دسته‌بندی نشده

نقد و بررسی اپیزود آخر سریال شوگون ؛ آیا استراتژی آسمان سرخ نتیجه خواهد داد؟

سریال شوگون از کانال FX به پایان راه خود رسیده و می‌توان گفت که این اثر علاوه بر حماسی بود، احساسی هم بوده است. این اثر که نگاهی به دوران فئودالی ژاپن دارد، فقط مربوط به جنگ‌های فیزیکی نبوده است. هسته اصلی داستان، لرد توراناگا با بازی هیرویوکی سانادا است که تلاش می‌کند تاج و تخت ژاپن را از دست لرد فاسد ایشیدو آزاد کند. با این حال در مورد سیاست‌های مشکوک توراناگا، استفاده او از پیاده‌هایی مانند ماریکو با بازی آنا ساوای و این که آیا او به اندازه ایشیدو فاسد است یا خیر، ذهن بسیاری را برانگیخته است. در پایان شوگون، توراناگا یک بار دیگر از نظر هوش و ذکاوت خود را ثابت می‌کند و باعث می‌شود که در این راه، او به آنچه می‌خواهد برسد، اما باید گفت که به چه قیمتی؟ با مجله بازار همراه باشید.

آسمان سرخ شوگون یک جنگ فیزیکی نبود

لرد توراناگا و جان بلکتورن در سریال شوگون

لرد توراناگا و جان بلکتورن در سریال شوگون

اپیزود نهایی سریال شوگون ، توراناگا را در دهکده ماهیگیری آجیرو نشان می‌دهد. او آنجا در استان ایزو است و به حرکت بعدی خود فکر می‌کند. متأسفانه او باید از مرگ تودا ماریکو عزادار باشد. با این حال او شواهدی از اوزاکا در مورد خیانت یابوشیگه و نقش او در فرستادن ماریکو به ماموریت بدست آورده است. در تمام فصل، یابوشیگه از ایشیدو پیشنهادی برای پیوستن به جبهه فاسد خود داشت. همانطور که یابوشیگه به ​​خانه می‌آید و توراناگا تأیید می‌کند که راز یابوشیگه را می‌داند، مشخص می‌کند که یابوشیگه فقط با انجام سپپوکو می‌تواند آبرویش را بازگرداند.

در حالی که آن‌ها یک روز بعد در مورد حقیقت ماجرا بحث می‌کنند، یابوشیگه اعتراف می‌کند که در مورد کودتای آسمان سرخ کنجکاو است. او از این که نیروهای اوزاکا کشتی جان بلکتورن، اراسموس را سوزانده‌اند، گیج شده است، اما توراناگا یک افشاگری تکان دهنده می‌کند. او می‌گوید که این کار حرکت دشمن نبود؛ بلکه این حمله بخشی از نقشه او بود. در واقع، آسمان سرخ در حال حاضر تمام شده است و او برنده ماجرا است. کشتی در حال سوختن فقط برای این بود که بلکتورن را آزمایش کند و ببیند چقدر به توراناگا وفادار است. در ادامه توراناگا مشاهده کرد که بلکتورن تهدید می‌کند که اگر او به شکار شورشیا ادامه دهد، خود را خواهد کشت. بلکتورن تأیید کرد که ماریکو کسی بود که از شورشیان خواسته بود کشتی را بسوزانند تا به جان بلکتورن آسیبی نرسد.

