نظریه جالب باب اسفنجی: اختاپوس نگهبان باب محسوب می‌شود
اختاپوس یکی از افسرده‌ترین و بی‌حوصله‌ترین شخصیت‌های سریال باب اسفنجی است و طوری رفتار می‌کند که انگار می‌خواهد سر بر تن کسی نباشد. اما با این حال یک نظریه وجود دارد که می‌گوید شرایط آنطور که به نظر می‌رسد نیست و اختاپوس در واقع محافظ و نگهبان باب اسفنجی محسوب می‌شود.
مجموعه باب اسفنجی شلوار مکعبی شخصیت‌های جالبی دارد که رابطه میان آن‌ها به شدت جذاب و متفاوت به نظر می‌رسد. یکی از این رابطه‌ها که از اهمیت بیش‌تری هم نسبت به سایرین برخوردار است به رابطه متقابل دو شخصیت باب اسفنجی و همسایه بداخلاق و افسرده‌اش که همان اختاپوس باشد مربوط می‌شود. اگر بخواهیم سطحی به قضیه نگاه کنیم شرایط متقابل این دو همسایه مانند موارد مشابه دیگر در سریال‌هایی نظیر سیمپسون‌ها است؛ درست مانند حالتی که میان هومر سیمپسون و نِد فلندرز وجود دارد. به عبارتی دیگر باب و اختاپوس دو موجود معمولی به نظر می‌رسند که به شکلی کاملا اتفاقی و تصادفی به همسایه یکدیگر تبدیل شده‌اند.
اما طبق نظریه یکی از طرفداران که با نام کاربری Dirtspp در پلتفرم ردیت فعالیت می‌کند، همسایه شدن باب اسفنجی و اختاپوس به هیچ وجه تصادفی و شانسی نیست و دلایل عمیق‌تر پشت آن قرار دارد. با توجه به این نظریه اختاپوس نگهبان و بادیگارد خصوصی و مخفی باب به شمار می‌رود که برای نگهبانی و حفاظت از همسایه ساده و خنگ خود انتخاب شده است. طبق گفته این فرد والدین باب از رفتار بچه‌گانه و ساده لوحانه فرزند خود آگاه هستند و به همین خاطر هم اختاپوس را برای حافظت از او برگزیده‌اند تا این اسفنج زرد و دوست داشتنی از خطر به دور باشد و کار خطرناکی نکند.
اختاپوس برخلاف آنچه که به نظر می‌رسد همیشه حواسش به باب است
اما چگونه می‌توان به این تئوری اعتبار بخشید؟ همان‌طور که همه ما می‌دانیم اختاپوس شخص به شدت بی‌حوصله‌ای است و اصلا از موجودات الکی خوش پیرامون خود دل خوشی ندارد. او می‌خواهد از همه دور باشد و در تنهایی خود به زندگی نه چندان مفرح خود فکر کند. پس اگر او آنقدر از همه مردم و همسایگان خود متنفر است پس چرا شهر بیکینی باتم را ترک نمی‌کند؟ کاربر مذکور توضیح می‌دهد که شغل اصلی اختاپوس حفاظت از باب اسفنجی است و به همین خاطر همزمان به همکار و هماسیه او تبدیل شده.
ولی آیا می‌توان از این نظریه مطمئن بود و آن را با اسناد بیش‌تری ثابت کرد؟ اگر حقیقتش را بخواهید پاسخ این سوال منفی است. در حال حاضر سند و مدرک بیش‌تری وجود ندارد که بتواند ثابت کند اختاپوس بادیگارد شخصی باب اسفنجی محسوب می‌شود. اما با این حال نمی‌توان دلایل ذکر شده را هم به طور کامل انکار کرد و زیر سوال برد. هرچه که باشد در مورد یک نظریه مطرح شده از سوی طرفداران صحبت می‌کنیم و احتمالا هیچ وقت هم به پاسخ مشخصی از آن نخواهیم رسید.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Looper
ترسناک‌ترین بازی‌های تاریخ که همه ازشون می‌ترسند
بررسی های مرتبط
جالبه
با مدرک میشه ردش کرد. در این کارتون مواردی رو میبینیم که اختاپوس از دست باب اسفنجی چندین بار سعی میکنه که شهر بیکینی باتم رو ترک بکنه اما به دلیل مشکلاتی که در نتیجه‌ی دوری از خونه و محل زندگیش براش پیش میاد، مجبوره که دوباره به خونه‌اش برگرده.
مثلا توی یکی از قسمت ها اختاپوس به یه جایی میره که که از باب اسفنجی دور باشه. اونجا همه مثل خودش هستن و کارایی که اختاپوس دوست داره رو انجام میدن.اولش اختاپوس عاشق اونجا میشه اما بعد متوجه میشه که زندگی خیلی یکنواخت و خسته کننده هست و در نهایت دوباره به بیکینی باتم برمیگرده.
احتمالا به خاطر اینکه عادت کرده میتونیم اینو به صورت یه تفریح درنظر بگیریم ک اختاپوس فکر کرده دوری از این کار باعث میشه حالش بهتر بشه ولی متوجه کسلی و بی خودی زندگی بدون کار میشه… به خاطر همین برمیگرده سرکارش
باع
هغخلنهرت
آره معمولا وقتی باب میره یه جایی آقای خرچنگ اختاپوس هم می‌فرسته
به نظرم anna اشتباه میکنه..چون توی یک قسمت اختاپوس دلش واسه ی باب تنگ میشه•_•
من یک سند دارم تو یکی از قسمت ها که آقای خرچنگ به سفر میره و اختاپوس رییس میشه ولی به دلایلی خسته میشه و میره به خونش بعد همش فکر میکنه که باب اسفنجی داره کار خطرناکی انجام میده
بچه ها هم میشه ردش کرد هم میشه پزیرفتش
تو یه قسمت بختاپوس به خاطر باب اسفنجی به شهر اختاپوس ها میره
ولی تویه قسمت هم از باب اسفنجی حمایت میکنه هم ازش محافظت میکنه
تو اون قسمت باب و اختاپوس خواستن یک پیتزا رو تحویل مشتری بدن اما به مشکل میخورن تو اون قسمت بختاپوس باب رو از زیر تریلی نجات داد یا وقتی مشتری ناراضی سر باب داد زد بختاپوس به حمایت باب پیتزا رو کوبوند تو صورت یارو برای همین بختاپوس یه دوست معمولی برا باب هستش
دقت کرده باشی اختاپوس تو قسمت استخدام باب همه جوره تلاش میکرد که باب استخدام نشه
.