بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom بهخوبی نشان میدهد که چگونه میتوانیم از محدودیتها، بهترین افقهای تاریخ را خلق کرده و آن را ادامه دهیم. با نقد و بررسی بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom همراه مجله بازار باشید.
شاید باورش برای شما سخت باشد اما فرنچایز لجند او زلدا برترین مجموعهی تاریخ از لحاظ وبسایت متاکریتیک محسوب میشود که آخرین نسخهی این سری بازی که، در حالحاضر آن را میبایست بررسی کنیم، توانست میانگین نمره ۹۶ از ۱۰۰ را از این وبسرویس بینالمللی دریافت کرده و کسب نماید. بازی Tears of the Kingdom دقیقا نشان میدهد که چگونه میبایست یک فرمول بینظیر را هربار بهتر از قبل ارتقاء داده و آن را گسترش دهیم تا در نهایت بتوانیم بیشتر و بزرگتر از قبل، به ترکاندمان ادامه داده و آن را رونق دهیم. این بازی درواقع یک کلاس درس «بازیسازی» به حساب میآید که توجه کردن به آن، از اوجب واجبات است.
همانطور که به کلیات این موضوع اشاره کردیم، در سال ۲۰۱۷ بود که بازی The Legend of Zelda: Breath of the Wild بهعنوان اثر روز کنسول نینتندو سوئیچ روانهی بازار شد و توانست فضایی را مهیا کند که فراتر از انتظارات طرفداران Legend of Zelda ظاهر شود. محصولی که توانست متاکریتیک ۹۷ از ۱۰۰ را از آن خود کرده و از نسخههای گذشتهاش چندین برابر شکلگرفتهتر بتازد و الگوریتمهای مختلفی را مرور کند. حال ۷ از نسخهی پیشین، یعنی Breath of the Wild میگذرد و حالا نوبت به The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom رسیده است؛ نوبتی که بهنظر من، حتی بهتر از Breath of the Wild عمل میکند.
داستان بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom مدتی بعد از اتفاقات Breath of the Wild روایت میشود. حالا لینک به کمک زلدا کلمیتی گَنِن را نابود کرده و یکبار دیگر صلح و آرامش به سرزمین زیبای هایرول برگشته است اما این آرامش، تقریبا آرامشی قبل از طوفان به حساب میآید که «بوی» خوشی را به مشام نمیرساند. نیرویی عجیب بهیکباره از زیر قلعهی هایرول حس میشود و بهنظر سعی دارد که سلامت مردم اطراف قلعه را برهم بزند؛ به همین خاطر لینک و زلدا به گشتوگذار در زیر قلعهی هایرول میروند و به ماجراجوییشان میپردازند. Zelda در طول همراهی Link، متوجهی وجود سنگ نوشتهها و نقاشیهای تاریخی میشود که روی دیوارههای زیربنای قلعهی هایرول حکاکی شدهاند. حکاکیهایی که به قبیلهای بهنام زونای مربوط میشود؛ چرا؟
سالیان گذشته و در زمان اولین پادشاهی هایرول، یک نبرد بسیار بزرگ میان اهالی سرزمین هایرول و دیمن کینگ رخ داده بود و در آن زونایها نیز نقش داشتهاند، به همین خاطر بوی برگشتشان یا مقادیری دیگر به گوش میرسد. گشت و گذار لینک و زلدا در نهایت شخصیت مهر و موم شدهای را پیدا میکند که در زیر قلعهی هایرول پنهان شده بود؛ این کرکتر مومیایی زمانیکه بیدار میشود آسیب جدی را به یکباره به لینک وارد کرده که این آسیب، دست راست لینک را از کار بیکار میکند و در پایان نیز زلدا به پایین پرتاب شده و ناپدید میشود و همینجا شما ماجرای جدی خود را در The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom آغاز میکنید.