سریال شوگون ؛ آیا کاراکتر ماریکو در ادامه وقایع داستان مرده است؟

توراناگا اعتراف می‌کند که در تبانی با ماریکو در قضیه آتش سوزی نظارت داشته است. حالا او می‌داند که بلکتورن مردی خوب و فداکار است. این همان آدمی است که او می‌خواهد کشتی و ناوگان دریایی خود را برای عصر جدیدی از صلح بازسازی کند. آن زمان فرا رسیده است. در ادامه توراناگا از بانو اوچیبا در قصر خبر دریافت کرده که او از ارتش توراناگا جانبداری خواهد کرد و ایشیدو را در میدان جنگ حمایت نمی‌کند. همچنین همه نائب‌ها از قدرت طلبی و خشونت‌ ایشیدو متنفر هستند. در این بین کلید حل همه چیز ماریکو بود. توراناگا محاسبه کرد که او در اوزاکا خواهد مرد و اوچیبا به دلیل از دست دادن دوست دوران کودکی خود آسیب خواهد دید. با وجود این که پدر ماریکو، آکچی جینسای، پدر اوچیبا را در زمانی که او بر تخت سلطنت بود به قتل رساند، اوچیبا فهمید که این مرد فردی شیطانی است.

علاوه بر این، با وجود این که از توراناگا به خاطر کمک به آن کودتا متنفر بود، می‌توانست بگوید که ماریکو زن خوبی است. اقدام ایشیدو برای کشتن ماریکو برای ارسال پیام به توراناگا، یک قدم فراتر از خط قرمز بود. در پایان کار، باید گفت که عملیات آسمان سرخ تماماً در مورد فلسفه بود و اوچیبا را متقاعد کرد که اگرچه ممکن است او شخصاً توراناگا را دوست نداشته باشد، اما او مردی است که می‌تواند به طور حرفه‌ای به عنوان شوگان رهبری نیروهای ژاپنی را بر عهده بگیرد و به بزرگ کردن وارث پسرش یاچیو، کمک کند.

توراناگا یابوشیگه را می‌کشد

یابوشیگه بخاطر خیانت به توراناگا، توسط او کشته می‌شود.

یابوشیگه بخاطر خیانت به توراناگا، توسط او کشته می‌شود.

همه این گفتگوها مقدمه‌ای برای مرگ یابوشیگه است. او از این که توراناگا چقدر ماهر بوده، در حیرت است. آن‌ها در گذشته همراه با ایشیدو با کره جنگیده بودند، بنابراین او نباید بیش از حد به خاطر اقدامات توراناگا به شک می‌افتاد. اما این فریب طولانی نیاز به تخصص و شانس داشت و فقط کسی مثل توراناگا می‌تواند آن را از بین ببرد. با این حال، در طول وقایع دیدیم که یابوشیگه توراناگا را بدون هیچ تفاوتی با ایشیدو می‌بیند و فکر می‌کند که آن‌ها وسیله ای برای رسیدن به هدف هستند. یابوشیگه ناامید سرانجام آنقدر شجاعت و جسارت بدست می‌آورد تا از اربابش بپرسد که آیا می‌خواهد در تمام مدت شوگان باشد؟

توراناگا پس از مرگ تایکو (شوهر اوچیبا) این قضیه را انکار کرد. اما در این گفتگو، یابوشیگه باز مشکوک است که توراناگا همیشه طرح‌هایی بر تاج و تخت داشته است. چون توراناگا فقط به یک شورشی نیاز داشت که پس از مرگ تایکو و ایشیدو بازی قابل پیش بینی خود را در خلاء قدرت انجام بدهد. البته حتی توراناگا هم نمی‌توانست پیش‌بینی کند که برادرش، سائیکی نوبوتاتسو، به او از پشت خنجر می‌زند یا پسر خودش، ناگاکادو، می‌میرد. اما به قول خودش پسران و همسران بیشتری داشته و همچنین او جنگجویان بیشتری داشت. او فقط به چهره‌هایی مانند آن‌ها نیاز داشت تا در زیر پرچم و به عنوان شاهزاده او نقش خود را ایفا کنند. در واقع توراناگا از یابوشیگه و بلکتورن برای حواس پرتی دشمنانش استفاده کرد.

