سریال بازنده آن نوع از ساختههای ایرانی محسوب میشود که میتوان آن را در جشنوارههای مختلفی به عنوان سمبل و نمونه معرفی کرد، برای این که بهتر متوجه این حرفم شوید تا پایان نقد سریال بازنده همراه مجله بازار باشید تا به این موضوع پی ببرید.
زمانی که شروع به تماشای قسمت اول سریال بازنده کردم، در همان قسمت اول همهچیز متفاوت آغاز شد، تفاوتی که پیشتر من در اثری مشاهده نکردم، داستان سریال بازنده شاید برای خیلیها یک داستان پیش پا افتاده و ساده بهنظر بیاید ولی من در همین ابتدا این حرف را رد میکنم، علت آن هم برایتان توضیح خواهم داد اما قصدم این نیست که خیلی زود به نتیجه برسیم، چون سریال Loser برای خودش بهاندازهی کافی جای بحث کردن دارد. نمیدانم از کجا باید شروع کنم که به بررسی سریال بازنده بپردازم چرا که به معنای واقعی کلمه، این سریال یک اثر متفاوت در محصولات چند سالِ اخیر شبکه نمایش خانگی به حساب میآید، برای همین دوست دارم نقدی که راجعبه او داریم متفاوت باشد.
قبل از این که به سراغ نقد سریال بازنده برویم، دوست دارم دیدگاه اولیهی خودم را با شما درمیان بگذارم، زمانی که داستان سریال بازنده برای من شروع شد، از همان ابتدا همهچیز فرق داشت، تقریبا اولینباری بود که چنین سبکی را از سریالهای ایرانی تماشا میکردم، آنقدر این نوع از ژانر و فضای سریال برایم بیگانه محسوب میشد که براین باور بودم که درحال تماشای یک سریال خارجی هستم؛ چرا میگویم یک اثر خارجی؟ چون سریال بازنده تمامی پتانسیالهای مربوطه را داشت و فقط این زبان سریال بازنده بود که باعث شناسایی تفاوت سریال میشد. اگر بخواهم با یک جمله شروع کار را استارت بزنم، باید بگویم که سریال بازنده یک اثر کلاسیک در سینمای ایران است که نشان از پیشرفت و تکامل این عرصه را میدهد.
هشدار اسپویل: این مطلب مقداری از داستان سریال بازنده را لو میدهد.
بازنده داستان چه کسی است؟
بازنده چه کسی است؟ بازنده در تصویر بالا ارغوان (سارا بهرامی) است، او با اعتماد به دوست خودش زندگیاش را باخت، این یک نمونه از افراد بازنده در سریال است. درکل تمامی شخصیتهایی که درون سریال هستند، هرکدام به گونهای بازنده هستند. شخصیتی در داستان نیست که بازنده نباشد، این حجم از دقت به جزئیات داستان خودش جای تحسین دارد؛ یک نکتهای که در این بین وجود دارد، برندهای است که سریال دارد، برندهی سریال Loser فقط یک نفر نیست، برندهی سریال بازنده هزاران نفری هستند که این سریال را تماشا کردهاند و از آن لذت بردند.
بهسراغ داستان سریال برویم تا برنده را پیدا کنیم، درست است که نام سریال بازنده است و همه بهدنبال آن هستند اما اصل داستان چیز دیگری است؛ قضیه از این قرار است که تمامی اتفاقاتی که شما درون سریال میبینید زیرسر برنده سریال است، شما از شروع قسمت اول به دنبال او هستید و مدام با خودتان درحال چیدن فرضیه هستید تا از حدستان مطمئن شوید این یعنی تعلیق، شما هیچگاه نمیتوانید از حدس خودتان مطمئن شوید چون ناگهان اتفاقی رخ میدهد که تمام فرضیههای چیده شده بهم میریزد؛ این دقیقا اولین پوئن مثبت سریال بازنده است، چرا؟ چون مخاطب را تا آخرین لحظه بهدنبال خودش میکشاند.
