در سالهایی که سری بازیهای کالاف دیوتی و بتلفیلد از پرچمداران ژانر شوتر اول شخص به حساب میآیند و در قسمت صرفا مولتیپلیر نیز، مجموعههایی همانند CS:GO و Rainbow Six از سردمداران این سبک هستند، آغاز یک نسل جدید با یک بازی تازهنفس، ریسکهای بسیار زیادی به همراه دارد. با نقد و بررسی بازی Bodycam نسخه Early-Access (زودهنگام و محدود) همراه مجله بازار باشید.
شاید شماهم بارها به ذهنتان خطور کرده باشد که دوست داشته باشید که روزی، اثری در سبک شوتر اول شخص بیاید که حس واقعگرایی را تا حد زیادی ارتقاء دهد و این احساسات را بتواند بهخوبی به ما منتقل کند. طبیعتا طراحی چنین پلتفرمی که بتواند بین سازندگان، GAME UX و بازیکن این حس بینابین را برقرار کند، کار چندان راحتی نیست و شاید بهتر است بگویم، «اصلا کار آسودهای» محسوب نمیشود و این موضوع را اکثر ما کاربران صنعت بازیهای ویدیویی میدانیم و تقریبا بر آن و این مدل سیستمسازیها مسلط هستیم. (شما میتوانید قوانین بازیسازی و نظریهی ریچارد بارتل را در مطلب زیر مطالعه کنید تا مفیدتر بهسوی پاراگراف بعدی برویم.)
چرا که میدانیم ساخت یک بازی، نیازمند این است که واقعا مفهوم «سرگرمی – Entertainment» و معنای «بازی – Game» را رعایت کرده و به این دو موضوع بها دهد وگرنه چه دلیلی دارد که بخواهیم صرفبر نزدیک بودن به واقعیت پای یک اثر ویدیویی بنشینیم. طبیعتا مدیوم بازیهای ویدیویی میبایست با رسانههای تصویری همانند فیلمها و سریالهای تلویزیونی تفاوتهایی داشته باشد، به چه دلیل؟ به این دلیلکه یکی از رکنهای اصلی یک بازی ویدیویی، گیمپلی تعاملانگیز آن است و اگر گیمپلی، نزدیک به واقعیت باشد، شاید نتواند آنطور که باید و شاید تعامل را برقرار کرده و در ریتمسازیاش سربلند بیرون آید.
برای اینکه بازیهای نزدیک به واقعیت را تجربه کنیم، میبایست بهسراغ شبیهسازها یا همان Simulation یا Simulatorها برویم، حتی این شبیهسازها هم گیمدیزاین خاص خود را دارند و بعضی از آنها نیز صرفا نام Simulation را یدک میکشند اما آثاری مثل Farming Simulator 22، Cooking SimulatorPC Building Simulator، The Sims 4 و Microsoft Flight Simulator بهطبع از دسته شبیهسازهای باکیفیت و بسیار خوب بازار محسوب میشوند، بهخصوص فرنچایز The Sims که کمتر کسی وجود دارد که نام آن را نشنیده باشد. هدف من معرفی Simulator گیمها نیست بلکه میخواهم بگویم، حتی شبیهسازها هم سعی میکنند با تنوع دادن به گیمپلی، افزودن دسترسیپذیریهای مختلف و سریع، طراحی مراحل و راهنماییهای مختلف، بهتجربهی ما بهبود ببخشند اما بازی Bodycam نمیتواند این موضوع را بهخوبی انجام دهد.
درواقع بازی Bodycam نسخه Early-Access میخواهد «پر گرافیکترین» اثر تاریخ سرگرمیهای گیمینگ باشد اما مانند بادامی میماند که بایستی در مرحلهی اول، پوستش را جدا کنید و بعد از آن بهسراغ ریسک خوردن آن دانه بادام بروید، اگر شیرین بود، خوشبهحالتان و نوش جانتان و اگر تلخ بود، باید از دهانتان خارجش سازید تا بد طعمی و تلخطعمی، چند دقیقه لذت نفس کشیدن را از شما نگیرد؛ این میشود مفهوم کلی Bodycam Early-Access. حال چرا نسخهی زودهنگام را مورد بررسی قرار دادیم؟ به این دلیلکه میخواهیم این نقد را در اختیار داشته باشیم و بعد از عرضهی نسخهی نهایی بادیکم، بهسراغ شمارهی نهایی و اصلی برویم و تفاوتهای ظاهری و باطنی را بهتر حس کنیم.