گشت و گذار، چالشها و داستان میان لینک، زلدا و مومیایی واقعا جذاب هستند
اوپنینگ بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom بسیار خوب و هیجانانگیز طراحی شده که هرچه پیش میرویم، بهتر نیز میشود. داستانسرایی در Tears of the Kingdom یکی از نقاط قوت آن بهحساب میآید. شاید در نگاه اول روایت داستانی بازی ساده بهنظر رسد اما وجود Memoryهایی که در گوشه و کنار نقشه بازی قرار گرفته، سبب میشود تا داستان بازی را از دید زلدایی ببینیم که حال ناپدید شده و همین مورد، حفرههای روایت داستانی لینک در حال حاضر را بهخوبی پر و تکمیل میکند.
آشنایی با دوستان جدید و قدیمی در سرزمین هایرول، کشف رمز و رازها و داستانهای پنهان این سرزمین، آزمون و خطا کردن ایدههایی که در سر دارید و تعامل با دنیای بازی؛ همگی از اصلیترین دلایلی هستند Tears of the Kingdom را به یک تجربه منحصربهفرد و خاص تبدیل میکنند. اما این سوال بعد از شنیدن این جمله به سراغمان میآید که آیا داستان بازی واقعا آنطور که بهنظر میرسد سرراست و ساده است؟ قبل از اینکه پاسخ دهم باید بگویم که شما در Tears of the Kingdom میتوانید بازی را ۴-۵ساعته به پایان برسانید آن هم با استفاده از یک «روش» اما هدف این محصول، چنین چیزی نیست؛ درواقع سر راستتر به پاسخ بپردازم، نسخهی جدید لجند او زلدا، باعث میشود که حسابی با ایستراگها و کرکترهای قدیمی سری ارتباط برقرار کرده و از داستان، جهان و تعاملهای به شدت زیاد و زیبای این اثر، لذت ببرید. در کل اگر بخواهم بگویم، بازی Tears of the Kingdom از لحاظ داستانی، بصری و محیطی بسیار غنی است.
در The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom معمار شوید
از داستان، محیط، فیچرهای گشت و گذار و غنی بودن محتوای بازی صحبت کردیم و اگر بخواهم نمرهای را برای این بخش در نظر بگیرم میتوانم بهراحتی نمره ۱۰/۱۰ را اعلام کنم؛ بههمین خاطر نوبتی هم باشد، نوبت به سیستمسازی و طراحی المانهای معماری در بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom است که حسابی زرق و برق دارد و جذاب است.
تقریبا گیمپلی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom همان گیمپلی Breath of the Wild است که با کمی تفاوت اجرا شده است. ما در Tears of the Kingdom همچنان شاهد سیستم دانجنها هستیم و در این بین نمیتوانیم از تسکهایی مثل شکار، آشپزی، اسب سواری، بالا رفتن از موانع و کوهنوری (Climbing) غافل شویم و دوری کنیم؛ حال چه چیز جدیدی دیده میشود؟ اگر یادتان باشد گفتم که شخصیت «مومیایی» باعث میشود دست راست لینک از کار بیفتد به همین خاطر، این اتفاق، ویژگی جدیدی را به این بازی اضافه کرده است که بهعنوان بازوی جدید لینک شناخته میشود. درواقع این بازو یک تجربهی خلاقانه و شدیدا سرگرم کننده را ارائه میدهد که شدت تکرار مبارزات را افزایش داده و تجربهی جدیدی را ظاهر میکند.
