانه باشد، سخت است اما با مرور فیلمهایش متوجه میشویم که او قلبی به بزرگی دریا دارد.
داستان حول شیگرو (کلود ماکی)، یک زبالهگرد ناشنوا میچرخد. او پس از یافتن یک تختهی موجسواری دور انداختهشده، همراه با دوست دختر ناشنوای خود تاکاکو (هیروکو اوشیما) به سمت دریا میرود. تلاش جوانان درونگرا برای فرار از رنجهای زندگی روزمره، باعث تمسخر از سوی هیپسترهای ساحلی میشود. با این حال، پایداری آنها باعث میشود که موجسوارها به آنها احترام بگذارند. درام و تنش فیلم اندک است و داستان تقریباً بدون کلام رخ میدهد (موسیقی جو هیسایشی احساسات فیلم را بروز میدهد)، اما سبک مینیمالیستی به فیلم یک جذابیت فرازمینی بخشیده است. توانایی کیتانو در ایجاد درامهای شاعرانه بدون خشونت اضافی، در آثار بعدی او نیز به چشم میخورد.
Kids Return (1996) .3
باز هم فیلمی دیگر از تاکشی کیتانو که به ما یادآوری میکند خود داستان اهمیت چندانی ندارد، بلکه نحوهی روایت آن اهمیت دارد. Kids Return داستان دو نوجوان بدسرشت، ماسارو و شینجی را روایت میکند که سخت باور میکنید آنها قهرمانان یا پروتاگونیستهای فیلم باشند. در بهترین حالت آنها ممکن است آنتاگونیستها در هر فیلم دیگری باشند، اما آنها بیشتر شبیه خلافکاران کوچکی هستند که در پسزمینهی یک فیلم دیده میشوند.
کیتانو در سال ۱۹۹۶، فقط دو سال پس از تصادف وحشتناکش، Kids Return را کارگردانی کرد که در جشنوارهی کن به نمایش درآمد و مورد ستایش منتقدان قرار گرفت. داستان دو دوست و مسیرهای زندگی متفاوت آنها که برگرفته از زندگی شخصی کیتانو است. این فیلم یک وداع ملانکولیک با رویاهای جوانی است، در حالی که به آینده و آنچه که در انتظار شماست، نگاه میکند.
در هستهی داستان، تمی از دوستی و انتخاب نوع زندگی وجود دارد که توسط مسیر و تصمیمات شخصیتهای اصلی به تصویر کشیده میشود. کن کانکو و ماسانوبو آندو در نقش ماسارو و شینجی، با انگیزهای برای اثبات اشتباه معلمان خود که آنها را “احمق” و “شکستخورده” میدانند، اجراهای بزرگی ارائه میدهند. کیتانو امید این دو جوان را به ایدهی حرکت پیوند میزند که توسط تدوین کارگردان و همچنین سینماتوگرافی کاتسومی یاناگیشیما برجسته میشود. موسیقی متن جو هیساشی فیلم را چند رتبه بالاتر میبرد. این موسیقی بر تمهای جوانی تاکید میکند، اما مودهای مختلف در طول داستان، هنگامی که شخصیتها موفق میشوند یا هنگامی که شکست میخورند را به خوبی بازتاب میدهد.
Violent Cop (1989) .2
Violent Cop از تاکشی کیتانو ممکن است به مذاق بعضی از طرفداران فیلم خوش نیاید، اما با این حال کار یکی از مولفان بزرگ سینمای ژاپن است. اثر کارگردانی که دارای یک دیدگاه منحصر به فرد از جهان است. در آثار کیتانو تمی از ویرانسازی، از نابودی قراردادهای ژانر به نفع یک رویکرد نیهیلیستی وجود دارد که به عنوان یک پیشرفت منطقی در سینمای ژاپن شناخته میشود. در جامعهای که به شکلی فزاینده از سیاست و اقتصاد ناامید شده است، تصویر یک پلیس خشمگین که قبر خود را میکند، شاید بازتابی از افسردگی باشد، اما تمی مناسب برای این جامعه است. تاکشی کیتانو این احساس را بهتر از هر کس دیگری درک میکند.