خوشبختانه، او همچنان از بلکتورن استفاده می‌کند و در مقابل جان هم به او لبخند می‌زند که نشانگر اتفاقات خوب پیش رو است. با این حال، یابوشیگه هر چه توانست برای پیشرفت خود انجام دهد را به کار برد و به همین دلیل است که او در لحظات آخر لبخند می‌زند و به توراناگا اجازه می‌دهد سر او را ببرد. می‌توان گفت که این یک مرگ باشکوه از سوی اربابی است که شاید دوستش نداشته باشد، اما به او احترام گذاشته است. یابوشیگه به‌عنوان نسخه‌‌ای دیگر از شخصیت لیتل فینگر در سریال بازی تاج و تخت در نظر گرفته می‌شد، بنابراین منطقی بود که سر و کله کارما پیدا شود و او را به سرنوشتی که مستحقش است، دچار کند.

آشتی بلکتورن با بونتارو

بانو فوجی در سریال شوگون با اتمام خدمتش به توراناگا، قرار است به عنوان راهبه خدمت کند.

بانو فوجی در سریال شوگون با اتمام خدمتش به توراناگا، قرار است به عنوان راهبه خدمت کند.

پس از مرگ یابوشیگه در سریال شوگون ، توراناگا در نهایت به بلکتورن دستور می‌دهد تا کشتی را از اقیانوس بالا آورده و بازسازی کند. بلکتورن هم همین کار را می‌کند؛ او دیگر به تجارت و تبادل کالا اهمیتی نمی‌دهد. با این حال بلکتورن از بیرون آمدن بونتارو از لاک خود متحیر شده است. بونتارو هم با احترام به رقیب سابق خود به کشیدن طناب‌ها کمک می‌کند. در ادامه آن‌ها با یکدیگر نوشیدنی می‌خورند و برای انجام ماموریت خود یکدل و همراه می‌شوند. بعد از تراژدی ماریکو، دیدن اینگونه رفتار فروتنانه بونتارو از طرفی باعث دلسوزی هم می‌شود. او به وضوح از نحوه بدرفتاری با ماریکو پشیمان است. بونتارو دلش برای ماریکو تنگ شده است، اما او به جای عشق ورزیدن در گذشته، به خاطر اعمال آکچی، تحقیر و خشم را نثار ماریکو می‌کرد.

سریال شوگون ؛ نقد و بررسی اپیزود ششم آسمانی به رنگ خون

در هر صورت، دیدن مردانی که بر علیه یکدیگر نیستند یا در یک مثلث عشقی دیگر به هم پیوند نخورده‌اند، دوست داشتنی است. هر دو ماریکو را دوست داشتند و در مقطعی او را به عنوان یک همراه برای خود در نظر می‌گرفتند. ماریکو روح آن‌ها را شفا داد، بدون توجه به هر چیزی و به آن‌ها آموخت که بهتر باشند و رفتار کنند. بانو فوجی این را زمانی به بلکتورن یادآوری کرد که آن‌ها خاکستر همسر و فرزند فوجی را در دریا انداختند. فوجی، خاکستر خانواده‌اش و بلکتورن صلیب کاتولیک ماریکو را به دریا انداخت. بلکتورن می‌خواهد به این موضوع ادامه دهد و این فراتر از مذهب و تفاوت‌هایی است که او با ماریکو داشت، زیرا بلکتورن یک پروتستان است.

بونتارو نیز همین طرز فکر را دارد و معتقد است که می‌تواند با کمک به بلکتورن به ماریکو کمک کند. در نهایت بونتارو می‌خواهد دوران صلح را حفظ کرده و مشکلی ندارد که با بلکتورن برای انجام این کار متحد شود. این منظره‌ای است که توراناگا از آن لذت می‌برد، زیرا این رویای او بوده است که افرادی از هر طبقه‌ای به ایجاد دیدگاه او کمک می‌کنند، حتی اگر او دوستان و خانواده خود را در این راه برای آینده کشور قربانی کرد. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این قسمت از سریال شوگون به اشتراک بگذارید.

منبع: cbr.com


بهترین بازی‌های پلی استیشن ۵ روی موبایل

بازی های ps5 روی موبایل

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سینا
پاسخ

اون پیرمردی که تو فیلم نشون میداد رو من نفهمیدم
اگه جان بود اون ک صلیب رو انداخت دریا پس چرا هنوز دستش بود