همانطور که قبلتر نیز اشاره کردم، محیط و ماجراجویی محیطی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom بسیار بالا است، به همین خاطر معابد از اجزای مهم این قسمت حساب میشود و ویژگیهای مختلفی را نیز پوشش میدهد. بگذارید بهتر بگویم، شما با ماجراجویی و گشت و گذار و مراجعه به معبدها و در کلیات ماجرا، آشنایی با کرکترهای جدید، یکسری قابلیت جدید نیز برای بازو لینک باز خواهید کرد که زمینهی آنلاک کردن یک مپ بازی باکیفیت و سندباکسمحور و سرگرم کننده است. برای مثال؛ فیچری بهنام Fuse موجود است که امکان تعاملسازی به سلاحتان را به شما میدهد، درواقع Fuse باعث میشود که هر شیء قابل سیستمسازی را با سلاحتان ترکیب کرده و از ظاهر جدید سیستم مبارزاتتان نهایت لذت را ببرید.
بگذارید مثال خود را واضح بزنم، شاید آنچنان جالب نباشد که فورتنایت را در کنار The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom بگذارم اما سیستم ساخت و ساز Tears of the Kingdom فراتر از سیستم بیلدینگ فورتنایت عمل میکند. اگر موقع گشت و گذارتان یک سنگ بزرگ مشاهده کردید و در دستتان نیز یک آهن کوچک داشتید، میتوانید پتک ثور را خلق کنید یا با ترکیب چوب، به گرز ثریت برسید. هیچ محدودیتی در قبال ساخت و ساز ندارید و هر عضو تعاملبرانگیز را میتوانید در این اثر، شخصیسازی کنید و به گیمپلی خود، قوت ببخشید. این موضوع واقعا یکی از بهترین خلاقیتهای نینتندو محسوب میشود.
یکی دیگر از قابلیتهای جذاب بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom فیچر Zonaiها است که با استفاده از آنها میتوانید قطعههای ماینکرافتی یا لگویی بسازید که بعد از ساخت، با استفاده از تکنولوژی Zonaiها، آنها را به ماشینها و ابزارهای مختلفی تبدیل کرده و در خانهای که از قبل ساختهاید بگذارید. حال که با این سیستمسازیها آشنا شدهاید، فرض کنید که چقدر مبارزات میتواند در The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom غنی باشند و جذاب متصور شده و به واقعیت بپیوندند. درواقع شما یک الگوی تکراری برای «مبارزه» ندارید که مجبور باشید از اکشنهای تکراری استفاده کنید، شما میتوانید با بهرهوری از بازو لینک و طراحی سیستماتیکهای معماریمحور، سیستم مبارزاتتان را علاوهبر کمبوهای موجود، شخصیسازی کرده و آپگرید کنید.
Tears of the Kingdom دقیقا شعار غیر مستقیم نینتندو را به کرسی مینشاند و پر قدرت میگوید که بازیها، صددرصد نیازمند هزینههای چند صد میلیون دلاری نیستند و به گرافیک بسیار بالایی نیاز ندارند، شما صرفا میبایست از «قوانین بازیسازی» به نفع خودتان استفاده کرده و از این قوانین در این راه بهرهوری کنید، درواقع شما نیازمند عنصر و ویژگی بهنام «خلاقیت» هستید که چگونه از محدودیتها بهترین المانها را طراحی کرده و یک مجموعهی پر قدرت را پر قدرتتر کنید. گوشهبهگوشهی محیط The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom زمانی که با سیستمسازی و یوزر اکسپرینس سازندگان ترکیب میشود، یک پکیج کامل را به ارمغان میآورند که هرکسی را مجذوب خود خواهد کرد.
سیستم آشپزی Tears of the Kingdom که دیگر نیازی به توضیحات اضافه ندارد چرا که کاملا عالی عمل میکند و همانند Breath of the Wild ظاهر میشود. شخصیسازی لینک همانطور که گفتیم بهخوبی طراحی شده است اما یکسری امکانات داخلی وجود دارد که بیشتر به «آب و هوای» بازی مربوط هستند، برای مثال اگر شما در آب و هوای گرم محیط، گرما زده شوید حالتان بد میشود و اگر در محیطهای کوهستانی و سرمایی بازی لباس گرم نپوشیده باشید، ممکن است سرما بخورید و از قوتتان کم شود که این موضوع با یک عدد «سوپخوری» حسابی حل میشود و خوب خواهید شد، پس در طول تجربهی Tears of the Kingdom به این نکات نیز توجه کنید.