آن زمان خواهیم فهمید که سازندگان، انتظارات طرفداران و بازیکنان محصولشان را برطرف کردهاند یا یک پسرفت بسیار ویژه را تحویل جامعهی مخاطبینشان دادهاند؟ پس این مطلب یکی از مفیدترین مقایسههایی است که میتواند در آینده و برای کامیونیتی Bodycam ایران شکل بگیرد و بسیار واضح، به موارد مختلف و متعددی بپردازد. بازهم لازم دارم که بگویم، نقد و بررسی بازی Bodycam با نسخهی Early-Access (زودهنگام و محدود) نوشته شده است و ممکن است مشکلات این بازی، در آینده حل شوند و ما نیز امیدواریم چنین اتفاقی رقم بخورد و شاهد عرضهی نسخهای منحصربهفرد و متعالی در استیم باشیم.
پر گرافیکترین بازی تاریخ یا توخالیترین اثر تاریخ؟
Bodycam بهمعنای واقعی کلمه «توخالی» نیست و هیچگونه نمیتوانیم از گرافیک و طراحی بهخصوصش اشکالات گستردهای را بگیریم؛ بگذارید قبل از اینکه به سراغ این مبحث برویم، خلاصه اطلاعاتی از این محصول را مرور کنیم. همانطور که میدانید بازی Bodycam اثری در سبک شوتر و اول شخص (FPS) چندنفره آنلاین با گرافیک واقعگرایانه است که در حالحاضر در فاز دسترسی اولیهی پلتفرم استیم قرار دارد. این بازی توسط استودیو بازیسازی مستقل Reissad Studio و با موتور گرافیکی Unreal Engine 5 ساخته شده است و همانطور که یکسری از شما باز هم اطلاع دارید، آنریل انجین همانند موتور بازیسازی کرای انجین، از آن دسته موتورهایی به حساب میآید که کارهای بینظیری میتوان با استفاده از آن انجام داد و محدود به بحثهای فنی نبود.
استودیو Reissad Studio در مدت توسعهی خود سعی بر این داشته است که Bodycam را بهبهترین شکل ممکن و به بیشترین حجم حالحاضر دنیای ویدیو گیم بسازد، به خاطر همین مورد تصمیم گرفت که نبردهای نظامی و پلیسی-ویژه را در بازی ویدیویی خود شبیهسازی کند؛ به همین خاطر، در طول تجربهام شاهد این موضوع بودهام که کرکترها، از سربازان واقعی و نبردهایشان الهام گرفتهاند و انیمیشنها نیز بهخوبی در بطن این شخصیتها قرار دارند تا بتوانند آن حس و حال استرسمحور را به ما منتقل کنند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، شخصیتی که در طول بازی در دست دارید، نسبت به نور محیط، حجم و مساحت آن واکنش نشان میدهد و این کنشوواکنش، یکی از پیشرفتهای بزرگ این استودیو بازیسازی محسوب میشود.
بهجز واکنش فیزیکال سربازان و نیروهای ویژه به محیط، آنها به گلولهها نیز واکنش نشان میدهند. برای مثال اگر گلولهای به قلب یا سرتان برخورد کند، درجا بهکام مرگ خواهید رفت یا اگر بهجای حساس بدنتان گلوله پرتاب شود، خونریزی دقیقی شکل خواهد گرفت که رمق مبارزه را از کرکترتان میگیرد. درواقع سازندگان خونریزی شخصیتها را طبق علم و دادههای موجود در مبحث گلوله و خونریزی قسمتهای مختلف بدن، طراحی کردهاند تا با استفاده از این موارد بتوانند بهترین تجربهی نزدیک به واقعیت را به عمل بیاورند اما من از چنین چیزی خوشم نیامد. راستش را بخواهید، از نظر من، بازی میبایست بازی بودن خودش را در ایدهآلترین و واقعگرایانهترین شرایط ممکن حفظ کند وگرنه آنچنان سخت و نفسگیر میشود که تکرارپذیری را از مخاطب میگیرد.
این «تکراری» شدن در طول بازی Bodycam بهچشم خواهد خورد چرا که برای زنده ماندن، میبایست حداقل پنج الی ۶ ساعت این اثر را تجربه کرده باشید تا دستتان مقداری راه بیفتد و بعد از اینکه راه افتاد، تازه با چالشهای جدیدی مواجه میشوید که این چالشها جذاب نیستند و واقعا خسته کننده ظاهر میشوند. فرض کنید وارد بازی شدهاید، بازی بدون آنکه اطلاعات و راهنمایی خاصی به شما دهد، شما را در گیمپلیاش رها میکند و این میان هم ممکن است بارها و بارها هدشات شوید، یا گلولهای به کشالهی رانتان برخورد کند و از حرکت کردن بیفتید، طبیعتا تکرار این موضوع میتواند مساوی با Alt+F4 شود.
