چرا یوبیسافت (Ubisoft) به دوران اوج خودش بر نمیگردد؟ با بررسی بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint همراه مجله بازار باشید تا در کنار هم، نگاهی به روند این بازی بیندازیم و تاثیرگذاری یوبیسافت را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
نمیدانم یادتان میآید یا نه اما در گذشتهای نه چندان دور، کمپانی Ubisoft از آن دسته شرکتهایی بهحساب میآمد که طرفداران حسابی ذوق و شوق بازیهایش را داشتند و هر سال، بهخصوص در نمایشگاه E3 منتظر رونماییهای بسیار جذاب این شرکت میماندند. اما حالا همهچیز برعکس شده، یوبیسافتی که در حالحاضر مشغول به کار است، آنچنان از وسعت و صحتش عقب نشینی کرده که در بین آثار سالانهاش، شاید تنها یک محصول مناسب پیدا شود که آن هم بهلطف کارگردانان قدیمی یا استودیو Ubisoft Montpellier خلق شده است. درواقع بهتر است اینگونه بگویم که یوبیسافت هنوزهم که هنوز است در رونمایی بازیهایش «حرفهای» ظاهر میشود اما در زمان خروجی و عملیاتی شدن محصولاتش، افتضاحات زیادی را به بار میآورد که واقعا باعث تأسف هستند.
در این سالهای اخیر که صنعت بازیهای ویدیویی رشدهای زیادی بهخود دیده و از آن طرف ماجرا هم، رسانههای این اکوسیستم بیشتر و بهتر از قبل مشغول به کار شدهاند، جای خالی نقد و بررسی بازیهای زیادی حس میشود که در بین محصولات حوزه Entertainment به آنها آنطور که باید و شاید پرداخته نشده است. برای مثال؛ بسیاری از ما میدانیم که بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint اثر خوب و مثبتی بهحساب نمیآید اما میتوانیم با استفاده از همین اثر منفی، نگاهی متفاوت به روند یوبیسافت داشته باشیم و آن را مورد نقد قرار دهیم؛ به همین خاطر ما در مجله بازار سعی میکنیم بازیهای جدید و قدیمی زیادی را پوشش داده و آنها را با حولمحورهای مشخص و گستردهای Review کنیم. ما تقریبا سعی میکنیم آرشیو بزرگی تهیه نماییم و از هر فرنچایزی حداقل یک نسخه و بعضی از مجموعهها را هم تمام و کمال تقدیم شما عزیزان بکنیم.
یوبیسافت در اواخر سال ۲۰۱۳ و حتی تا سال ۲۰۱۵ بهخوبی میتوانست به درخشان کردن و ارزش خود بیفزاید و آن را گرانبها معرفی کند. در ریتم فرنچایز Ghost Recon هم موارد مشابهی میبینیم که ما را یاد سری بازیهای اساسین کرید میندازند؛ سیری که بهخوبی نشان میدهد که «چرا» و «چگونه» یک مجموعه بازی خوب به زمین برخورد میکند و تقریبا از یادها میرود. اگر باز هم یادتان نرفته باشد، آخرین نسخهی محبوب سری گوست ریکان، بازی Ghost Recon – Wildlands است که توانست مخاطبین زیادی را هم درگیر کند البته این، بهآن معنا نیست که بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint بهجز بحث بازیسازی، از لحاظ تجاری «اولیه یا اوپنینگ» نیز ضربه خورده و شکست خورده است بلکه بایستی بگویم، Ghost Recon Breakpoint هم توانست فروش مقدماتی خوبی را تجربه کند، برای مثال؛ در نخستین هفتهی انتشارش در کشور ژاپن موفق شد حدود ۵۴.۷۳۳ نسخهی پلیاستیشن ۴ بهفروش برساند و تبدیل به دومین بازی پرفروش یک هفتهی اخیر ژاپن شود اما دقیقا سه هفته بعد مدیر یوبیسافت، مجموع فروش نسخههای این بازی را نا امیدکننده توصیف کرد.