دراینمیان بد نیست اشارهای هم به اسطبلها داشته باشم؛ با پیدا کردن اسب و رام کردنشان، میتوانید آنها را به اسطبل برده و ثبت کنید. ازاینرو هر زمان که خواستید، با مراجعه به یکی از اسطبلهای جهان بازی میتوانید سوار اسب خود شده و گشتوگذار را سادهتر کنید. البته که باز هم ازطریق مهارتهای لینک، میتوانید یک وسیله نقلیه برای خود ساخته و به گشتوگذار بپردازید. همانطور که باز هم خلاصهاشارهای کرده بودم، مورد دیگری که گیمپلی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom را هیجانانگیزتر میکند، وسعت جهان بازی است. حال تنها سرزمین هایرول در اختیار شما قرار ندارد، بلکه جزیرههایی به نام Sky Island قرار گرفته که میتوانید در آنها هم به گشتوگذار بپردازید یا به یک محیط بسیار وسیع در زیر زمینی که با نام Depths به مخاطب معرفی شده و پر از رمز و رازهای مختلف است بروید.
در پایان هم بایستی بگویم که بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom از لحاظ موسیقی و صداگذاری نیز در بالاترین سطح این فرنچایز قرار دارد و با میانپردههای جذاب و احساسیاش که با ساختار تعلقآمیز و تلفیقی از کلاسیک و مدرن است، شما را غرق خود میکند. باسها و مینی باسهای بازی هم، همانند دیگر الگوریتمهای کمپانی نینتندو، با تنوع بالایی طراحی شدهاند و با اتمسفر بازی بهخوبی ارتباط برقرار میکنند. این اثر یک تجربهی غنی است که حدود ۱۰۰ساعت محتوای سرگرم کننده را در اختیار شما میگذارد و صددرصد به یکی از بهترین بازیهای نقش آفرینی و جهانباز عمرتان تبدیل میشود.
نینتندو با بازی The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom بهترین داستانسراییاش را ارائه داد و توانست آن را به یک اثر درخشان از فرنچایزی بینظیر تبدیل کند. خلاقیت جالب نینتندو و تواناییاش برای غافلگیر کردن بازیکنان به نظر حد و مرزی ندارد و این موضوع نشان دهندهی سختکوشی تیم سازنده در ساخت اثر است که در نهایت توانست، ساختهی خود را به شکلی معجزهآسا بهتر از نسل قبل ارائه دهد. هرچه از بازی تعریف کنیم کم است و درواقع نوشتن دربارهی آن نمیتواند به قدرت تجربهی اثر اشاره کرده و جذابیت آن را آشکار کند. کسی نمیداند که در ادامهی این مجموعه شاهد چه چیزهایی خواهیم بود، اما چیزی که میدانیم این است که بسیاری از ما فکر نمیکردیم محصولی بهتر از The Legend of Zelda: Breath of the Wild ساخته شود. با این حال نینتندو به شکلی واضح ثابت کرد که میتواند به آن چه غیرممکن انگاشته میشود، دست پیدا کند.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
روایت داستانی بسیار زیبا و درگیر کننده | |
شخصیتپردازی خوب کرکترها | |
وجود باسهای متنوع و ویلنهای جذاب | |
طراحی بسیار خوب مراحل اصلی و فرعی | |
گرافیک هنری زیبا | |
صداگذاری بهخصوص و موسیقیهای گوشنواز | |
سیستم ساختوساز معماری و غنی آشپزی | |
فیچرهای جدید لینک |
نقد عالی بود
زلدا tears of the kingdom قطعا یکی از بهترین بازی های نسله
سری افسانه زلدا با هر نسخه جدیدش آدم رو سوپرایز میکنه. نینتندو کاملا کارشو بلده