Violent Cop اولین فیلم از سهگانهی «یاکوزا» کیتانو است، که دنبالهی آن Boiling Point (۱۹۹۰) و Sonatine (۱۹۹۳) است. چندین منتقد این سهگانه را به عنوان بهترین کار فیلمشناسی کیتانو توصیف کردهاند. در همهی این فیلمها، کیتانو پیوند عمیق و غیرقابل توضیح برخی از مردان با تمایلات خشونتآمیز را بررسی میکند. شخصیتهای کیتانو به شدت بیخیال هستند و زندگی خود را به سادگی از دست میدهند؛ فقط برای لذت بردن از دیدن دشمنان خود که در خون غلت میزنند.
Brother (2000) .1
یاماموتو (تاکشی کیتانو) برای سالهای زیادی محافظ وفادار یکی از قدرتمندترین خاندانها در توکیو بوده است، اما علیرغم تلاشهای بسیار، نتوانست رئیس خود را از ترور محافظت کند. یاماموتو از ناتوانی خود در پیشبینی این رویداد و در نهایت انحلال خاندان خجالتزده است و هنگامی که با گزینههای پیوستن به سندیکای جدید یا انجام سپوکو (هاراگیری) روبرو میشود، خشمگین میشود. یاماموتو همچنان به آشوب در دنیای زیرزمینی ادامه میدهد و به مرور به یک مزاحم جدی برای مافیاهای جدید تبدیل میشود که تصمیم میگیرند او را بکشند. اما با کمک همکارش کاتو (سوسومو تراجیما) کشور را ترک کرده و به ایالات متحده میرود. جایی که امیدوار است در کنار برادر ناتنی خود کن (کلود ماکی) پناه بگیرد.
Brother شاید به خوبی کارهای قبلی تاکشی کیتانو نباشد، اما ترکیب مافیا در ژاپن و آمریکا در این فیلم، به قدری بامزه است که هر تماشاگری را سرگرم خواهد کرد. در واقع، کارگردان/بازیگر نتیجهی منطقی داستانها و شخصیتهایی را که در گذشته به تصویر کشیده است، ترکیب کرده و نسخهای بسیار بدبینانهتر از آنها را در نهمین فیلم خود نشان میدهد. کیتانو چهرهی گنگستری را نشان میدهد که نمیتواند از چرخهی مرگ و ویرانی رها شود و در هر جایگاهی که باشد، نمیتواند سرنوشت خود را تغییر دهد. علاوه بر اجراهای خوب فیلم، سینماتوگرافی زیبا و موسیقی جو هیساشی نیز بسیار تاثیرگذار هستند. Brother یک کار مهم در کارنامهی کیتانو است که باید بیشتر به آن پرداخت.
میراث تاکشی کیتانو در بازیهای ویدیویی
در میان طیف گستردهای از تواناییهای تاکشی کیتانو، او سازندهی بازی هم بود. بازیهایی که ذهن خلاق او را بیش از پیش، به نمایش میگذارند. Takeshi no Chōsenjō (یا Takeshi’s Challenge) که در سال ۱۹۸۶ برای Famicom منتشر شد و کیتانو به عنوان مشاور و طراح در آن خدمت کرد، شما را در نقش یک کارمند فقیر قرار می دهد که به جستجوی گنج در یک جزیره دورافتاده می رود. با این حال، برای رسیدن به آنجا، شما باید خود را با شکستن تابوهای اجتماعی آزاد کنید: شامل کتک زدن یک مرد مسن برای دریافت نقشهی گنج، طلاق همسر خود و استعفا از شغل خود.