منو Bodycam یکی از جذابترین منوهایی بود که تا بهحال دیده بودم
اگر Bodycam را در سبک خودش بگذاریم و آن را مهم بدانیم، بهمعنای واقعی کلمه Menu بازی جذاب است، موسیقیهای بسیار هیجانانگیز بادیکم یکی پس از دیگری پخش میشوند و شما را به وجد میآورند، درواقع این حس به شما منتقل میشود که پلیلیست اسپاتیفای کارگردان این بازی، برای شما پخش میشود چرا که بینابین آنها، ساندترکهای معروفی نیز شنیده میشود که در طول مدت تجربهی اینستاگرامیتان، بارها آنها را بین موزیکهای ترند این شبکه اجتماعی، شنیدهاید و یا در پلیلیست ساوندکلادتان از آنها استفاده میکنید و لذت میبرید؛ در نهایت بایستی بگویم که Bodycam از لحاظ موسیقی تمام و کمال است و این احساس، از همان Menu آغاز میشود.
منو بازی Bodycam دسترسیپذیری بهنسبت خوبی دارد که در چارتهای Loadout (که تنها برای Only For Release در دسترس است و در حالحاضر نمیتوان با آن کاری کرد)، My Lobby که با استفاده از آن میتوانید Host خودتان را بسازید و با دوستانتان این اثر را تجربه کنید، Leaderboard و Settings نیز از نامشان پیدا است که چه وظیفهای دارند و میبایست چه کاری انجام دهند، بخش Settings یا همان تظیمات بازی بهخوبی طراحی شده و با استفاده از آن میتوانید شخصیسازی مطلوبی را به ثمر برسانید چرا که بازی از لحاظ بخش فنی نا جالب است، اگر یادتان باشد تریلر و گیمپلیهایی که توسط استودیو سازنده منتشر میشد، گرافیک بهشدت بالایی داشتند اما در Bodycam حداقل نسخه Early-Access، این گرافیک موجود به آن گرافیک تبلیغاتی نمیرسد.
درواقع الگوی طراحی Bodycam همانند بازی SCPExperience است که بواسطهی یک دوربین، شما را در محیط قرار میدهد که از کلیات بهنسبت خوبی استفاده میکند اما زمانی که در جزئیاتش خورد میشوید، متوجهی باگها و المانهای دچار مشکل بسیاری خواهید شد که دل زدهتان میکند. برای مثال، زمانی که تیر به پایم برخورد کرد، میان دو پله گیر کردم و نتوانستم حرکت کنم، از نظر شما دلیلش احتمالا گلولهای باشد که به پایم خورده اما از لحاظ فنی که بررسی کردم متوجه شدم که، پای شخصیتم، در پله فرو رفته و بهعنوان یک باگ فنی ظاهر شده، به همین خاطر نمیتوانستم حرکت کنم، حتی من این انتظار را داشتم که تخریبپذیری محیط از سطح بالایی برخوردار باشد، برای مثال اگر کسی پشت دیوار قرار داشت و کمپ کرده بود، بتوانم آن را با گلوله بزنم و شات خود را بگیرم اما چنین چیزی در بازی Bodycam مقدور نیست و حس مصنوعی محیطی خاصی را به شما القاء میکند.
بازی Bodycam یک بازی کاملا تیمی محسوب میشود
زمانیکه اولینبار بازی Bodycam را آغاز میکنید، صددرصد متوجهی اشتراکات زیادی خواهید شد که سازندگان ترکیبی از CS:GO و Rainbow Six را بهتصویر کشیدهاند؛ حتی میتوانم بگویم که این اتفاق چندین برابر سختتر و دشوارتر نیز شده است؛ به همین خاطر بادیکم را حتما میبایست با دوستانتان بازی کنید، آن هم نه با افراد معمولی حاضر در سرور که صرفا صفت «یار و همراه» را یدک میکشند، بلکه تنها میتوانید با دوستان خود پای تجربهی این اثر بنشینید و فقط میتوانید با دوستانتان قدرت نظامیتان را کنترل و هدایت کنید، کمپ کرده و مدیریت نیز انجام دهید تا در نهایت پیروز میدان نبرد شوید، در غیر اینصورت، شکست بزرگی سرانجام کارتان خواهد شد.