دوست دارم راجعبه اولین بخشی که صحبت میکنم همین قضیه باشد، حس تعلیق سریال بازنده؛ بهنظرم برگ برندهی سریال دقیقا همین موضوع است، سریال بازنده بیننده را سریع بهسراغ آن چیزی که انتظار دارد نمیبرد، داستان سریال او را میپیچاند و نمیگذارد ساده به خواستهی خودش برسد، همین امر باعث خواهد شد تا مخاطب عطش رسیدن به نتیجه را داشته باشد و این یعنی کشاندن مخاطب به آخرین قسمت، آخرین قسمتی که گل سر سبد داستان است و تمامی پاسخها در آن نهاده شده است؛ از نظر من این نوع از داستان پردازی بیشتر جذاب است و مخاطب با علاقهی بیشتر سریال را دنبال میکند چون در تکاپوی یافتن جواب است.
برنده داستان چه کسی است؟
پیدا کردن برنده در سریال بازنده اصلا آسان نیست و سختترین کاری است که میتوانید داشته باشید، پیش از این که بهسراغ یافتن او برویم، کمی به تصویر بالا دقت کنید، چرا من این تصویر را انتخاب کردم، عدهی زیادی از مخاطبهای سریال بازنده تا چندین قسمت تصور این را داشتند که کاوه مضنون اصلی سریال است؛ سریال با انتخاب این تصویر تا جایی ظن و گمان مخاطب را تایید میکند، چرا؟ چون کاوه را از تمامی افراد جدا کرده است و آن را مضنون اصلی سریال قرار داده است و این ظن را با چینش داستانی بیشتر کرده است.
سریال بازنده از نظر روایت داستان مسیر خوبی را برای خودش انتخاب کرده است، درواقع این اتفاق به دست امین حسین پور کارگردان و نویسنده سریال رخ داده است. جناب حسین پور چیدمان داستانی سریال را طوری برنامه ریزی کرده است که مخاطب قسمتبهقسمت درگیریهای ذهنیش بیشتر میشود؛ داستان سریال بازنده طوری پیش میرود که مضنون اصلی سریال را تا آخرین قسمت خودش لو نمیدهد، همین امر باعث خواهد شد تا مخاطب سریال بیشتر از یک سریال معمولی پیگیر داستان شود. این نوع از داستان پردازی باعث خواهد شد مخاطب با خودش یک کنجکاوی بزرگ برای پیداکردن مضنون اصلی داشته باشد و این یعنی حفظ کردن بیننده و نهایت راضی نگه داشتن آنها.
مبحث بعدی و یکی دیگر از پوئنهای مثبت سریال بازنده داشتن پایانبندی متفاوت با ساختههایی است که یک پایان کلیشهای دارند؛ در سریال بازنده کارآگاه داستان نمیتواند پیروز پروندهاش شود و بازنده میشود، این ناپدری ارغوان بود که توانست برندهی بازی باشد، حتما نباید که در پایان همهچیز گل و بلبل باشد و شخصیت خوب برنده داستان شود، چون قطعا در واقعیت اینطور نیست، برای من واقعا پایان سریال بازنده یک اتمام دلچسب بود چون کلیشهای و قابل پیشبینی نبود؛ به همین خاطر است که در همان ابتدای مقاله گفتم، سریال بازنده یک اثر متفاوت در سینمای ایران است.
سریال بازنده براساس واقعیت است؟
شاید خیلیها نداند که داستان اصلی سریال بازنده از کجا آمده است، درست است که نویسنده سریال بازنده امین حسین پور کارگردان سریال است اما این داستان تراوشات ذهن خود او نیست و این داستان از رمان زن همسایه اقتباس گرفته شده است. رمان زن همسایه پرفروشترین کتاب سال ۲۰۱۷ شده است و همچنین عناوین دیگری نیز کسب کرده است، پس طبیعی است که از چنین کتابی یک همچین اثر فوقالعادهای دربیاید، از آنجایی که بخشهای دیگری هنوز از سریال مانده است که به آنها نپرداختیم، خیلی نمیخواهم در رمان سریال خورد شوم، فقط با یک کلمه آن را توصیف میکنم؛ واقعا کتاب زن همسایه یک اثر ماندگار و فوقالعاده جذاب است، بههمین خاطر است که چنین سریال جذابی را از او تماشا کردهایم.