اینچنین بگویم که روند تولید بازیهای یوبیسافت به «تریلر خوبی بسازم، حرفهای رونمایی کنم اما فقط بازی بسازم و روی کیفیت و دیتیلشان تمرکز نکنم» تبدیل شد نه اینکه به تمام این موارد توجه شود و از کیفیتشان هم بههیچ عنوان کاسته نشود. از آن طرف ماجرا هم زمانیکه برای یک بازی «هایپ» ایجاد شود و در هفتههای اولیه نیز فروش خوبی را تجربه کند اما بهیکباره این فروش ویژه دچار کاهش شود، ما را بهموضوعی میرساند که فکر میکنم نیاز به توضیح اضافهای نداشته باشد و عمق فاجعه را بهتصویر بکشد. حال که در رابطه با «یوبیسافت» سخن گفتیم، بیایید به خود بازی گوست ریکان: بریک پوینت بپردازیم.
داستان بازی Ghost Recon Breakpoint سخت در اشتباه روایت میشود
داستان بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint در سال ۲۰۲۳ و چهار سال پس از وقایع Ghost Recon – Wildlands اتفاق افتاده و روایت میشود. قصهی بازی در جزیرهای خیالی به نام آروا (Auroa) جریان دارد؛ شما در نقش افسری به نام آنتونی پریمن (ملقب به نومد) قرار میگیرید. آروا توسط یک میلیاردر مشهور به نام Jace Skell اداره میشود. Skell در حال ساخت فناوریهای نظامی قدرتمند و خطرناکی میباشد که ممکن است همین فناوریها، فردا روزی دچار نابودی جهان و قدرت آمریکا شوند. داستان از هلیکوپتری که شما در آن حضور دارید آغاز شده و بعد از آنکه دچار سانحه میشود و شما را به تنهایی در جزیرهی Auroa رها میکند به جریان میفتد. در این جزیره، شما باید به جستجوی اتفاقات ناگواری بپردازید که در پی نتایج تکنولوژی Skell اتفاق افتادهاند. داستان بازی در کلیت ماجرا چیزی برای ارائه ندارد و همان تکرار مکررات بازیهای قبلی است که صرفا چاشنیهایشان را جابهجا کردهاند.
درواقع اینگونه بگویم که فرض کنید، شما بارها پای سری فیلمهای بتمن نشستهاید اما هربار یک نسخه از آن را تماشا میکنید، طبیعی است که بعد از گذشت مدت زمانی کوتاهی از آن خسته شده و کنترل تلویزیون خود را فشار میدهید. لازم است به این موضوع هم اشاره کنم که بههیچ عنوان گوست ریکان بریک پوینت را بهتنهایی تجربه نکنید چرا که آنطور که باید و شاید در حالت سولو بهینه نشده است اما اگر بتوانید حداقل دونفره یا چهار نفره به تجربهی بازی بپردازید، شاید عمق بازی کمی برایتان راحتتر شده و با داستان نیز ارتباط بیشتری برقرار کنید.
محیط بازی هم مثل همیشه به صورت جهانباز بوده و همانطور که میدانید در آئورا که یک جزیرهی خیالی در اقیانوس آرام است روایت میشود. بازیکن در نقش سرهنگ دوم آنتونی «نومد» پریمان، از نیروهای گروه پنجم نیروهای ویژه ایالات متحده قرار میگیرد و به این جزیره فرستاده میشود تا مجموعهای از آشوب و اختلالاتی که مسبب آن Skell Technology که یک شرکت نظامی خصوصی است را در جزیرهی ذکر شده مورد بررسی قرار دهد. تام کلنسی گوست ریکان بریک پوینت، همانند نسخهی پیشینش یعنی گوست ریکان سرزمینهای وحشی، یک بازی تهاجمی تاکتیکی بهحساب میآید. بازی از زاویه دید سوم شخص بهره میبرد اما در هنگام نشانهگیری، دوربین به دید اول شخص تغییر میکند. گروه اشباح «گروه نومد – گوست» که یک تیم حرفهای و خیالی است و تحت نظارت فرماندهی مشترک عملیات ویژه ایالات متحده آمریکا «دلتا» قرار دارد فعالیت میکند اما نمیتواند آن حس و حال ویژه را به شما انتقال دهد.