کیتانو از مدتها قبل به یاکوزا علاقهمند بوده و معتقد است که پدرش ممکن است عضو یاکوزا بوده باشد. در حالی که در مصاحبههایش در مورد این موضوع صحبت کرده است که چگونه هنگامی که در محلهای کارگری بزرگ میشد، بچهها به بازیکنان بیسبال و یاکوزاها نگاه میکردند. با تکیه بر شخصیت مرد خشن خود، شاید برای شوک عمدی مخاطبان که به او در تلویزیون خندیده بودند، او با سهگانهی یاکوزای خود در اوایل دههی ۹۰ برای مخاطبان بینالمللی شناخته شد، اگرچه در سال ۱۹۹۷، فیلم هانا-بی بود که او را در کنار سایر فیلمسازان ژاپنی افسانهای مانند آکیرا کوروساوا و یاسوجیرو ازو قرار داد. در حالی که یاکوزا ۶ ممکن است اولین مشارکت رسمی کیتانو در بازیهای ویدیویی در ۳۰ سال گذشته باشد (این بازی ابتدا در سال ۲۰۱۶ در ژاپن منتشر شد، اگرچه اکنون مخاطبان بیشتری میتوانند از آن لذت ببرند، به لطف افزودن آن به Game Pass)، اما تأثیرات او را میتوان در جاهای دیگر نیز احساس کرد.
با این حال، برای درک میراث گستردهتر کیتانو در بازیها، ما باید به سال ۱۹۸۶ برگردیم، هنگامی که ژاپن Takeshi’s Castle را پخش کرد. کیتانو میزبان این برنامهی تلویزیونی بود که خود را به عنوان کنت قلعهای نشان میداد که در آن بیش از صد شرکت کننده در مسابقهای با چالشها و موانع خندهدار و کثیف شرکت میکردند و با هر دور تعداد شرکتکنندگان کاهش مییافت تا اینکه افراد باقیمانده در نهایت تلاش میکردند تا قلعه را تصرف کنند.
در این روزها، کیتانو هنوز هم مجری منظم تلویزیون ژاپن است، اما اگر گزارشها صحیح باشند، فیلم سامورایی آیندهاش به نام کوبی ممکن است آخرین فیلم او به عنوان کارگردان باشد. در حالی که طرفداران و منتقدان قطعاً این را فرصتی برای مرور دستاوردهای او میدانند، اما میراث او در بازیهای ویدیویی نباید نادیده گرفته شود. این میراث در واقع از آنچه که تصور میکنید مهمتر است.
شما کدام اثر تاکشی کیتانو را بیشتر دوست دارید؟
تاکشی کیتانو یک فیلمساز دوستداشتنی با مجموعهای از فیلمهای استثنایی در کارنامهاش است. از یک طرف، آزمایش او با فرم و مخلوط عجیب و غریب از کارهای خندهدار، سانتیمانتالیسم و خشونت، از ماهیت ذاتی داستان فراتر میرود و انسانیت و ابزوردیسم شخصیتهایش را به نمایش میگذارد. از طرف دیگر، او میتواند کاملاً از عناصر ژانر فاصله بگیرد تا زندگی عادی ژاپنیها را به تصویر بکشد که در حالت سکوت و آرامش قرار دارند. «ژاپنی بودن»، آنچه که به عنوان هویت فرهنگی و ملی منحصر به فرد ژاپن تلقی میشود، در فیلمهای کیتانو به زیبایی ابراز میشود. این فرهنگ اغلب در سینمای کنجی میزوگوچی، یاسوجیرو ازو و میکیو ناروسه به تصویر کشیده شده است.
حتی اگر اطلاعات محدودی دربارهی فرهنگ ژاپن داشته باشید، تماشای فیلمهای کیتانو برای شما بسیار لذتبخش خواهد بود. آنچه که دربارهی کارگردانی کیتانو بسیار ویژه و خاص خود اوست، تمایل انسانیاش به شخصیتهای آسیبدیده و بیگانه است. فیلمهای تاکشی کیتانو مشابه آثار هر فیلمساز مینیمالیست بزرگ، میتواند به زیبایی وضعیت روحنی شخصیتها را بدون استفاده از زبانهای دراماتیک معمول سینما بیان کند. شما کدام یک از فیلمهای کیتانو را دیدهاید؟ کدام فیلمش را بیشتر دوست دارید؟ حتما در کامنتها برای ما بنویسید.
منبع: High On Films
از سختیهای استریمر بودن تا داستان ازدواج تو وارکرفت؛ میزگیم با سایه@Say3h
نظرات