خبخب باید کمکم از بخش داستانی سریال جدا شویم و به سراغ دیگر بخشهای سریال برویم که تکمیل کندهی سریال بازنده هستند. اولین متحرکهی قدرت در سریال بازنده بازیگران آن محسوب میشوند، انتخاب بازیگران در سریال بازنده کاملا درست است و بازیگران این اثر بهترین خودشان در سریال بودهاند، درواقع اینطور بگویم تکتک کاراکترای سریال موفق ظاهر شدهاند. علیرضا کمالی، سارا بهرامی، صابر ابر، صدف اسپهبدی، پیمان قاسمخانی، رویا جاویدنیا و… همگی یکی از بهترین نقشهای خودشان را در سریال بازنده تجربه کردهاند. علاوه بر بازیگری سریال باید بگویم این حجم از موفقیت بازیگران بهخاطر شخصیتپردازی درستی است که برای کاراکترهای سریال انجام شده است.
میشود بگویم یکی از مهمترین عواملی که باعث جذب مخاطب بیشتر برای سریال بازنده شده است، جلوههای ویژه و بصری سریال است؛ تم تاریک و دارکی سریال بازنده برای خودش انتخاب کرده است بهعلاوهی بارانهایی که تشدید کنندهی این تاریکی هستند واقعا محشر است، یکی از عواملی که باعث میشود نام سریال بازنده در کنار سریالهای خارجی بیاید بهخاطر همین موضوع است، حال و هوای سریال چیزی شبیه به سریالهای جنایی انگلیسی است، مثل سریال شرلوک هلمز، کمتر بوده که من در فیلم و سریالهای ایرانی این نوع از فضا سازی را مشاهده کنم، سریال بازنده یک اثر خوب است تا از آن نمونه بگیرند و بیشتر از این فضا در ساختههای جنایی استفاده کنند.
اگر بخواهم به عنوان تشدید کنندهی حساسیت سریال بخشهایی را نام ببرم، باید به موسیقی سریال و تصویربرداری آن اشاره کنم؛ موسیقی سریال بازنده با ایجاد حس تعلیق، ترس و گنگی باعث خواهد شد تا شما بیشتر درون سریال خورد شوید تا بهتر آن اتفاقات را درک کنید، موسیقی متن سریال بازنده واقعا یک اثر پوست گریز بود و بهدرون ذهن بیننده نفوذ میکرد. محرک بعدی جذابیت سریال بازنده تصویر برداری آن است، تصویر برداری سریال بازنده طوری انجام شده است که انگار حالتی رباتیک دارد و همه چیز بهصورت منظم انجام میشود؛ کل سریال بههمین ترتیب پلان برداری میشود جز یک سکانس، سکانسی که ارغوان بعد از مدتها به دخترش میرسد، در آن زمان دوربین مثل گهواره حرکت میکند و آغوش مادر را بهتصویر میکشد.
در مجموع باید اینطور بگویم که سریال بازنده در بیشتر بخشها صد خودش را قرار داده است و چیزی برای مخاطبهایش کم نگذاشته است؛ قطعا هر ساختههای نقصهایی دارد، سریال بازندهام برای خودش ضعفهایی دارد اما خوبیهای او آنقدری است که باعث شود این ضعفها پیدا نباشند، برای من تماشای سریال بازنده واقعا لذت بخش بود و تا آخرین سکانس درگیر او بودم و از آن لذت بردم. در پایان باید بهاین شکل بگویم: اگر در تکاپوی یافتن یک سریال معمایی و جنایی جذاب هستید که شما را غرق در خودش کند، سریال بازنده یکی از بهترین گزینههایی است که میتوانید آن را تماشا کنید.
نظرات