بازی Ghost Recon Breakpoint از لحاظ طراحی محیط، زیبایی خاصی دارد که شاید تمام نکات مثبتش را هم در همین موضوع پوشش داده باشد. آئورا یا همان جزیره و دنیای جهانباز اثر، دارای مناظر و محیطهای مختلفی است که از آنها میتوانید در استراتژیهای عملیاتیتان بهرهوری کنید. به عنوان مثال، بازیکنان میتوانند با جابهجایی و سر خوردن پشت اجسام سنگی استتار کنند و از کوهستان برای حملات مخفیتر بهره ببرند. برطبق گفتهی سازندگان، نقشه جزیره آئورا از نسخه پیشین بزرگتر است و بازیکنان گزینههای بیشتری را برای انجام یک مرحله یا مأموریت و راههای متعددی برای عبور از خطرات، مانند استفاده از وسایل نقلیه هوایی، زمینی و دریایی در اختیار دارند. لازم است بدانید که بریک پوینت، سعی میکند تأکید بیشتری در رابطه با بقا نسبت به نسخهی پیشین خود یعنی Ghost Recon – Wildlands داشته باشد اما بههیچ عنوان در عملکرد آن موفق ظاهر نمیشود.
ایکاش گوست ریکان بریکپوینت بههیچ عنوان ساخته نمیشد
دشمنان از گذشته بیشتر شدهاند و بازی، طیف گستردهای از دشمنان را روبروی بازیکنان قرار میدهد اما آنقدر هوشمصنوعیشان سطحی و تقلبی طراحی شده است که ایکاش حضور نمیداشتند. این دشمنان به بسیاری از سلاحهای مشابه، مهارتها و تجهیزات موجود دسترسی خواهند داشت که این موارد گاهی اوقات ممکن است، چالشزا شوند. بهجز بحث محیط، یکی دیگر از نکات مثبت Ghost Recon Breakpoint، جمعآوری آیتمهای مختلف است. بازیکنان باید منابع و آیتمهای مورد نیازشان را جمعآوری کرده و از آنها برای ساخت وسایل مورد نیازشان همانند بانداژ استفاده کنند. بررسی و تعمیرات اساسی و منظم برای حفظ عملکرد اسلحه نیز ضروری است و بازیکن باید خستگی، گرسنگی و تشنگی شخصیت خود را مدیریت کند که این موضوع در خودیخود جالب است اما همانطور که اشاره کردم، در حالت Solo ارزشی ندارد.
از آن طرف ماجرا نیز عدم انجام کارهای ضروری ممکن است شخصیت را کند یا توانایی وی را برای احیای سلامت خود محدود کند یا باعث ایجاد سر و صدای بیشتری در هنگام حرکت شود. در کلیت ماجرا بگویم که شما بهتر است بهجای Ghost Recon Breakpoint بهسراغ نسخهی قبلی یا بازیهای دیگری همچون Tom Clancy’s The Division 2، Tom Clancy’s Splinter Cell: Blacklist، Metal Gear Solid V: The Phantom Pain و حتی Far Cry 5 بروید چرا که بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint آنطور که باید و شاید نیست و ارزش یک ساعت تجربه کردن را هم ندارد. موسیقیها، صداگذاریها، گرافیک فنی و هنری، شخصیتپردازیها و دیالوگها در سطح بسیار بدی قرار دارند و باعث از بین رفتن تمرکزتان میشوند. گوست ریکان بریک پوینت صرفا یک تجربهی بیمعنی است که میخواهد حالت چند نفرهی خوبی را در اختیارتان بگذارد.
در نهایت بایستی بگویم که بازی گوست ریکان بریکپوینت یک شکست تمامعیار است که در چارچوب اکشنمحورش سعی میکند خلاقانه عمل نماید اما هربار که جلوتر میرود، کار را از قبل خرابتر میکند. بازی Tom Clancy’s Ghost Recon Breakpoint یک درس ویژه برای بازیسازانی است که صرفا میخواهند «گیم دیزاین» کنند و به جزئیات و روایت آن توجهی ندارند. لطفا این بازی را تجربه نکنید و بهجای آن سراغ دیگر محصولات یوبیسافت بروید.
نقاط قوت | نقاط ضعف |
---|---|
حالت چند نفره متعادل و نسبتا جذاب طراحی شده است | شخصیتپردازیهای کسل کننده و دیالوگهای نامطمئن |
محیطهای خوب و پویا هستند | گرافیک فنی و هنری ضعیف |
موقعیتهای مکانی از تنوع و جزئیات بالایی برخوردارند | اجرا و افتفریمهای بهشدت سخیف |
اکشن بازی در لول متوسط است | هوشمصنوعیهای شکستخورده و ناامید کننده |
تجربهی غیر بالانس حالت Solo | |
برطرف نکردن انتظارات کاربران از اکشنهای بازی | |
داستان بسیار بیمعنی و کلیشهای | |
موسیقیها و صداگذاریهای بد | |
طراحی بد لباس و مرحلهها |
نظرات