راستش را بخواهید، یکی از نکات مثبت Bodycam سرورهایش است، آنقدر بهینهسازی سرورهای این بازی بهخوبی انجام شده است که بیوقفه میتوانید پای تجربهی این محصول بنشینید و حداقل الان، از خلوت بودن سرورها و از سریع Join شدنتان به هاست و مپهای مختلف، هیجان سختی را تجربه کنید. در طول بازی کمی تشخیص دادن «یار از دشمنانتان» سخت است؛ درواقع شما به همین راحتی نمیتوانید تعادل خاصی را میان یارها و دشمنانتان ایجاد کنید و گاها ممکن است اشتباه نیز تشخیص دهید، به همین خاطر صددرصد فرندلی فایر ستینگتان را دستکاری کنید تا خدایی ناکرده به همتیمی خود آسیب جدی وارد ننماید.
در بازی Bodycam شما به حالتهای مختلفی دسترسی خواهید داشت که این حالتها در Team Deathmatch، Domination و Search & Destroy خلاصه میشوند که در بطن خود، از خلاقیت خاصی بهره نمیبرند و بارها و بارها نمونههای اینچنین موارد را در صنعت بازیهای ویدیویی مشاهده کردهایم؛ حداقلیترین موردی که میتوانم به آن اشاره کنم این است که شما با جمعآوری اچیومنتهای مختلف این حالات، میتوانید امتیازتان را افزایش داده، اسلحههای خود را قویتر کرده و از تواناییهای بهخصوص و ارتقاء یافتهتان به نحو احسن بهرهوری کنید. البته این سیستم آنچنان دسترسیپذیری خوبی ندارد و من بعد از حدود ۱۰ ساعت بازی کردن، به آن پی بردم.
بازی Bodycam برای اندروید و IOS هم منتشر میشود؟
این سوالی است که بسیاری از شما عزیزان، در زمان عرضهی Bodycam نسخه Early-Access از من پرسش کردید، پاسخ من در حالحاضر «خیر» است چرا که پلتفرم موبایل حداقل الان، نمیتواند این سطح از واقعگرایی را در کنترلر خود پوشش دهد، آن هم کنترلری لمسی؛ در نتیجه با گیمپدهای آماده هم نمیتوان از تجربهی آن لذت برد، به این خاطر که اگر گیمپدهای بیسیم میتوانستند نقطهقوتی در گیمپلی Bodycam باشند، این محصول صرفا برای پلتفرم PC آن هم تنها در فروشگاه استیم، منتشر نمیشد. در هر صورت فعلا منتظر نسخه اندروید و آیاواس بازی Bodycam نباشید.
سیستم موردنیاز بازی Bodycam
همانطور که احتمالا میدانید، برای تجربهی بادیکم، به سیستم متوسط-روبه بالایی نیازمند هستید چرا که مشکلات فنی نسخه Early-Access در حالحاضر بهشدت بالا است و در مواقعی که جهشهای افکتی و صوتی رقم میخورد، افت فریم شدیدی را تجربه خواهید کرد، به همین خاطر حداقل سیستم مورد نیاز برای دانلود بازی Bodycam را حفظ کرده و اگر میتوانید، از مدل سیستم و سختافزار پیشنهادی بازی Bodycam نیز استفاده کنید. این اطلاعات بهصورت رسمی توسط استودیو بازیسازی Reissad Studio منتشر شده است.
حداقل سیستم موردنیاز بازی Bodycam:
- ویندوز: Windows 10/11 – نسخه ۶۴ بیتی
- پردازنده: AMD Ryzen 7 3700X, Intel Core i7-9700K
- رم: ۸ گیگابایت رم
- کارت گرافیک: AMD Radeon RX 5700 (8 GB), NVIDIA GeForce RTX 2070 (8 GB)
- حداقل حافظه مورد نیاز: ۵۰ تا ۷۵ گیگابایت
- بازی Bodycam حدود ۳۰دلار قیمت دارد که میتوانید از فروشگاه استیم تهیه کنید البته نسخهی کرک شده این اثر نیز بهصورت رایگان در دسترس است.
سیستم پیشنهادی:
- ویندوز: Windows 10/11 – نسخه ۶۴ بیتی
- پردازنده: AMD Ryzen 7 3800X, Intel Core i7-10700K
- رم: ۱۶ گیگابایت رم
- کارت گرافیک: AMD Radeon RX 6600 XT (8 GB), NVIDIA GeForce RTX 3060 (12 GB)
- حداقل حافظه مورد نیاز: ۵۰ تا ۷۵ گیگابایت
- بازی Bodycam حدود ۳۰دلار قیمت دارد که میتوانید از فروشگاه استیم تهیه کنید البته نسخهی کرک شده این اثر نیز بهصورت رایگان در دسترس است.
مپها را بشناسید و یادشان بگیرید تا بتوانید زنده بمانید
شما برای زنده ماندن در بازی Bodycam و پیروز شدن در این اثر، در مرحلهی اول، نیازمند یک سیستم متوسط و یک اینترنت پایدار و خوب هستید که با همتیمیهایتان به سراغ دیگر کاربران این محصول تازهنفس در سبک شوتر اول شخص بروید؛ بعد از اینکه بهسراغشان رفتید متوجه میشوید که یک مرحلهی بعدی نیز وجود دارد، آن چیست؟ تسلط بر مپهای بازی. شما اگر بتوانید بر روی مپهای این بازی مسلط شده و از نقطهبهنقطهی آن استفاده کنید، میتوانید پرچمدار مسابقات این بازی شوید اما اگر نتوانید از گوشههای بهخصوصش سر در بیاورید، احتمالا از قربانیان Bodycam خواهید بود.
این اثر از حیث صداگذاری و طراحی اکشن، در سطح خوبی قرار دارد؛ بهخصوص زمانی که با اسلحهتان در یک جای تنگ و نفسگیر شلیک میکنید و در همان لحظه نیز هدستتان را بر روی گوشتان گذاشتهاید، واقعا از صدای مهیب اسلحهها و گلولههای جنگی، بهوجد خواهید آمد و هیجانزده میشوید. بررسی صدای «پا» دیگر بازیکنان هم از اهمیت بالایی برخوردار است و شما با استفاده از این ویژگی، میبایست نقطه حضورشان را حدس بزنید و به آنها شلیک نمایید.
در کل باید بگویم که بازی Bodycam نسخه Early-Access بهمعنای واقعی کلمه یک محصول ناپایدار و ناقص است و تا نهایی شدنش، فاصلهی بسیار زیادی دارد اما تا آن زمان با چشمپوشی از مشکلات مختلف و متعددش میتوانید، تجربهی واقعگرایی خاصی را دریافت کرده و از لحظات بسیار سخت خلق شده توسط استودیو Reissad Studio لذت ببرید. بازی Bodycam برای تمامی افراد مناسب نیست و صرفا برای کسانی جذاب بهنظر خواهد آمد که از «صبر و شکیبایی» بالایی برخوردار باشند و این موضوع را خودشان با خودشان طی کنند که آیا ۳۰دلار هزینه کردن برای این محصول ارزش دارد یا خیر؟
بهنظر شما Bodycam محصول خوبی از طرف شرکت Reissad Studio است؟ نظرتان را با ما و دیگر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.
نکات مثبت | نکات منفی |
---|---|
گرافیک جذاب و واقعگرایانه | مپهای بیش از حد پیچیده |
استفاده بهینه از فناوریهای آنریل انجین 5 | نبود تعادل بین دوست، دشمن و درست تشخیص ندادن آنها |
طراحی صداگذاری و موسیقی هیجانانگیز | مشکلات فنی و افت فریم |
طراحی اکشن جذاب | ناپایدار بودن جهان بازی |
منو ساده و شیک | بیش از حد سخت کردن جلوه یک بازی اکشن-اول شخص و چند نفره |
حالت تکنفره آنلاین بهینه نیست | |
نبود محتوای مناسب | |
دسترسیپذیری منفی | |
UX بهیاد نماندنی و غیبت راهنماییهای مناسب |
نکات منفی رو قبول دارم به غیر دو تای اولی مپ های پیچیده به نظر من نکته منفی حساب نمیشه بازی را هم جذاب تر میکنه تشخیص ندادن دوست و دشمن هم همینطور مثل scape from tarkov
دقیقا ، اینکه نمیشه دوست رو از دشمن براحتی تشخیص داد میتونه یکی از نقاط قوت بازی باشه چون در دنیای واقعی هم همینطور است
واقعا به این سبک گیم ها احساس نیاز شدیدی هست ولی نمیدونم چرا کمپانی های بزرگ سمتش نمیرن
درسته که بازی پرعیبی هست ولی ارزش تجربه کردن رو بنظرم داره البته بنظرم باید با دوستاتون تجربه کنید نه تنهایی
هنوز نسخه کاملش نیومده. ببین بیاد چه شاهکاری میشه.